روایت لااوتی بمن یفضلنی علی ابیبکر و عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از شبهاتی که
اهلسنت مطرح کرده، روایت: «لا اوتی بمن یفضلنی علی ابی بکر و عمر الاّ جلدته حدّ المفتری» از قول
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) در کتابهای اهلسنت است، از جمله کتاب «
فضائل الصحابه»
احمد بن حنبل بهعنوان مویّدی در
مشروعیّت خلافت
ابوبکر، به این مفهوم که امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیهماالسّلام) فرمودهاند: «کسی نزد من قائل به افضلیّت من بر ابوبکر و
عمر نشد مگر این که حدّ افتراء بر او جاری نمودم.» اشاره دارد. در ادامه پاسخهایی به این شبهه میدهیم.
احمد بن حنبل در کتاب فضائل الصحابه این روایت را اینچنین نقل کرده است:
حدثنا عبدالله، قال: حدثنی هدیة بن عبد الوهاب، قال: ثنا احمد ابن ادریس، قال: ثنا محمد بن طلحة، عن ابی عبیدة بن الحکم، عن الحکم بن جحل، قال: سمعت علیا یقول: لا یفضلنی احد علی ابی بکر وعمر الا جلدته حد المفتری.
حکم بن جحل میگوید: از
علی (علیهالسّلام) شنیدم که میگفت: هیچکسی نزد من قائل به فضیلت من بر
ابوبکر و
عمر نشد؛ مگر آن که حد افترا بر او جاری نمودم.
آنگاه پس از ذکر سلسله سند آورده است: وهو من زیادات عبدالله بن احمد.
این روایت از ساختههای عبدالله بن احمد است.
محقق کتاب فوق «فضائل الصحابه» در حاشیه آن گفته است: اسناده ضعیف لاجل ابی عبیدة بن الحکم و محمد بن طلحة لم یتبین لی من هو؟
سند این روایت به خاطر ابی عبدالله بن احمد ضعیف است و برای من مشخص نشد محمد بن طلحه چه کسی است؟
عقیلی در کتاب الضعفا بعد از نقل این روایت، در رابطه با محمد بن طلحة که در سند قرار گرفته، مینویسد:
وضعّفه یحیی، وروی عن عبد اللّه بن احمد قال سمعت یحیی بن معین یقول: کان یقال: ثلاثة یتقی حدیثهم، محمد بن طلحة وایوب بن عتبة وفلیح.
یحیی،
محمد بن طلحه را از ضعفاء شمرده است و از
عبدالله بن احمد روایت شده است که همواره میگفت: سه نفرند که باید از حدیثشان پرهیز شود، محمد بن طلحة و ایوب بن عتبه و فلیح بن سلیمان.
بسیاری از
صحابه و
تابعین قائل به افضلیت
حضرت علی (علیهالسّلام) بودند:
ترمذی متوفّای ۲۷۹ هـ با اسناد خود از
عایشه روایت کرده است:
روی الترمذی، باسناده عن جمیع بن عمیر قال: دخلت مع عمّتی علی عائشة فسالت: ایّ الناس کان احبّ الی رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلّم؟ قالت: فاطمة، فقیل: من الرجال؟ قالت: زوجها....
جمیع بن عمیر میگوید: همراه عمهام،
عایشه را ملاقات نمودم و از او سئوال کردم: محبوبترین اشخاص در نزد
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه کسی است؟ عایشه در پاسخ گفت: محبوبترین زنها در نزد او فاطمه
[
سلاماللهعلیها
]
و از مردان شوهرش
[
حضرت
]
علی
[
علیهالسّلام
]
.
ترمذی بعد از نقل حدیث میگوید: هذا حدیث حسن غریب.
این حدیثی است حسن و عجیب.
ذهبی میگوید: لیس تفضیل علی برفض ولا هو ببدعة، بل قد ذهب الیه خلق من الصحابة والتابعین.
افضل دانستن (حضرت) علی (علیهالسّلام) نه رفض است و نه
بدعت، بلکه گروهی از صحابه و تابعین بر این عقیده هستند.
ابن عبدالبر از علماء بزرگ
اهلسنت در کتاب
الاستیعاب که از معتبرترین کتابهای رجالی است نقل کرده: وروی عن سلمان، و ابی ذر، و المقداد، وخباب، وجابر، وابی سعید الخدری، وزید بن ارقم: انّ علی بن ابی طالب - رضی الله عنه - اوّل من اسلم، وفضله هؤلاء علی غیره.
از
سلمان و
ابوذر و
مقداد و
خباب و
جابر و
ابوسعید خدری و
زید بن ارقم روایت شده است که:
علی ابن ابی طالب (علیهماالسلام) اولین کسی بود که
اسلام آورد. و آن گروه (صحابهای که اسمشان در بالا آمد) او (حضرت علی (علیهالسّلام)) را بر دیگران افضل و برتر میدانستند.
ابن حزم در کتابش «الفصل» میگوید:
اختلف المسلمون فی من هو افضل الناس بعد الانبیاء، فذهب بعض اهل السنة وبعض المعتزلة وبعض المرجئة وجمیع الشیعة: الی ان افضل الامة بعد رسول الله صلی الله علیه وسلم: علی بن ابی طالب –رضیاللهعنه-. وقد روینا هذا القول نصا عن بعض الصحابة - رضی الله عنهم - وعن جماعة من التابعین والفقهاء.
در این که بعد از
انبیاء بهترین مردم چه کسی است بین
مسلمین اختلافنظر وجود دارد، بعضی از
معتزله و بعضی از
مرجئه و تمامی
شیعیان بر این اعتقادند که افضل امّت بعد از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (حضرت) علی (علیهالسّلام) میباشد. و ما این روایت را بهعنوان نصّ از بعضی صحابه و گروهی از تابعین و فقها نقل نمودیم.
