رکن (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رُكْن (به ضم راء و سکون کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پايه، ستون، طرف قويتر و امر عظيم است.
اَرکان (به فتح الف) جمع آن است.
رُكْن به معنای پايه، ستون، طرف قويتر و امر عظيم است.
اَرکان جمع آن است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) آنگاه كه خبر شهادت
محمد بن ابی بکر را به
ابن عباس خبر مىداد چنين نوشت:
«أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ مِصْرَ قَدِ افْتُتِحَتْ، وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبي بَكْر ـ رَحِمَهُ اللهُ ـ قَدِ اسْتُشْهِدَ، فَعِنْدَ اللهِ نَحْتَسِبُهُ، وَلَداً ناصِحاً، وَ عامِلاً كادِحاً، وَ سَيْفاً قاطِعاً، وَ رُكْناً دافِعاً» یعنی: «
مصر سقوط كرد، محمد بن ابى بكر
شهید شد، او را نزد خدا ذخيره خود مىدانيم، او براى من فرزندى خيرخواه، حاكمى تلاشگر، شمشيرى برنده، و ستون مدافعى بود.»
(شرحهای نامه:
)
و نيز فرموده:
«أَوْضَعُ الْعِلْمِ ما وُقِفَ عَلى اللِّسانِ، وَ أَرْفَعُهُ ما ظَهَرَ في الْجَوارِحِ وَ الاَْرْكانِ» یعنی: «پستترين علم آن است كه منحصر به زبان باشد و بالاترين آن علمى است كه در اعضاء و جوارح به طور عمل آشكار شود.»
(شرحهای حکمت:
) اركان بدن اعضاء رئيسه آن است مانند
قلب و
مغز.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رکن»، ج۱، ص۴۶۷.