سیدعباس موسوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
موسوی، سیدعباس
از دبیران کل «حزب الله» لبنان در قرن چهاردهم هجری / بیستم میلادی. وی به ۱۳۷۱ ق/ ۱۹۵۲ در شهر نبی شیت (منطقه بقاع لبنان ) در خانواده ای شیعه دیده به جهان گشود و پس از چندی به منطقه شیاح (مواقع در حومه بیروت جنوبی) نقل مکان کرد. تحصیلات اولیه را با موفقیت به اتمام رساند و در کنار آن به فراگیری تعالیم مذهبی پرداخت. درایت و علائق دینی وی سبب شد تا با مراکزی چون مقام نبی شیت (ع) (زادگاهش)، مسجد امام حسین (ع) در شیاح ( که همجوار منزلشان بود) و مجالس عزاداری سید الشهدا که همه ساله در منزل عموش برگزار می شد،ارتباط یابد و با آنها رشد کند.
سیدعباس شانزده ساله بود که برای شرکت در جهاد مقدس دفاع از آرمان های اسلام و رهایی فلسطین از اشغال صهیونیست ها به جمع مبارزان فلسطینی پیوست و به فراگیری آموزش های نظامی و چریکی پرداخت و در طی تمرین های سخت و طاقت فرسا چندین بار مجروح گردید. شکست جنگ ژوئن ۱۹۶۷ (اعراب و اسرائیل) او را تکان داد و به او انگیزه محکمتری جهت پیوستن به صفوف فدائیان فلسطینی و شرکت و دفاع از فلسطین و بیت المقدس بخشید.
وی در ۱۳۸۸ ق پس از ملاقات با امام موسی صدر تحت تأثیر تعالیم و رهنمودهای وی به مطالعه گسترده متون فقهی و دینی پرداخت و در ۱۳۸۹ ق باری تحصیل علوم حوزوی عازم نجف شد. در آنجا تمام وقت خود را به استفاده از محضر مراجع و علمای بزرگ اختصاص داد. به طوری که برای تلمذ نزد سید عبدالحمید حکیم،حدود چهار کیلومتر را در بدترین شرایط آب و هوایی پیاده طی می کرد. همچنین به طور خاص از تعالیم سیدمحمد باقر صدر بهره جست. سیدعباس همچنین برای بررسی اوضاع امت اسلامی از جنوب آفریقا تا خاور دور، گردهمایی های هفتگی در نجف اشرف برگزار می نمود.
در همان ایام سازمان امنیت عراق خانه او را در نجف محاصره کرد و مورد بازرسی قرار داد وی در ۱۳۹۸ ق به لبنان رفت و به توصیه سیدمحمد باقر صدر از بازگشت به عراق منصرف شد و در لبنان به فعالیت پرداخت. در همان سا لها اقدام به تأسیس حوزه علمیه امام منتظر (عج) در شهر بعلبک نمود و از پشتیبانی کامل سیدمحمدباقر صدر و همکاری امام موسی صدر و علامه سیدمحمدحسین فضل الله و دیگر علما برخوردار بود. این مدرسه دینی امکان تحصیلات حوزوی را برای علاقمندان علوم دینی که امکان سفر به عتبات را نداشتند،فراهم می کرد و پس از مدت کوتاهی در زمره مراکز بزرگ دینی و تبلیغی لبنان در آمد.
از افراد تأثیرگذار بر شیوه عملی مبارزه و زندگی او امام خمینی بود. سید عباس در نجف به دلیل عدم آشنایی به زبان فارسی موفق به شرکت و استفاده از دروس امام خمینی نشد و پس از اشغال لبنان توسط صهیونیست ها، با ایشان دیدار کرد. از آن پس، وی به آماده سازی نیرو جهت مقابله با دشمن و سرکوب اشغالگران پرداخت و با تکیه به پشتیبانی امام خمینی،«حزب الله» لبنان را با حضور جوانان شیعه و مبارز و عاشقان شهادت تشکیل داد.
سید عباس،با الهام از رهنمودهای ایشان توانست جوانان مسلمانی را که سال ها در ورطه گروه ها و احزاب مختلف سیاسی به جنگ داخلی و خانگی ـ که حاصلی جز قربانی شدن نیروهای کارآمد مسلمان نداشت ـ مشغول بودند، تشکل بخشد و آنان را برای دستیابی به اهداف اسلامی و ملی لبنان،هماهنگ و همرزم گرداند.
او خودش در رأس اولین گروهی بود که به صفوف اعزامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اردوگاه های «جنثا»ـ در نزدیک نبی شیت ـ پیوست و مدرسه امام مهدی را به پایگاهی برای فرستادگان امام خمینی که به دستور ایشان جهت مقابله با اسرائیل و آموزش مردم لبنان و دادن روحیه به آنها آمده بودند، تبدیل کرد.
پس از اشغال جنوب لبنان،در ۱۳۶۱ / ۱۹۸۲ موسوی اندیشید که باید ترس عمومی مردم را زا این واقعه زودود و به آنها روحیه داد. لذا هنگامی که همه به شکست و تسلیم اذعان نمودند، همچنان با کلام و عمل خود مقاومت کرد.
او شجاعانه در اکثر عملیات های مقاومت اسلامی در زمان ها و مناطق مختلف (چون برعشیت، بدر کبری و علمان شومریه ) شرکت فعال داشت و در خطوط نبرد،زیر آتش دشمن، ماجهدان حزب الله را هدایت می کرد. در عمیات بدر کبری محل استقرار او هدف بمباران قرار گرفت، اما وی نجات یافت.
وی پس از اشغال لبنان، بر بالای منبرهای مساجد و حسینیه ها، به طور مشروح خطر صهیونیستی کردن منطقه را گوشزد کرد و اعلام داشت:«هیچ راهی جز جهاد و مقاومت برای نابودی دشمن صهیونیستی و خنثی کردن اهداف توسعه طلبانه اش در پیش نداریم. مذاکره با اسرائیل هیچ نتیجه ای ندارد» و حزب الله را خنجری همیشگی در پهلوی اسرائیل قلمداد کرد.
موسوی مقاومت اسلامی را عاملی برای رساندن ملت لبنان از مرحله شکست های پی در پی به مرحله پیروزی و از مرحله فرار به مرحله هجوم، می دانست که سبب شروع انتفاضه فلسطین گردید.
سید عباس موسوی در ۱۹۹۱ به دبیر کلی حزب الله لبنان برگزیده شد و سرانجم در ۲۷ بهمن ۱۳۷۰ / فوریه ۱۹۹۲ بالگردهای توپدار اسرائیل اتومبیل وی را مورد حمله قرار دادند و او را به همراه همسر و فرزند خردسالش به شهادت رساندند. در مراسم تشییع پیکر پاک آنها مسیر بیست و پنج کیلومتری بعلبک تا زادگاهش پوشیده از عزاداران و نوحه سرایان بود. اخلاص در عمل، مقاومت در هدف و اطاعت از ولایت فقیه همه ز نکات برجسته زندگی و حیات او بود. شیسخ خلیل الصیفی امام جماعت یکی از مساجد اهل سنت بلعبک و «مطران» رهبر مسیحیان مارونی بعلبک درباره ویژگی های بارز شخصیتی او سخنگ فته و او را ستوده اند.
منابع: جمهوری اسلامی (روزنامه)، ۲۷/۱۱/۱۳۷۳، ۱۵؛ رسالت (روزنامه)، ۲۸/۱۱/۱۳۷۵، ۶؛ کیهان (روزنامه)، ۲۷/۱۱/۱۳۷۲، ۶٫