• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهادت امام حسین (آثار تکوینی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



به اعتقاد شیعیان، نصب امام و جانشین پیامبر به دست خداوند است و مردم اجازه دخالت در انتخاب امام ندارند و نیز شیعیان اعتقاد دارند همان‌طوری که پیامبران الهی برای اثبات نبوت و رسالت نیاز به ارائه معجزه و کرامات خارق‌العاده داشتند، اوصیاء و جانشینان آنان نیز باید برای اثبات امامت خویش از کرامت و معجزه استفاده می‌کردند و گرنه سخن آنان پذیرفته نشده و قابل تصدیق نیست. حضرت سید الشهداء (علیه‌السّلام) امام سوم شیعیان، دارای معجزات و کرامات زیادی در زمان حیاتشان و حتی بعد از شهادتش بوده که در اینجا به برخی از معجزات آن حضرت بعد از شهادتشان، از منابع اهل‌سنت را بیان می‌کنیم.



شیعیان، اعتقاد دارند که نصب امام و جانشین پیامبر به دست خداوند است و مردم اجازه دخالت در انتخاب امام ندارند، همان‌طوری که انتخاب پیامبر به دست خداوند است و مردم حق انتخاب نبی را ندارند. در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که این مطلب را ثابت می‌کند. خداوند کریم درباره امامت حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) می‌فرماید:
«اِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ اِماما؛ من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!»
و نیز می‌فرماید:
«وَهَبْنَا لَهُ اِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَوَ کلاًُّ جَعَلْنَا نَبِیًّا ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر یک را پیامبری (بزرگ) قرار دادیم!»
طبق این آیه، جعل امامت حضرت ابراهیم به دست خدا بوده است، همان‌طوری که جعل نبوت او به دست خدا بود، اما هیچ آیه در قرآن وجود ندارد که انتخاب نبی و امام را به دست مردم سپرده باشد.
و نیز شیعیان اعتقاد دارند همان‌طوری که پیامبران الهی برای اثبات نبوت و رسالت نیاز به ارائه معجزه و کرامات خارق‌العاده داشتند، اوصیاء و جانشینان آنان نیز باید برای اثبات امامت خویش از کرامت و معجزه استفاده می‌کردند وگرنه سخن آنان پذیرفته نشده و قابل تصدیق نیست.
و ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام)، هر کدام دارای معجزات و کراماتی بوده‌اند که افراد با دیدن آن‌ها از ائمه، سخن آنان را پذیرفته و به امامت آنان تن می‌دادند.


حضرت سید الشهداء (علیه‌السّلام) امام سوم شیعیان، دارای معجزات و کرامات زیادی در زمان حیاتشان و حتی بعد از شهادتش بوده که این معجزات ثابت می‌کند، آن بزرگوار، امام بر حق و منصوب از جانب خداوند و جانشین شایسته بعد از برادرش امام حسن (علیه‌السّلام) است، زیرا محال است خداوند این معجزات و کرامات را به دست نااهلان و مدعیان دروغین ولایت الهی بسپارد و نعوذ بالله با در اختیار قرار دادن این معجزات به دست آن‌ها زمینه‌های گمراهی مردم را مهیا سازد.
ما در این مختصر، سعی می‌کنیم به معجزاتی از امام حسین بپردازیم که بعد از شهادت آن حضرت در عالم اتفاق افتاده است، معجزات منحصر به فردی که عقل هر عاقلی را مبهوت کرده می‌کند. بی‌تردید، هر یک از این معجزات برای روشن شدن حقیقت برای حق‌پرستان و کسانی که به دنبال هدایت الهی هستند کفایت می‌کند، البته به شرطی که تعصب‌های جاهلی را کنار گذاشته شده و فقط با چشم دل به این معجزات نگریسته شود.
و از آن جایی که شیعیان و پیراوان اهل بیت (علیهم‌السّلام) به امامت حسین بن علی (علیهما‌السّلام) و معجزات و کرامات آن بزرگوار یقین دارند و از جانب دیگر، طرف ما کسانی هستند که نمی‌خواهند ولایت فرزند رسول خدا را بپذیرند و به جای پیروی از ثقلین، دنباله‌رو دشمنان اهل بیت هستند، ما سعی می‌کنیم این معجزات و کرامات را فقط از معتبرترین کتاب‌ها و از قول برترین عالمان و دانشمندان آن‌ها نقل و ثابت کنیم تا حجت و برهان بر همه حقیقت‌جویان تمام شده و راه انکاری باقی نماند.

۲.۱ - برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر

عن عیسی بن الحارث الکندی، قال: لما قتل الحسین مکثنا سبعة ایام اذا صلینا فنظرنا الی الشمس علی اطراف الحیطان کانها الملاحف المعصفرة، ونظرنا الی الکواکب یضرب بعضها بعضا.

