• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سید مرتضی علم الهدی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سید مرتضی علم الهدی (۳۵۵ ـ ۴۳۶ هـ.ق) فقیه و دانشمند بزرگ امامیه در قرن پنجم هجری قمری بود.
تحصیلات خود را نزد شیخ مفید و دیگر استادان بزرگ ادامه داد.
در علوم مختلف به مدارج بالا رسید و پس از وفات شیخ مفید، یگانه عصر خویش شد.
علم و شعر او در میان اهل سنت و شیعه معتبر و مورد احترام بود.
منابع اهل سنت او را امام در علم کلام، ادب و شعر نامیده‌اند.
در بغداد، مرجع علمی و دینی برتر شناخته می‌شد.
او در علم و دانش، فضل، کرم و مجد، نماد برتری علمی و فرهنگی بود.
وی دانشمند چند رشته از جمله فقه، اصول، حدیث، کلام، تفسیر، ادبیات و لغت بود.
در وعظ، خطابه و تعبیر خواب نیز مهارت داشت.
شاگردانی از جمله شیخ طوسی و ابن‌براج داشت که در مکتب علم الهدی رشد کردند.
فردی متمکن، سخاوتمند و بخشنده بود، ثروت خود را در راه علم و منافع عمومی مصرف می‌کرد.
درآمد روستایی‌اش را وقف علم و فقها کرده بود.
خانه‌اش دارالعلم و محل مناظره دانشمندان بود.
نخستین کسی بود که کلام امامیه را وارد فقه شیعه کرد.
در گفتارش فصاحت و بلاغت بالایی داشت.
وی آثار متنوعی در علوم و فنون نوشت که مجموعه درر القلائد و غرر الفوائد، الشافی فی الامامه، تنزیه الانبیاء و المقنع فی الغیبه از جمله آثار او است.
کتابخانه‌اش بیش از صد و چهل هزار اثر داشت.
نیاز هفتصد شتر برای حمل آثار او ذکر شده است.
وی در سال ۴۳۶ (هجری قمری) در بغداد وفات یافت و به کربلا منتقل شد.
جسدش در کنار پدر و برادرش به خاک سپرده شد.
در سال ۹۴۲ (هجری قمری)، قبر او شکافته شد و پیکر سالم بود.


ابوالقاسم علی بن حسین بن موسی موسوی مشهور به شریف سید مرتضی و علم الهدی فقیه، متکلم، ادیب، شاعر و از دانشمندان بزرگ امامیه در قرن پنجم هجری بود که در ماه رجب ۳۵۵ (هجری قمری) در بغداد چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش از احفاد امام موسی کاظم (علیه‌السلام) و مادرش فاطمه دختر حسن (ناصر صغیر) از نوادگان امام سجاد (علیه‌السلام) بود؛ ازاین رو ذوالمجدین نامیده شد. وی در محله صراة بغداد خانه داشت؛ ولی پس از آن‌که حنبلیان، خانه او را همانند بسیاری از شیعیان دیگر تخریب کردند، به محله کرخ کوچ کرد. سید مرتضی و برادرش سید رضی که کوچک‌تر بود، در کودکی نزد ابن‌نباته ابونصر عبدالعزیز بن عمر سعدی به فراگیری لغت و مبادی عربیت پرداختند. سپس مادرشان آن دو را به شیخ مفید (م ۴۱۳ هـ.ق) سپرد و سال‌ها نزد این عالم بزرگ شیعه علوم گوناگون، به ویژه فقه و اصول آموختند و خود در علم و دانش نام‌آور شدند.
او هم‌چنین از استادان بزرگ دیگری چون هارون بن موسی تلعکبری (م ۳۸۵ هـ.ق)، حسین بن علی بن بابویه (برادر شیخ صدوق)، سهل بن احمد دیباجی، احمد بن محمد بن عمران مرزبانی، ابوالعباس جوهری، احمد بن زید بن دارا و احمد بن حسین عطار استفاده کرد. وی پس از تحصیل در علوم گوناگون به مدارج بالایی رسید، به‌طوری که پس از وفات شیخ مفید، یگانه عصر خویش گردید.
