شهادت فرع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
گواهی بر
شهادت اصل را
شهادت فرع (
شهادت بر شهادت) گویند. به گونهای که خود
شاهد، ماجرا را
مشاهده نکرده ولی بر اساس
مشاهده و
شهادت شخص دیگر
شهادت میدهد.
شاهد یا خود، مستقیم
گواه واقعه بوده و بر آن
شهادت میدهد و یا به واسطه
شاهد واقعه از آن رخداد اطلاع یافته و بر
شهادت او
گواهی میدهد. کسی که خود
گواه واقعه بوده است و بر آن
شهادت میدهد، شهادتش
شهادت اصل و خود وی
شاهد اصل و کسی که بر
شهادت او نزد
حاکم شهادت میدهد، شهادتش
شهادت فرع و خود او
شاهد فرع نامیده میشود.
شهادت بر
شهادت فی الجمله صحیح و پذیرفته است؛ بدین معنا که
شهادت شاهد فرع بر آنچه
شاهد اصل
شهادت داده، پذیرفته و
آثار شهادت شاهد اصل بر آن مترتب میگردد.
بدون شک،
شهادت بر
شهادت در
حق الناس پذیرفته است؛ خواه از نوع
عقوبت و
مجازات باشد، مانند
قصاص یا از نوع غیر عقوبت؛ اعم از
مالی همچون
مضاربه،
قرض،
عقدهای معاوضی از قبیل
بیع و
اجاره، و
غیر مالی همچون
طلاق،
نسب و
عتق، و یا از نوع اموری که غالباً مردان از آن بی اطلاعاند، از قبیل
عیبهای درونی زنان و
ولادت و غیر آن از
حقوق مردم، جز
حد.
شکی نیست که
شهادت بر
شهادت در حدودی که
حق اللَّه محض به شمار میروند، مانند
حد زنا،
لواط و
مساحقه، پذیرفته نیست؛ لیکن قبول آن در
حدود مشترک بین
حق اللَّه و حق الناس، مانند
حد سرقت و
قذف، اختلافی است.
قول مشهور در این نوع
حدود نیز عدم پذیرش است.
آیا
شهادت بر
شهادت در
غیر حدود از
حقوق اللَّه، همچون
زکات،
وقف مسجد و
رؤیت هلال پذیرفته است یا نه، مسئله اختلافی است. به تصریح برخی،
تعزیر نیز همچون حدّ با
شهادت بر
شهادت ثابت نمیشود.
چنانچه
متعلق شهادت، علاوه بر حد، آثاری دیگر داشته باشد، مانند لواط که موجب
حرمت مادر لواط داده و نیز
خواهر و
دختر وی بر
لواط کننده؛ و
زنا با
عمه و
خاله که موجب حرمت دختران آنان میشود، آیا با
شهادت بر
شهادت، آن آثار ثابت میشود یا نه؟ گروهی از فقها به ثبوت، تصریح کردهاند.
بدون شک، مواردی که در
شهادت اصل با
شهادت زنان اثبات نمیشود، در
شهادت فرع نیز با
شهادت آنان اثبات نمیگردد؛ لیکن در موارد
پذیرش شهادت زنان در
شهادت اصل، آیا
شهادت آنان در
شهادت فرع نیز پذیرفته است؟ مسئله اختلافی است.
مشهور، پذیرش
شهادت فرع را به مردان اختصاص دادهاند.
آیا در پذیرش
شهادت بر
شهادت،
معذور بودن
شاهد اصل از حضور نزد
حاکم شرط است و در نتیجه با امکان حضور وی
شهادت شاهد فرع پذیرفته نیست، یا شرط نیست؟ مسئله اختلافی است. مشهور آن را شرط دانستهاند.
برخی آن راشرط ندانستهاند.
مراد از
عذر،
مشقت داشتن حضور به
سبب بیماری،
سفر ومانندآن است.
تحمل و ادای
شهادت در
شهادت فرع به یکی از سه صورت زیر تحقق مییابد:
۱.
