سوره یوسف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سوره یوسف دوازدهمین
سورهقرآن و بیان
داستانعبرت انگیزحضرت یوسف علیهالسّلام است.
تمام آیات این سوره جز چند
آیه آخر همگی سرگذشت جالب و عبرت انگیز حضرت یوسف علیهالسّلام را بیان میکنند؛ به همین دلیل، این سوره به نام آن حضرت نامگذاری شده است.
غرض این سوره بیان ولایتی است که
خداوند نسبت به بنده اش دارد، البته آن بنده اش که
ایمان خود را
خالص، و دلش را از
محبت او پر کرده و دیگر جز به سوی او به هیچ سوی دیگری توجه نداشته باشد. آری، چنین بندهای را خداوند خودش عهده دار امورش شده، او را به بهترین وجهی
تربیت میکند، و راه نزدیک شدنش را هموار، و از
جام محبت سرشارش میکند، آن چنان که او را خالص برای خود میسازد و به
زندگیالهی خود زنده اش میکند، هر چند اسباب ظاهری همه در هلاکتش دست به دست هم داده باشند، او را
بزرگ میکند هر چند
حوادث او را خوار بخواهند، عزیزش میکند هر چند نوائب و ناملایمات
روزگار او را به سوی
ذلت بکشاند و
قدر و منزلتش را
منحط سازد.
خداوند این غرض را در خلال بیان داستان یوسف تامین نموده و در هیچ سورهای از قرآن کریم هیچ داستانی به مانند داستان یوسف بطور مفصل و از اول تا به آخر نیامده. علاوه، در این سوره غیر از داستان یوسف داستان دیگری هم نیامده، و سورهای است مخصوص به یوسف علیهالسّلام .
آری، یوسف بندهای بود خالص در بندگی، و خداوند او را برای خود خالص کرده بود، و به عزت خود عزیزش ساخته بود با این که تمامی اسباب بر ذلت و خواریش
اجتماع کرد و او را در مهلکهها انداخت، و خداوند او را از همان راهی که به سوی هلاکتش میکشانید به سوی زندگی و حیاتش میبرد.
برادرانش بر او
حسد بردند و او را در چاه دور افتادهای افکندند، و سپس به
پول ناچیزی فروخته، و خریداران او را به
مصر بردند و در آنجا به
خانهسلطنت و
عزت راه یافت. آن کس که در آن خانه
ملکه بود، با وی بنای
مراوده را گذاشت و او را نزد
عزیزمصر متهم ساخت، و چیزی نگذشت که خودش نزد
زناناعیان و
اشراف مصر اقرار به پاکی و
برائت وی کرد. دوباره اتهام خود را دنبال نموده او را به
زندان انداخت، و همین سبب شد که یوسف
مقرب درگاه سلطان گردد. و نیز همان
پیراهن خون آلودش که باعث نابینایی پدرش
یعقوب شد، همان پیراهن در آخر باعث بینایی او گردید، و به همین قیاس تمامی
حوادثتلخ وسیله ترقی او گشته، به نفع او تمام شد.
و کوتاه سخن، هر پیشامدی که در طریق تکامل او سد راهش میشد خداوند عین همان
پیشامد را وسیله رشد و پخته شدن او و باعث
موفقیت و رسیدن به هدفش قرار داد، و همواره خدا او را از حالی به حالی تحول میداد تا آنجا که او را
ملک و
حکمت ارزانی داشته او را برگزید، و تاویل احادیث را به او بیاموخت، و
نعمت خود را بر او تمام نمود، همانطوری که پدرش به او وعده داده بود.
خداوند داستان آن جناب را از خوابی که در ابتدای امر و در
کودکی در دامن
پدر دیده بود آغاز نمود. آری، رؤیای او از بشارتهای
غیبی بود که بعدها آن را خارجیت داده، و با تربیت الهی که مخصوص یوسف بود کلمه او را
کامل گردانید. آری، سنت خدای تعالی در باره اولیائش همین بوده که هر یک از ایشان را در تحت تربیت خاصی پرورش دهد هم چنان که فرموده: الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشری فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة لا تبدیل لکلمات الله ذلک هو الفوز العظیم.
و در جملهای که بعد از رؤیای یوسف و تعبیر پدرش آورده و فرموده: لقد کان فی یوسف و اخوته آیات للسائلین اشعار به این معنا دارد که گویا اشخاصی از
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم داستان یوسف و یا مطلبی را سؤال کرده بودند که با این داستان ارتباط داشته، و این اشعار مؤید آن روایاتی است که میگوید قومی از
یهود،
مشرکینمکه را وادار کردند تا نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم شده از سبب انتقال
بنی اسرائیل به مصر پرسش کنند- چون بنی اسرائیل فرزندان یعقوب بودند که خود ساکن سرزمین
شام بودند- مشرکین هم این سؤال را در میان نهادند، و در جوابشان این سوره نازل شد.
بنا بر این، غرض این سوره، بیان داستان یوسف علیهالسّلام و داستان
آل یعقوب است. خداوند با بیان این داستان غرض عالی از آن را استخراج کرده است و آن مساله
ولایت خدای تعالی نسبت به
بندگانمخلص است که در ابتداء و خاتمه این سوره بطور چشم گیری منعکس است.
۱. این سوره ۱۱۱ آیه، ۱۷۶۶، ۱۷۷۶ یا ۱۷۹۵ کلمه و ۷۱۶۶ یا ۷۳۰۵ حرف دارد.
۲. پنجاه و سومین سورهای بود که نازل شد و در قرآن دوازدهمین سوره است.
۳. پس از
سوره هود و پیش از
سوره حجر نازل شد و
مکی به شمار میآید؛ به جز آیات ۱، ۲، ۳ و ۷ که گفته شده
مدنی است؛ اما کمی دقت درارتباط این چهار آیه با آیات دیگر نشان میدهد نمیتوان آنها را از بقیه آیات این سوره تفکیک کرد. بنابراین، احتمال نزول این چهار آیه در مدینه بسیار
ضعیف است.
۴. از سورههای مئین و ششمین سوره از سورههای
مقطعات است.
۵. در این سوره آیه
ناسخ و منسوخی وجود ندارد.
۶.
فرقه «
عجارده» این سوره را جزو قرآن ندانستهاند.
۷. تنها سورهای است که بیش از یکصد آیه دارد و نامی از
بهشت و
جهنم در آن نیامده است.
آن بخش از زندگی حضرت یوسف علیهالسّلام که در این سوره آمده عبارت است از:
۱. رؤیای حضرت یوسف علیهالسّلام و تعبیر آن؛
۲. حضرت یوسف علیهالسّلام قربانی
حسادتبرادران؛
۳. از دامن پرمهر پدر تا قعر
چاه؛
۴. از قعر چاه تا
بردگی؛
۵. از بردگی تا خانه عزیز مصر.
۶. دام
عشقزلیخا برای حضرت یوسف علیهالسّلام ؛
۷. رؤیای زندانیان و تعبیر حضرت یوسف علیهالسّلام ؛
۸. رؤیای
پادشاه و تعبیر حضرت یوسف علیهالسّلام ؛
۹. از زندان تا دربار عزیز مصر؛
۱۰. دیدار برادران با حضرت یوسف علیهالسّلام ؛
۱۱. دیدار حضرت یوسف و حضرت یعقوب علیهالسّلام .
فرهنگ نامه فارسی علوم قرآنی، برگرفته از مقاله«سوره یوسف».