ابومنصور ثعالبی (م ۴۲۹ هـ.ق) که هم‌عصر او بود می‌گوید امروز ریاست عالی علمی و دینی در علم و ادب، فضل و کرم و مجد و شرافت در بغداد به سید مرتضی منتهی شده و اشعاری در بالاترین درجه نیکویی و زیبایی دارد. ۹
منابع اهل‌سنت از وی با عنوان امام در علم کلام، ادب، شعر و پیشوای دانشمندان عراق اعم از شیعه و سنی یاد کرده‌اند که علمای عراق در محضر درسش به کسب علم می‌پرداختند. ۱۰ سید مرتضی جامع علوم و فنون گوناگون از جمله فقه، اصول، حدیث، کلام، تفسیر، ادبیات و لغت بود ۱۱ و در بسیاری از این علوم تدریس می‌کرد. ۱۲ در وعظ و خطابه ۱۳ و تعبیر خواب نیز توانا بود. ۱۴
زمانی شیخ مفید برای آگاهی از چگونگی تدریس شاگردش، در مجلس درس او حضور یافت. سید متواضعانه از جایگاه خویش پایین آمد و پیش استاد نشست. به خواست استاد، سید در حضور شیخ مفید تدریس کرد و تحسین استادش را برانگیخت. ۱۵
شیخ‌الطائفه ابوجعفر طوسی، سلار بن عبدالعزیز دیلمی، ابوالفتح کراجکی، ابوالصلاح حلبی، قاضی عبدالعزیز بن براج، ابویعلی محمدبن حسن جعفری، سلیمان صهرشتی، جعفر بن محمد دوریستی، مفید ثانی عبدالرحمان بن احمد نیشابوری ۱۶ و خطیب بغدادی شماری از دانش آموختگان مکتب علم الهدی بودند.
سید مرتضی فردی متمکن و در عین حال سخاوتمند و بخشاینده بود و ثروت خود را در راه ترویج علم و منافع عمومی هزینه می‌کرد.
او به شاگردانش شهریه می‌داد. برای نمونه به شیخ طوسی دوازده دینار و به ابن‌براج هشت دینار ماهیانه می‌داد. هم‌چنین گفته شده وی هشتاد روستای آباد بین بغداد و کربلا داشت و درآمد سالانه او از املاکش بالغ بر ۲۴ هزار دینار می‌شد. ۱۹
او درآمد روستایی را وقف کاغذ فقها کرده بود. در گرفتاری‌ها و قحطی، مردم به او پناه آورده و از مساعدت‌هایش بهره‌مند می‌شدند.
نقل شده روزی فردی یهودی از شدت فقر به مجلس درس او آمد و اجازه خواست تا مطالبی که از علم نجوم می‌داند، بخواند. وی نیز با اذن سید خواند و جایزه گرفت و از مرگ نجات یافت. از آن پس این یهودی مرتب در درس سید شرکت می‌کرد و در نهایت به دست وی مسلمان شد. سید مرتضی که دانشمندی برجسته و متکلمی توانا بود، در دفاع از عقاید امامیه با مخالفان به مناظره می‌پرداخت.
او که خانه‌اش را دارالعلم و محل مناظره دانشمندان قرار داده بود، علمای مذاهب گوناگون نیز در پیشگاه او به مناظره می‌پرداختند. ۲۱
مثلاً زمانی ابوالعلاء معری (م ۴۴۹ هـ.ق) نزد سید مرتضی رفته و با هم مناظره کردند. ۲۲ باید این مناظره در سال ۳۹۹ (هجری قمری) رخ داده باشد که معری در این سال به بغداد رفته بود. ابن‌حجر به نقل از ابواسحاق شیرازی، سید مرتضی را از نظر علمی و شخصیتی بسیار ستوده است؛ ۲۴ اما در کتاب طبقات الفقهاء شیرازی که موجود است، شرح حال او پیدا نشد.