عیسی بن حارث کندی می‌گوید: هنگامی حسین بن علی (علیه‌السّلام) را شهید کردند، تا هفت روز، هرگاه که نماز عصر را می‌خواندیم می‌دیدیم آفتابی که بر دیوارهای خانه‌ها می‌تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر‌های سرخ است که بر آن کشیده‌اند، و می‌دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می‌زدند (با یکدیگر برخورد می‌کردند).

۲.۲ - خون گریه کردن آسمان

عَنْ نَضْرَةَ الْاَزْدِیَّةِ قَالَتْ: لَمَّا اَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بن علی (علیهما‌السّلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَاَصْبَحْتُ وَ کُلُّ شَیْ ءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما.

نضره ازدیه گوید: هنگامی که حسین بن علی (علیهما‌السّلام) شهید شدند، آسمان خون بارید و ما همچنان می‌دیدیم که تمام اشیاء و اسباب ما مملو از خون است.

جعفر بن سلیمان قال حدثنی خالتی‌ام سالم قالت لما قتل الحسین بن علی مطرنا مطرا کالدم علی البیوت والجدر قال وبلغنی انه کان بخراسان والشام والکوفة.
جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‌ام، ‌ام‌سالم، گفت: هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه‌ها می‌بارید. و گفت: به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.

۲.۳ - اشک ریختن آسمان

عن ابن سیرین قال لم تبک السماء علی احد بعد یحیی بن زکریا الا علی الحسین بن علی.

ابن‌سیرین گفت: آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم‌السّلام) گریه نکرده است.

۲.۴ - تاریک شدن دنیا

حدثنا خلف بن خلیفة، عن ابیه، قال: لما قتل الحسین اسودت السماء، وظهرت الکواکب نهارا حتی رایت الجوزاء عند العصر وسقط التراب الاحمر.

خلف بن خلیفه از پدرش نقل می‌کند که گفت: زمانی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، آن‌قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‌های آسمان ظاهر شدند، تا جائی که ستاره جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ریخت.

وقال: وقال علی بن مسهر، عن جدته: لما قتل الحسین کنت جاریة شابة، فمکثت السماء بضعة ایام بلیالیهن کانها علقة.

علی بن مسهر از جده‌اش نقل می‌کند که می‌گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود.

۲.۵ - سرخ شدن آسمان

وقال علی بن محمد المدائنی، عن علی بن مدرک، عن جده الاسود بن قیس: احمرت آفاق السماء بعد قتل الحسین بستة اشهر، نری ذلک فی آفاق السماء کانها الدم. قال: فحدثت بذلک شریکا، فقال لی: ما انت من الاسود؟، قلت: هو جدی ابو امی قال: ‌ام والله ان کان لصدوق الحدیث، عظیم الامانة، مکرما للضیف.

علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می‌کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخ‌رنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می‌کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ و میهمان‌نواز بود.

وقال عباس بن محمد الدوری، عن یحیی بن معین: حدثنا جریر، عن یزید بن ابی زیاد، قال: قتل الحسین ولی اربع عشرة سنة، وصار الورس الذی کان فی عسکرهم رمادا واحمرت آفاق السماء ونحروا ناقة فی عسکرهم فکانوا یرون فی لحمها النیران.

یزید بن ابی‌زیاد می‌گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می‌کشید.

عن هشام عن محمد قال تعلم هذه الحمرة فی الافق مم هو فقال من یوم قتل الحسین بن علی.

هشام از محمد نقل می‌کند که گفت: می‌دانی سرخی افق از چه زمانی بوده؟ از روزی که حسین بن علی به شهادت رسید این سرخی در افق دیده شد.

۲.۶ - خون گریه کردن دیوار دارالاماره

حدثنی ابو یحیی مهدی بن میمون قال: سمعت مروان مولی هند بنت المهلب، قال: حدثنی بواب عبید الله بن زیاد انه لما جئ براس الحسین فوضع بین یدیه، رایت حیطان دار الامارة تسایل دما.

هنگامی که سر مبارک امام حسین (علیه‌السّلام) را در برابر ابن‌زیاد نهادند، دیدم که از دیوارهای دارالاماره خون جاری می‌گشت.

۲.۷ - گرفتن خورشید

عَن اَبُو قَبِیلٍ لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) کُسِفَتِ الشَّمْسُ کَسْفَةً بَدَتِ الْکَوَاکِبُ نِصْفَ النَّهَارِ حَتَّی ظَنَنَّا اَنَّهَا هِی.

هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن‌قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‌های آسمان ظاهر گردیدند. از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شده است!

۲.۸ - جاری شدن خون تازه از زیر سنگ‌ها

(وقال) یعقوب بن سفیان ثنا سلیمان ابن حرب ثنا حماد بن زید عن معمر قال َ اَوَّلُ مَا عُرِفَ الزُّهْرِیُّ تَکَلَّمَ فِی مَجْلِسِ الْوَلِیدِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ فَقَالَ الْوَلِیدُ اَیُّکُمْ یَعْلَمُ مَا فَعَلَتْ اَحْجَارُ بَیْتِ الْمَقْدِسِ یَوْمَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ فَقَالَ الزُّهْرِیُّ بَلَغَنِی اَنَّهُ لَمْ یُقْلَبْ حجرا اِلَّا وَ تَحْتَهُ دَمٌ عَبِیط.

ابوبکر بیهقی از معروف روایت کرده که ولید بن عبدالملک از زهری پرسید سنگ‌های بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن علی چه حالتی به خود گرفتند، زهری گفت: به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی هر سنگی را که از زمین بر می‌داشتند در زیر او خون تازه می‌دیدند.

عَنْ اُمِّ حَیَّانَ قَالَتْ یَوْمَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ اَظْلَمَتْ عَلَیْنَا ثَلَاثاً وَ لَمْ یَمَسَّ اَحَدٌ مِنْ زَعْفَرَانِهِمْ شَیْئاً فَجَعَلَهُ عَلَی وَجْهِهِ اِلَّا احْتَرَقَ وَ لَمْ یُقَلَّبْ حَجَرٌ بِبَیْتِ الْمَقْدِسِ اِلَّا اَصْیب تَحْتَهُ دَماً عَبِیطا.

از‌ ام‌حیان نقل است که گفت: روز شهادت حسین آسمان سه شبانه روز تاریک شد و هر کس دست به زعفران می‌زد دستش می‌سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می‌شد.
محمد بن عمر بن علی عن ابیه قال ارسل عبد الملک الی ابن راس الجالوت فقال هل کان فی قتل الحسین علامة قال ابن راس الجالوت ما کشف یومئذ حجر الا وجد تحته دم عبیط.

عبدالملک شخصی را نزد پسر راس الجالوت فرستاد تا از وی بپرسد که آیا نشانه‌ای از کشته شدن حسین در عالم دیده شده است یا نه، او در پاسخ گفت: هیچ سنگی از زمین بر داشته نشد مگر اینکه خون تازه دیده می‌شد.

۲.۹ - خاکستر شدن گیاه ورس

(وقال) ابن معین حدثنا جریر ثنا یزید بن ابی زیاد قال قتل الحسین ولی اربع عشرة سنة وصار الورس الذی فی عسکرهم رمادا.

یزید بن ابی‌زیاد می‌گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد.
(وقال) الحمیدی عن ابن عیینة عن جدته‌ام ابیه قالت لقد رایت الورس عاد رمادا ولقد رایت اللحم کان فیه النار حین قتل الحسین.

ابن‌عیینه از مادر بزرگ پدری‌اش نقل می‌کند که گفت: هنگام شهادت حسین گیاه ورس را دیدم که تبدیل به خاکستر شد و در گوشت‌ها آتش می‌دیدم.

وقال محمد بن المنذر البغدادی، عن سفیان بن عیینة: حدثتنی جدتی‌ ام عیینة: ان حمالا کان یحمل ورسا فهوی قتل الحسین، فصار ورسه رمادا.

ام‌عیینه می‌گوید: شخصی در حال حمل گیاه ورس بود به ذهنش افتاد که برای جنگ با حسین او هم شرکت کند که ناگهان گیاه تبدیل به خاکستر شد.
اخبرنا ابو محمد السلمی انا ابو بکر الخطیب واخبرنا ابو القاسم بن السمرقندی انا ابو بکر قالا انا ابو الحسین انا عبدالله نا یعقوب نا ابو نعیم نا عقبة بن ابی حفصة السلولی عن ابیه قال ان کان الورس من ورس الحسین یقال به هکذا فیصیر رمادا.

ورس: همان اسپرک است که گیاهی است شبیه به کنجد با برگ‌های سبز رنگ که از رنگ آن برای رنگ کردن لباس‌ها استفاده می‌شود و در یمن زیاد می‌روید و لباس ورسی، لباس سرخ رنگ را گویند.