استرعا؛ بدین معنا که
شاهد اصل به
شاهد فرع بگوید:
شهادت میدهم به نفع فلانی علیه فلانی به هزار تومان. اینک تو بر
شهادت من
شهادت بده.
۲.
شاهد فرع،
شهادت شاهد اصل به حق را نزد
حاکم بشنود، و بدین وسیله با
شنیدن آن، متحمّل
شهادت میشود.
۳.
شاهد اصل،
شهادت به حق دهد و سبب ثبوت حق را نیز بیان کند، مانند اینکه بگوید:
شهادت میدهم به نفع فلانی علیه فلانی به هزار تومان، بابت بهای
خانه یا
ضمانت یا
بدهی و مانند آن از
اسباب ثبوت حق. با ذکر سبب ثبوت حق توسط
شاهد اصل،
شاهد فرع متحمّل
شهادت میشود.
با توجه به انحصار تحقق تحمل
شهادت فرع به سه صورت یاد شده، اگر
شاهد اصل به گونهای دیگر
شهادت دهد، مثلا بگوید: من علیه فلانی به نفع فلانی به این امر
شهادت میدهم،
تحمل حاصل نمیشود.
برخی در تحقق تحمل با
شهادت اصل به صورت سوم تردید کردهاند؛
چنان که از برخی
قدما عدم تحقق تحمل، با
شهادت اصل به صورت دوم نقل شده است؛
لیکن برخی گفتهاند:
ملاک، حصول
یقین برای
شاهد فرع با
شهادت شاهد اصل است؛ بدین معنا که برای
شاهد فرع یقین پیدا شود که
شاهد اصل بدون هیچ
مسامحهای به این امر
شهادت داده است با یقین به عدم مسامحه، تحمل تحقق مییابد.
کیفیت ادای شهادت فرع نزد حاکم به همان نحوی است که
تحمل شهادت کرده است، مانند اینکه در صورت نخست، نزد حاکم این گونه
شهادت دهد:
شهادت میدهم فلان
شاهد علیه فلانی به نفع فلانی به این امر
شهادت داده و از من خواسته که بر
شهادت او
شهادت دهم.
پذیرش
شهادت فرع مشروط به شرایط ذیل است:
۱. دو
شاهد فرع بر
شهادت هر یک از دو
شاهد اصل
شهادت دهند. البته لازم نیست
شهود فرع هر اصلی با
شهود فرعِ اصل دیگر متفاوت باشند. بنابر این، دو
شاهد فرع میتوانند بر
شهادت هر یک از دو
شاهد اصل
شهادت دهند.
۲.
شاهد فرع،
شاهد اصل را نام برده، او را به حاکم معرفی کند و چنانچه علاوه بر بردن نام، به
عدالت|او نیز
شهادت دهد، شهادتش فوری پذیرفته میشود؛ اما اگر به عدالت او
شهادت ندهد حاکم پس از شنیدن
شهادت شاهد فرع، عدالت
شاهد اصل را بررسی میکند و در صورت
اثبات عدالت، به
شهادت فرع ترتیب اثر میدهد.
اگر
شاهد اصل پس از
شهادت شاهد فرع نزد حاکم،
منکر آن شود، به گفته برخی، چنانچه انکار بعد از
صدور حکم از سوی حاکم باشد، به
انکار شاهد اصل و اگر قبل از آن باشد به
شهادت فرع اعتنا نمیشود، مگر آنکه
شاهد فرع عادلتر از
شاهد اصل باشد، که در این صورت به
شهادت فرع اعتنا میشود.
برخی دیگر گفتهاند: با
انکار شهادت فرع توسط
شاهد اصل،
شهادت آن که
عادلتر است پذیرفته میشود و چنانچه هر دو از جهت عدالت برابر باشند، به
شهادت فرع اعتنا نمیشود.
به گفته برخی دیگر، اگر انکار بعد از صدور حکم باشد،
شهادت عادلتر پذیرفته میشود و اگر قبل از آن باشد،
شهادت فرع ساقط است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۷۵۴-۷۵۸.