هم‌چنین از قول برخی دانشمندان امامیه آورده که سید نخستین کسی است که کلام امامیه را وارد مباحث فقه شیعه کرد، غوامض و مشکلات فقهی را استخراج نمود و مسائل را مقید ساخت. ۲۵
هم‌چنین به دلیل این‌که مجتهدی اصولی بود، به ادله عقلی بیش از اخبار تکیه داشت. ۲۶
وی هنوز کم‌تر از بیست سال داشت که به امارت رسید و از راه علم با عمل، تلاوت قرآن و شب‌زنده‌داری به مقامات عالی و ریاست علمی و دینی نایل گشت.
وی در گفتار از فصاحت و بلاغت بالایی برخوردار بود، چیزی را به کسب علم مقدم نمی‌داشت و بر آن‌چه اندوخته بود مواظبت می‌نمود.
ابن‌حجر پس از بیان این مطالب در آخر، خوابی را که شیخ مفید در باب تعلیم و تربیت سید مرتضی و سید رضی دیده بود را ذکر می‌کند. ۲۷
سید مرتضی پس از مرگ برادرش در سال ۴۰۶ (هجری قمری)، نقابت علویان، ریاست دیوان مظالم و امارت حج را بر عهده گرفت. در سال ۳۸۹ (هجری قمری) به همراه برادرش به حج رفت که بین راه ابن‌برّاج طایی راه را بر آنان بست و آنان ناچار شدند ۹۰۰۰ دینار به او بپردازند. ۲۸ وی سرانجام در ۲۵ ربیع الاول سال ۴۳۶ (هجری قمری) در بغداد وفات یافت.
ابوالعباس نجاشی، ابویعلی جعفری و سلار دیلمی او را غسل دادند و پسرش ابوجعفر محمد بر او نماز خواند. ابتدا در خانه خود دفن گردید، سپس پیکرش به کربلا انتقال یافت و در جوار پدر و برادرش به خاک سپرده شد. ۲۹ گویا در سال ۹۴۲ (هجری قمری) قبر او شکافته شده و پیکر او همانند روز دفنش سالم بوده است. ۳۰
وی پسر دیگری به نام ابوعبدالله حسین داشته که در سال ۴۴۳ (هجری قمری) درگذشته است.

سید مرتضی در علوم و فنون گوناگون کتاب‌های گوناگونی نوشت.
درر القلائد و غرر الفوائد که به الدرر و الغرر و امالی سید مرتضی معروف است، از آن شمار می‌باشد. این کتاب بر فضل و دانش بسیار، قدرت عقلی بالا و کثرت اطلاع وی دلالت دارد. علم الهدی علاوه بر تألیفات خود، کتابخانه‌ای عظیم بالغ بر یکصد و چهل هزار کتاب داشت. به نقل از صاحب ابن عباد آورده‌اند که برای کتاب‌های او هفتصد شتر نیاز است. ۳۳
مجموعه آثار علم الهدی به دلیل کثرت، فهرستی داشته و شاگردش ابوالحسن محمد بن محمد بصروی از سید درخواست اجازه روایت این فهرست را می‌کند و سید نیز اجازه نقل همه نوشته‌ها و اشعارش را به او می‌دهد. متن این درخواست و اجازه‌نامه ۳۵ و فهرست موجود است. ۳۶
دیگر آثار و تألیفات سید مرتضی عبارت اند‌از:
• الشافی فی الامامه که در نقد بخش امامت کتاب المغنی عبدالجبار معتزلی می باشد و شیخ طوسی که آن را تلخیص کرده می گوید کتابی در امامت همانند آن تألیف نشده است. تلخیص شیخ طوسی موجود است؛ • تنزیه الانبیاء و الائمه علیهم السلام چاپ شده؛ • المقنع فی الغیبه که برای ابن مغربی وزیر نگاشت؛ • مسألة فی الولایة من قبل السلطان؛ • مسألة فی التوبه؛ • تفسیر سورة الحمد و قطعة من البقره (۱۲۵ آیه از بقره)؛ • تفسیر قوله تعالی: قل تعالوا أتل ما حرّم ربّکم علیکم؛ • الکلام علی من تعلّق بقوله: و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر؛ • تفسیر قوله: لیس علی الذین آمنوا و عملوا الصالحات جناح فیما طعموا؛ • الموضح عن جهة اعجاز القرآن این کتاب با عنوان الصرفه شهرت داشت؛ • الملخّص فی اصول الدین ناتمام ماند؛ • الذخیره کتابی ارجمند و مشهور در اصول اعتقادی بوده؛ • جمل العلم و العمل؛ • تقریب الاصول؛ • البرق؛ • الطیف و الخیال؛ • الشیب و الشباب چاپ شده؛ • الردّ علی یحیی بن عدی فیما یتناهی و لایتناهی؛ • الرّد علی یحیی بن عدی فی اعتراضه دلیل الموحدین فی حدوث الاجسام؛ • الرّد علی یحیی بن عدی فی مسألة سماها طبیعة المسلمین (الممکن)؛ • مسألة فی کونه تعالی عالما؛ • مسألة فی الاراده؛ • مسألة اخری فی الاراده؛ • مسائل الخلاف فی اصول الفقه ناتمام ماند؛ • مسائل الخلاف فی الفقه ناتمام ماند؛ • مسألة فی التأکید؛ • مسألة فی دلیل الخطاب؛ • المصباح در فقه که به پایان نبرد؛ • شرح مسائل الخلاف؛ • مسألة فی المتعه؛ • المسائل الطوسیه ناتمام ماند؛ • المسائل الدیلمیه؛ • المسائل الجرجانیه؛ • المسائل الناصریة فی الفقه با عنوان الناصریات چاپ شده؛ • المسائل الموصلیات (المسائل الموصلیة الاوله) سه مسئله در وعید و اعتماد و ابطال قیاس؛ • مسائل اهل الموصل الثانیه؛ • مسائل اهل الموصل الثالثه؛ • المسائل الصیداویه؛ • الوعید؛ • الذریعه در اصول فقه؛ • مسائل انفرادات الامامیة و ما ظنّ انفرادها به، گویا همین کتاب با عنوان الانتصار فیما انفردت به الامامیه چاپ شده است؛ • مسائل الانفرادات فی الفقه؛ • مسائل منفردات فی اصول الفقه؛ • مسائل مفردات حدود صد مسئله در فنون گوناگون؛ • مسائل کثیرة فی نصرة الرؤیة (نفی الرؤیة) و ابطال القول بالعدد؛ • تتبع الابیات التی تکلم علیها ابن جنی فی اثبات المعانی للمتنبی؛ • النقض علی ابن جنی فی الحکایة و المحکی؛ • تفسیر (شرح) قصیدة المذهبه (البائیه) لسید الحمیری چاپ شده؛ • دیوان شعر بالغ بر بیست هزار بیت؛ • الرموق فی اوصاف البروق؛ • الشهاب فی الشیب و الشباب؛ • الفقه الملکی؛ • الاحرار و الرقی؛ ۳۸ • مقدمة فی الاصول الاعتقادیه دو ورقه ۳۹ الثمانین؛ • به گفته شیخ زین الدین مازندرانی (زنده در ۶۹۹ ه) تنها پنج تن از علمای امامیه به ماجرای جزیره خضرا توجه کرده و مطلب نوشته اند که یکی سید مرتضی می باشد؛ • المختصر در اصول اعتقادی که ناتمام ماند؛ • تکملة الغرر؛ ۴۰ • الرسالة الباهرة (الآیات الباهرة) فی العترة الطاهره؛ • مسائل آیات؛ • المسائل السلاریه؛ • المسائل المیافارقین ۶۵ مسئله؛ • المسائل الرازیه چهارده مسئله؛ • المنع من تفضیل الملائکة علی الانبیاء؛ • جواب الملاحدة فی قدم العالم فی افعال المنجّمین؛ • تتمة انواع الاعراض عن جمع أبی رشید النیشابوری؛ • الخطبة المقمصه؛ • الحدود و الحقائق؛ • انکاح أمیرالمؤمنین ابنته عمر؛ ۴۱ بخشی از این کتاب اخیر در بعضی منابع وجود دارد؛ ۴۲ • المسائل المحمدیات پنج مسئله: ۱ - و لقد بوأنا لابراهیم مکان البیت ...، ۲. مامعنی مایقال عند استلام الحجر: امانتی ادیتها ...