ابن جوزی در مناقب احمد از قول پسر
احمد بن حنبل اینچنین نقل کرده:
عبدالله بن احمد بن حنبل یقول: حدثت ابی بحدیث سفینه فقلت. . ما تقول فی التفضیل؟ قال: فی الخلافة ابو بکر وعمر وعثمان، فقلت: فعلیّ؟ قال: علیّ من اهل بیت لا یقاس بهم احد.
عبدالله فرزند احمد بن حنبل میگوید: برای پدرم حدیث «
سفینه» را نقل کردم و از او سئوال کردم: نظرت راجع به فضیلت اصحاب بعد از پیامبر چیست؟ او گفت: در رابطه با
خلافت در مرحله اول، فضیلت با
ابوبکر و بعد از او با
عمر و بعد با
عثمان است؛ گفتم: پس
[
حضرت
]
علی
[
علیهالسّلام
]
چه میشود؟ گفت:
[
حضرت
]
علی
[
علیهالسّلام
]
که از
اهلبیت محسوب شده و هیچکس را تاب مقایسه با آنها (اهلبیت (علیهمالسّلام)) نیست.
محدثان اهلسنت از قول ابوبکر نقل کردهاند که گفته است:
ولّیتکم وَ لَستُ بخیرکم.
رهبری شما را پذیرفتم در حالی که بهترین شما نبودم.
و در روایت دیگری گفته است: اقیلونی و لست بخیرکم.
من را رها کنید (به سراغ شخص بهتر از من بروید) که من بهترین افراد، بین شما نیستم.
و اگر بگویند که ابوبکر این سخن را از روی
تواضع گفته است باید گفت: در جائی که از چنین سخنی موجبات اشتباه و سر درگمی افراد را باعث شود دیگر تواضع معنی ندارد.
ابن ابی الحدید معتزلی نقل میکند: و قال عثمان لعلی (علیهالسّلام) انّک ان تربّصت بی فقد تربّصت بمن هو خیر منّی ومنک، قال: ومن هو خیر منّی؟ قال: ابو بکر وعمر. فقال: کذبت، انا خیر منک و منهما، عبدت اللّه قبلکم وعبدته بعدکم.
عثمان به (حضرت) علی (علیهالسّلام) عرض نمود: اگر تو انتظار مرا میکشیدی من نیز انتظار کسی بهتر از تو را میکشیدم؟ حضرت فرمود: و چه کسی بهتر از من؟ عثمان گفت: ابوبکر و عمر.
حضرت فرمود: دروغ گفتی، من از تو و از هر آن دو نفر (ابوبکر و عمر) بهترم چرا که من خدا را قبل و بعد از شماها
عبادت نمودهام.
اگر چنانچه این روایت صحیح است چرا
حضرت امیر (علیهالسّلام) در حق کسی این حکم را جاری نفرموده؟ و حال آنکه تمامی اهلبیت (علیهمالسّلام) و بسیاری از
صحابه و
تابعین قائل به افضلیت آن حضرت بر ابوبکر و عمر بودند.
و اولین کسی که افضلیت علی را بر دیگران مطرح کرد پیامبر گرامی بود و در صورت صحت حدیث یاد شده (نستجیر بالله) چنین حکمی باید بر رسول خدا جاری میشد.
اگر این حدیث صحیح میبود، لازم بود که (نستجیر بالله) بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چنین حکمی جاری میشد چرا که آن حضرت همیشه و در همه مواقع حضرت علی (علیهالسّلام) را بر دیگران ترجیح میداد مثل آنچه که در
واقعه مباهله اتّفاق افتاد:
در
صحیح مسلم و بسیاری از کتابهای معتبر اهلسنّت آمده است:
و لمّا نزلت هذه الآیة: (فقل تعالوا ندع ابنائنا وابنائکم) دعا رسول اللّه ص علیّاً و فاطمة وحسناً وحسیناً فقال: اللهمّ هؤلاء اهلی.
و چون این آیه نازل شد (فقل تعالوا ندع ابنائنا وابنائکم)
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) علی و
فاطمه و
حسن و
حسین را فرا خواند و گفت: خدایا! اینها اهل من هستند.
زمخشری در ذیل این آیه آورده است: وفیه دلیل لا شئ اقوی منه علی فضل اصحاب الکساء (علیهمالسّلام).
و در این آیه قویترین دلیل بر افضلیّت
اصحاب کساء است و دلیلی قویتر از این وجود ندارد.
و بسیاری از موارد دیگر که ذکر آن به طول میانجامد همچون:
الف:
عقد اخوت بین خود و آن حضرت.
ب: بستن تمام درهای منتهی به
مسجد النبی مگر درب خانه امیرالمومنین (علیهالسّلام).
ج: تشخیص او بهعنوان هم کفو دخترش حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در حالی که بسیاری از بزرگان صحابه از خواستگاران او بودند.
د: تعیین او به عنوان خلیفه و جانشین خود.
و: حضرت بارها فرموده بودند: هرکه علی را دوست بدارد خدا و رسول او را دوست داشته و خدا و رسول نیز او را دوست میدارند.
ز: علی (علیهالسّلام) را نسبت به خود به منزله
هارون نسبت به
موسی قرار داده بودند.
ح: سلم با او را سلم با خود و حرب با او را حرب با خود قرار داده بودند.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت « لا اوتی بمن یفضلنی علی ابی بکر و عمر الاّ جلدته حدّ المفتری» از قول امیر مؤمنان (ع) صحت دارد؟».