صَلَوٰات (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
صَلَوٰات:
(بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ) صَلَوٰات:
«صلوات» جمع
«صلات» است و در اين آيه به معنى «معبد
یهود» آمده است و بعضى آن را معرب
«صلوثا» مىدانند كه در لغت عبرانى به معنى «نمازخانه» است.
«صلوات» به ضمّ صاد و لام، به زبان عبرى
«صلوثاء» به ثاء مثلّثه بوده به معنى «مكان نماز» است و عرب در
صلوثاء تصرف كرده به زبان خود
«صلوات» گفته و ممكن است
صلوات جمع
«صلات» مثل (حجرات حجرة) به معنى مكان نماز بوده باشد.
به موردی از کاربرد
صَلَوٰات در
قرآن، اشاره میشود:
(الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ) (همانها كه از خانهها و شهر خود، به ناحق رانده شدند و گناهى نداشتند جز اينكه مىگفتند: «پروردگار ما، خداى يكتاست!» و اگر
خداوند بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نكند، ديرها و معابد يهود و نصارى و مساجدى كه نام خدا در آن بسيار برده مىشود، ويران مىگردد. و خداوند كسانى را كه يارىِ او كنند و از آيينش دفاع نمايند يارى مىكند؛ خداوند توانا و شكستناپذير است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه صوامع جمع صومعه است و صومعه نام معبدهايى است كه براى عبادت عابدان و زاهدان، در بالاى كوهها و در بيابانهاى دوردست ساخته مىشد، و معمولا عمارتى نوک تيز و مخروطى بود. و كلمه بيع جمع بيعة - به كسر با- است كه نام معبد يهود و نصارى است. و كلمه صلوات جمع
صلاة است كه به معناى مصلا و نمازگاه يهود است و اگر نمازگاه يهود را صلاة ناميده، از باب تسميه محل به نام حال است.
جوالیقی گويد: لغت صلوات، عبرى است به معناى كنيسه يهوديان است و اصل آن «صلوتا» بوده است.
در كتاب «وجوه قرآن» آمده است براى واژه «صلات» در قرآن كريم هفت وجه قابل شدهاند:
- اوّل به معنى «نماز» بقره ۳/.، بنی اسرائیل ۷۸/، هود ۱۱۴/.
- دوم به معنى«دعا» توبه ۱۰۳/. .
- سوم به معنى «درود و آفرين» احزاب ۵۶/.
- چهارم به معنى «آمرزش و رحمت» بقره ۱۵۷/، توبه ۹۹/.
- پنجم به معنى «دين» هود ۸۷/.
- ششم به معنى «كنشت» (كليسا و معبد يهود) حج ۴۰/. كه منظور ما در آيه مورد بحث همين معنى اخير است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صَلَوٰات»، ج۲، ص۶۲۹.