، ۳. ما روی عن النبی صلی الله علیه و آله: ان القلوب أجناد مجندة ...، ۴. أنبئونی بأسماء هؤلاء، ۵. فتلقی آدم من ربه کلمات ...؛ • المسائل البادرائیات ۲۴ مسئله: ۱. مسألة عن قوله تعالی فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون، ۲. الفرق بین المعرفة و العلم، ۳. ما الشبهة و ضدها، ۴. و یضع عنهم اصرهم ...، ۵. فیما یجب فیه الخمس، ۶. عن الیمین و عن الشمال عزین، ۷. انما أنت منذر و لکل قوم هاد، ۸. و اذا قیل لهم آمنوا انؤمن کما آمن السفهاء ...، ۹. قول العالم علیه السلام: من کانت له حقیقة ثابتة لم یقم علی شبهة هامده ...، ۱۰. قول العالم علیه السلام: یا مفضل من دان الله بغیر سماع من صادق اکرمه الله البتة ...، ۱۱. لیلة القدر و ما روی فی تنزل الامر، ۱۲. و لایزالون مختلفین الا من رحم ربک، ۱۳. ما معنی الامام فی اللغة و الشرع، ۱۴. هل التأویل ینسخ التنزیل ام لا، ۱۵. وانی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ...، ۱۶. قول العالم علیه السلام: علی الاسلام یتناکحون و یتوارثون و علی الایمان یثابون، ۱۷. قول العالم علیه السلام: ان الانبیاء لم یورثوا درهما و لادینارا و انما ورثوا أحادیث من أحادیثهم ...، ۱۸. قول امیرالمؤمنین علیه السلام: ان الناس آلوا بعد رسول الله صلی الله علیه و آله الی ثلاثه، ۱۹. الولایة ماهی و هل هی قول و عمل أم قول بلاعمل، ۲۰. قول النبی صلی الله علیه و آله: انی مخلف فیکم ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا کتاب الله و عترتی، ۲۱. الذین جعلوا القرآن عضین، ۲۲. ما روی عن العالم علیه السلام: ان الله عزوجل أوحی الی آدم انی قد قضیت بنبوتک و استکملت ایامک فاعمد الی الاسم الاکبر و آیات علم النبوة فجعله عند ابنک شیث ...، ۲۳. أو من کان میتا فأحییناه، ۲۴. أفمن کان علی بینة من ربه ...؛ • المسائل المصریات الاوائل (مسائل اهل مصر قدیما فی الطیف) پنج مسئله: ۱. هل العلوم تحصل للعاقل عند ادراک المدرکات و الطریق الیها الادراک او بجریان العاده، ۲. هل الطریق بالعلم بأن لنا أفعالا یمکن أن یکون طریقا بأن النار فاعله، ۳. هل جمیع الدلائل تدل من حیث یستند الی علوم ضروریة أو الدلائل علی ضربین، ۴. هل یجوز أن تقع الافعال من العقلاء لاجل الدواعی و الصوارف و یمتنع لاجلها و لایعلم العاقل نفس الداعی و الصارف، ۵. الکلام فی کیفیة مضادة السواد للبیاض؛ • مسائل اهل مصر اخیرا نه مسئله؛ • المسائل الرملیّات هفت مسئله: ۱. الصنعة و الصانع، ۲. الجوهر و تسمیة جوهرا فی العدم، ۳. عصمة الرسول صلی الله علیه و آلهمن السهو، ۴. الانسان، ۵. المتواترین، ۶. رؤیة الهلال، ۷. الطلاق و الایلاء؛ • المسائل الطبریه ۲۰۷ مسئله؛ • تقریب الاصول که برای اعز نوشت؛ • المسائل البرمکیه پنج مسئله بوده و همان المسائل الطوسیه می باشد؛ • المسائل التّبانیه سه مسئله که سلطان پرسیده بود: ۱. مسألة فی تذکر، ۲. مسألة فی قول الله تعالی: ان الله لایغفر أن یشرک به، ۳. مسألة فی التوبه؛ • جواز