۲.۱۰ - تلخ شدن گوشت شتر غنیمت گرفته شده از امام

عَنْ جَمِیلِ بْنِ مُرَّةَ قَالَ اَصَابُوا اِبِلًا فِی عَسْکَرِ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) یَوْمَ قُتِلَ فَنَحَرُوهَا وَ طَبَخُوهَا قَالَ فَصَارَتْ مِثْلَ الْعَلْقَمِ فَمَا اسْتَطَاعُوا اَنْ یُسِیغُوا مِنْهَا شَیْئا.

جمیل بن مره گوید: شتری از لشکرگاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت گرفتند، و سپس او را نحر کرده و طبخ نمودند، راوی گوید: گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده کنند.

۲.۱۱ - دیده شدن آتش درگوشت شتر غنیمت گرفته شده

وقال محمد بن عبدالله الحضرمی: حدثنا احمد بن یحیی الصوفی، قال: حدثنا ابو غسان، قال: حدثنا، ابو نمیر عم الحسن ابن شعیب، عن ابی حمید الطحان، قال: کنت فی خزاعة فجاؤوا بشئ من ترکة الحسین فقیل لهم: ننحر او نبیع فنقسم؟ قالوا: انحروا، قال: فجعل علی جفنة فلما وضعت فارت نارا.

از حمید طحان روایت شده است که در قبیله خزاعه بودم، از جمله چیزهائی که از امام حسین (علیه‌السّلام) چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، یک شتر بود. مردم آن قبیله گفتند: این شتر را نحر کنیم و یا معامله نمائیم؟ کسی که شتر را آورده بود گفت: می‌خواهم آن را نحر کنید.
حمید گفت: سپر را برای نحر کردن آن حیوان آماده ساختم، همین که شتر را خوابانیده و سپر را به زمین گذاشتم و آماده کشتن آن بودیم، ناگهان آتشی از آن سپر مانند آب فوران کرد!

(وقال) ابن معین حدثنا جریر ثنا زَیْدِ بْنِ اَبِی الزِّنَادِ قَالَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ وَ لِی اَرْبَعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ صَارَ الْوَرْسُ رَمَاداً الَّذِی کَانَ فِی عَسْکَرِهِمْ وَ احْمَرَّتْ آفَاقُ السَّمَاءِ وَ نَحَرُوا نَاقَةً فِی عَسْکَرِهِمْ فَکَانُوا یَرَوْنَ فِی لَحْمِهَا النِّیرَان.

ابن‌معین از جریر از یزید بن زیاد روایت می‌کند که او گفت: سالی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت نائل آمد، من چهارده سال داشتم (و همان روزها شنیدم که آثاری در پی شهادت آن حضرت در لشکر مخالفان ظاهر گردیده، از جمله آن که) گیاهان ورس در لشکرگاه آنها خاکستر شد، و آسمان سرخ گون گردید، و در لشکرگاه شتری را نحر کردند ولی مثل این بود که آتش در آن نهاده بودند!


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۲۴.    
۲. مریم/سوره۱۹، آیه۴۹.    
۳. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲ - ۴۳۳.    
۴. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷.    
۷. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۹. ابن‌حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۵، ص۴۸۷.    
۱۰. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷ - ۲۲۸.    
۱۱. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴.    
۱۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۱۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۱۴. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸ - ۲۲۹.    
۱۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۱۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۵ - ۲۲۶.    
۱۷. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۱ - ۴۳۲.    
۱۸. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۱۹. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۶.    
۲۰. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲.    
۲۱. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۶.    
۲۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۲۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۲۵. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷.    
۲۶. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴ - ۴۳۵.    
۲۷. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۲۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۲۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۳۰. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۰.    
۳۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۳۲. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۳۳. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۳۴. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴.    
۳۵. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۹.    
۳۶. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۳۷. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۳۸. تلخیص الحبیر، ابن حجر، ج۲، ص۱۹۰.    
۳۹. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۳۷.    
۴۰. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۴۱. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴.    
۴۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۸.    
۴۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۴۴. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۹.    
۴۵. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴.    
۴۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۹.    
۴۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۴۸. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۹ - ۲۳۰.    
۴۹. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۵۰. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴ - ۴۳۵.    
۵۱. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۸.    
۵۲. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۵۳. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۰.    
۵۴. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۵۵. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۵.    
۵۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۸.    
۵۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۵۸. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۵.    
۵۹. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۱.    
۶۰. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۰ - ۲۳۱.    
۶۱. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۶۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۵ - ۴۳۶.    
۶۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۶۴. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۱.    
۶۵. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۵.    
۶۶. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۱.    
۶۷. ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۶۸. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴ - ۴۳۵.    
۶۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۱۳.    
۷۰. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۷۱. ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۳۰.    



موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «بعد از شهادت امام (علیه‌السلام) در روز عاشورا، چه اتفاقاتی درعالم رخ داد؟».    



جعبه ابزار