رکد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَكَد (به فتح راء و کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ايستادن است.
رُكود (به ضم راء) هم به معنای ایستادن است.
راكد (به فتح راء) به معنی هر شىء ثابت و ايستاده است.
پنج مورد از اين ماده در
نهج البلاغه آمده است.
رَكَد به معنای ايستادن است.
رُكود هم به معنای ایستادن است،
«رَكَدَ الماءُ رُكُوداً: سكن و ثبت» راكد به معنی هر شىء ثابت و ايستاده است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره
دنیا فرموده:
«لا يَدومُ رَخاؤُها، وَ لا يَنْقَضي عَناؤُها، وَ لا يَرْكُدُ بَلاؤها» یعنی: «آسودگى آن دائمى نيست زحمتش تمام نمىشود، گرفتاريش ساكن نمىشود (نمىايستد كه تمام شود).»
(شرحهای خطبه:
)
و درباره زمين فرموده:
«فَجَعَلَها لِخَلْقِهِ مِهاداً... فَوْقَ بَحْر لُجّيّ راكِد لا يَجْري» یعنی: «زمين را براى خلقش آماده ساخت بالاى درياى ژرفى ايستاده كه جارى نمىشود.»
(شرحهای خطبه:
) منظور مركز مذاب زمين است.
«حَتَّى جَنَحَتِ الْحَرْبُ وَ رَكَدَتْ» یعنی: (با فرو نشاندن آتش فتنه و آرام ساختن مردم)
) در
گذشت.
پنج مورد از اين ماده در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رکد»، ج۱، ص۴۶۵.