الولایة من جهة الظالمین؛ • کتاب فی التأکید؛ • دلیل الخطاب؛ • المسائل الطرابلسیة الاولیه هفده مسئله؛ • المسائل الطرابلسیة الثانیه ده مسئله؛ • المسائل الطرابلسیة الثالثه سیزده مسئله؛ • المسائل الطرابلسیة الرابعه ۲۵ مسئله؛ • المسائل الحلبیة الاولیه سه مسئله؛ • المسائل الحلبیة الثانیه سه مسئله؛ • المسائل الحلبیة الثالثه ۳۳ مسئله؛ • المسائل الدمشقیه و هی الناصریه؛ • الولایة من قبل الظالمین؛ • الامامه؛ • دلیل الصفات؛ • جواب الکراجکی فی فساد العدد؛ • المسائل الواسطیه صد مسئله؛ • المسائل المستخرجات و هی کتاب شرح مسائل الخلاف فی الفقه ناقص است؛ • المصباح فی الفقه ناقص است؛ • نکاح المتعه؛ • الانتصار لما اجتمعت الامامیه گویا همان الانتصار فیما انفردت به الامامیهاست؛ • تفسیر الخطبة الشقشقیه؛ • تفسیر القصیدة المیمیة من شعره؛ • الفصول المختاره که از کتاب العیون و المحاسن استادش شیخ مفید استخراج کرده است؛ • المسائل الفخریه؛ • تنبیه الغافلین عن فضائل الطالبیین؛ • المسائل الاربلیه ممکن است این نام تصحیفی از الرملیه یا الرسیه باشد؛ • جواب اسئلة اهل الری؛ • القول بوجوب تقدیم الفائتة علی الحاضرة و التضییق المحض؛ • شرح الرساله؛ • المحکم و المتشابه؛ • المصباح فی العلم و العمل؛ • المکمل.
بعضی کتب نیز به وی نسبت داده شده است:
• عیون المعجزات که نوشته حسین بن عبدالوهاب می‌باشد؛
• شرح نهج البلاغه که گردآوری برادرش سید رضی است؛ • تثبیت المعجزات.






۱. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۵-۴۰.    
۲. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۱، ص۲۹۹.    
۳. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۴. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۵. ابن داوود حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ج۱، ص۲۴۱.    
۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۸. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۹. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۵.    
۱۰. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۹.    
۱۱. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۱۲. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۱۰۰.    
۱۳. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۵.    
۱۴. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۸.    
۱۵. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۱۶. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۱۷. ابن داوود حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ج۱، ص۲۴۱.    
۱۸. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۱، ص۲۹۹.    
۱۹. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۴.    
۲۰. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۲۱. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۶۳.    
