• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صَدَقَة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صَدَقَة: (خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً)
صَدَقَة: آنچه در راه خدا به بينوايان بدهند و آن اعم از زکات است، صدقه به واجب و مستحب هر دو گفته مى‌شود، ولى زكات به واجب گفته مى‌شود.



به موردی از کاربرد صَدَقَة در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - صَدَقَة (آیه ۱۰۳ سوره توبه)

(خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَ اللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ) (از اموال آن‌ها صدقه‌اى بعنوان زكات بگير، تا بوسيله آن، آن‌ها را پاک سازى و پرورش دهى و به هنگام گرفتن زكات، به آن‌ها دعا كن؛ كه دعاى تو، مايه آرامش آن‌هاست و خداوند شنوا و داناست.)

۱.۱.۱ - صَدَقَة در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه تطهیر به معناى برطرف كردن چرک و كثافت از چيزى است كه بخواهند پاک و صاف شود و آماده نشو و نماء گردد و آثار و بركاتش ظاهر شود و كلمه تزكيه به معناى رشد دادن همان چيز است، بلكه آن را ترقى داده خيرات و بركات را از آن بروز دهد، مانند درخت كه با هرس كردن شاخه‌هاى زائدش، نموش بهتر و ميوه‌اش درشت‌تر مى‌شود، پس اينكه هم تطهير را آورد و هم تزكيه را، خيال نشود كه تكرار كرده، بلكه نكته لطيفى در آن رعايت شده است، پس اينكه فرمود: (خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً) رسول خدا (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) را امر مى‌كند به اينكه صدقه را از اموال مردم بگيرد و اگر نفرمود: من مالهم بلكه فرمود: (مِنْ أَمْوالِهِمْ) براى اين است كه اشاره كند به اينكه صدقه از انواع و اصنافى از مال‌ها گرفته مى‌شود، يکک صنف نقدينه، يعنى طلا و نقره، صنف ديگر اغنام ثلاثه، يعنى شتر و گاو و گوسفند، نوع سوم غلات چهارگانه، يعنى گندم و جو و خرما و كشمش.
و جمله‌ (تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ) خطاب به رسول خدا (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) است، نه اينكه وصف زكات باشد، به دليل اينكه بعدا مى‌فرمايد: بها يعنى با صدقه، و معناى آن اين است كه: اى محمد! از اصناف مال‌هاى مردم زكات بگير و آن‌ها را پاک و اموالشان را پر بركت كن.

۱.۲ - صَدَقَة (آیه ۱۰۴ سوره توبه)

(أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَ أَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) (آيا نمى‌دانستند كه فقط خداوند توبه را از بندگانش مى‌پذيرد و صدقات را مى‌گيرد و خداوند توبه‌پذير و مهربان است؟!)

۱.۱.۱ - صَدَقَة در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: استفهامى كه در اين آيه است استفهام انكارى و منظور از آن تشويق مردم است به دادن زكات، زيرا مردم اگر زكات مى‌دهند بدين جهت مى‌دهند كه رسول خدا (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) و يا عامل و مامور وصول آن حضرت از ناحيه خدا مامور به گرفتن آن است، لذا در اين آيه به عنوان تشويق مى‌فرمايد: مگر نمى‌دانيد كه اين صدقات را خدا مى‌گيرد؟ و گرفتن رسول خدا (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) گرفتن خداست، پس در حقيقت گيرنده آن خود خداست.

۱.۳ - صَدَقَة در تفسیر نمونه

در آيه مورد بحث، اشاره به يكى از احكام مهم اسلامى يعنى مسئله زكات شده است و به عنوان يک قانون كلى به پيامبر (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) دستور مى‌دهد
«از اموال آن‌ها صدقه يعنى زكات بگير» (خُذْ مِنْ أَمْوٰالِهِمْ صَدَقَةً)
سپس به دو قسمت از فلسفه اخلاقى و روانى و اجتماعى زكات اشاره مى‌كند، مى‌فرمايد:
«تو با اين كار آن‌ها را پاک مى‌كنى و نموّ مى‌دهى» آن‌ها را از رذايل اخلاقى، از دنياپرستى و بخل و امساک پاک مى‌كنى و نهال نوع دوستى و سخاوت و توجه به حقوق ديگران را در آن‌ها پرورش مى‌دهى. از اين گذشته، مفاسد و آلودگی‌هايى كه در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتى و محروميت گروهى از جامعه به وجود مى‌آيد با انجام اين فريضه الهى بر مى‌چينى و صحنه اجتماع را از اين آلودگی‌ها پاک مى‌سازى.
بنابراين، حكم زكات هم پاک كننده فرد و اجتماع است و هم نموّدهنده بذرهاى فضيلت در افراد و هم سبب پيشرفت جامعه و اين رساترين تعبيرى است كه درباره زكات مى‌توان گفت: از يكسو آلودگی‌ها را مى‌شويد و ازسوى‌ديگر تكامل آفرين است.
در آيه ديگر (توبه۱۰۴/) واژه «صدقات» جمع «صدقه» آمده است و مى‌گويد:
(وَ يَأْخُذُ الصَّدَقٰاتِ..).«و (خداوند) صدقات را مى‌گيرد...»
شک نيست كه گيرنده زكات و صدقات، يا پیامبر (صلی‌الله‌وعلیه‌وآله‌وسلم) و امام (علیه‌السلام) و پيشواى مسلمین است و يا افراد مستحق و در هر صورت خداوند به ظاهر، آن‌ها را نمى‌گيرد، ولى از آنجا كه دست پيامبر و پيشوايان راستين دست خداست (چرا كه آن‌ها نماينده خدا هستند) گويى خداوند اين صدقات را مى‌گيرد، همچنين بندگان نيازمندى كه به اجازه و فرمان الهى اين گونه كمک‌ها را مى‌پذيرند آن‌ها نيز در حقيقت نمايندگان پروردگارند و به اين ترتيب دست آن‌ها نيز دست خداست.


۱. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
۲. توبه/سوره۹، آیه۱۰۴.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۴۸۰.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۱۹۸.    
۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۸۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۰۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۲.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۱۰۴.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۰۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۱۳.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۸۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۰۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۳.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۱۰۴.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۸، ص۱۱۷.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صَدَقَة»، ج۲، ص۵۸۷.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره توبه | لغات قرآن




جعبه ابزار