۲۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۲۳. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۵، ص۳۹.    
۲۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۲۵. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۹.    
۲۶. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۹.    
۲۷. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۲۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ج۱، ص۴۸۹.    
۲۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۳۰. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۴.    
۳۱. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۳۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۳۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۳۴. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۴.    
۳۵. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۱۵.    
۳۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۳۷. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۳۸. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۹.    
۳۹. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۴۰. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۴۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۴۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۴۳. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۹۹.    
۴۴. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۵.    
۴۵. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۹.    
۴۶. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۵۹.    
۴۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۴۸. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۴۹. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۵۰. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۰.    
۵۱. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۵۲. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۵۳. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۰.    
۵۴. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۱۵.    
۵۵. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۰.    
۵۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۵۷. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۰.    
۵۸. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۹۷.    
۵۹. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۴.    
۶۰. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۶۱. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۶۲. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۵، ص۳۹.    
۶۳. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۶۳.    
۶۴. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۶۵. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۶۶. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۴.    
۶۷. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۰.    
۶۸. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۴.    
۶۹. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۷۰. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۵، ص۳۹.    
۷۱. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۷۲. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۷۳. ابن داوود حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ج۱، ص۲۴۱.    
۷۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۹۰.    
۷۵. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۴.    
۷۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۷۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۷۸. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۱۰۰.    
۷۹. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۵.    
۸۰. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۳.    
۸۱. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۸۲. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۸۳. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۳.    
۸۴. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۸۵. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۳۴۴.    
۸۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۸۷. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۵.    
۸۸. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۳.    
۸۹. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۵۸.    
۹۰. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۹۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۹۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۹۳. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۵.    
۹۴. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۹۵. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۹۶. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ج۱، ص۲۰۶.    
۹۷. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۹۹.    
۹۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۹۹. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۰۰. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۰۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۱۰۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۰۳. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۰۴. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸-۱۷۲۹.    
۱۰۵. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۰۶. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۰۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۰۸. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۰۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۱۱۰. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۱۱. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۱۲. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۱۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۱۴۴.    
۱۱۵. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۱۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۱۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۱۸. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۱۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۲۰. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۳.    
۱۲۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۲۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۲۳. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۲۴. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۲۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۱۲۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۲۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۲۸. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۲۹. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۳۰. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۳۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۳۲. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۳۳. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۳۴. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۳۵. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۳۶. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۳۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۳۸. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۳۹. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۴۰. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۴۱. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۴۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۴۳. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۹۹.    
۱۴۴. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۴۵. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۳.    
۱۴۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۴۷. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۴۸. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۴۹. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۵۰. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۹.    
۱۵۱. شیرازی، سید علی‌خان، الدرجات الرفیعه، ج۱، ص۴۶۲.    
۱۵۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۹.    
۱۵۳. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۴.    
۱۵۴. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۵-۴۰.    
۱۵۵. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۴۵.    
۱۵۶. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۴۶.    
۱۵۷. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۵۶.    
۱۵۸. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۵۷.    
۱۵۹. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلماء، ج۴، ص۶۰.    
۱۶۰. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۲۱۳.    
۱۶۱. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۱۷۹.    
۱۶۲. ابن داوود حلی، حسن بن علی، رجال ابن داود، ج۱، ص۲۴۰.    
۱۶۳. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۵۰.    
۱۶۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۵۸۸.    
۱۶۵. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۴.    
۱۶۶. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۴، ص۱۷۲۸.    
۱۶۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، بغیة الوعاة، ج۲، ص۱۶۲.    
۱۶۸. ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره، ج۵، ص۳۹.    
۱۶۹. باخرزی، علی بن حسن، دمیه القصر، ج۱، ص۲۹۹.    
۱۷۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۵، ص۱۴۴.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «سید مرتضی علم الهدی»، ج۳، ص۲۵۲-۲۵۵.






جعبه ابزار