عبدالله بن نجم بن شاس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عبداللّه بن نجم بن شاس، فقیه
مالکی مصری در قرن ششم و هفتم، معروف به ابن شاس و مکنّا به ابومحمد بود.
لقبش جلالالدین یا جلال یا جمالالدین بود و او را جُذامی و سعدی نیز نامیدهاند.
در پارهای منابع
وی را خَلّال نامیدهاند که ظاهرآ ناشی از تصحیف است. در برخی منابع
نام اسلافِ او به گونهای دیگر ذکر شده و به همین سبب، زرکلی
شرح حال او را به اشتباه در دو جا آورده است.
از تاریخ و محل تولد ابن شاس اطلاعی در دست نیست. وی از خاندانی بلندپایه بود که اعضای آن از
فرماندهان نظامی و سیاسی بودند،
چنانکه به نوشتۀ
ابن فرحون،
یکی از اجداد او، فرمانده صد هزار پیشقراول بوده است.
ابنشاس در
مصر، فقه
مالکی را نزد کسانی چون
یعقوب بن یوسف مالکی (فقیه
مالکی، متوفی ۵۹۵) آموخت و از
ابومحمد عبداللّهبن بَرّی (محدّث و نحوی
شافعی، متوفی ۵۸۲)
حدیث شنید.
پس از اتمام تحصیلات، به
افتاء و تدریس در مدرسۀ
مالکیه (جنب
مسجد جامع عتیق در فسطاط مصر) پرداخت و شاگردان زیادی داشت.
عبدالعظیم مُنذِری (محدّث و فقیه شافعی، متوفی ۶۵۶)
از ابن شاس حدیث نقل کرد و از شاگردان اوست.
ابن شاس در اواخر عمر، مراسم
حج را به جا آورد و از آن پس تا هنگام مرگ از فتوا دادن خودداری کرد.
وی در ۶۱۶ برای پس گرفتن دِمیاط (بندر مهم تجاری مصر) از صلیبیان، در جهاد بر ضد آنان شرکت کرد و در همان سال در دمیاط درگذشت، یا در جنگ کشته شد.
شرححالنگاران،
علم،
ورع و تدین او را ستودهاند.
به نوشتۀ ابنخلدون
وی از مهمترین مروجان
مذهب مالکی در مصر بوده است.
اثر مهم ابنشاس، الجَواهِرُ الثَمینَة فی
مَذْهَبِ عالِمِ المدینة، از مشهورترین متون فقهی
مالکیان است.
ابن شاس به گفتۀ خویش در مقدمه کتاب،
با مشاهدۀ رویگردانی مردم از
مذهب مالکی، به سبب دشواری فهمِ متون آنکه ناشی از فقدان ترتیب و دستهبندی مناسب و تکرار موضوعات در منابع فقهی این
مذهب بوده است، بر آن شد تا اثری نوین در فقهِ
مالکی تألیف کند. رویکرد وی در این کتاب، پرهیز از تکرار مطالب، رعایت کردن ترتیب و چینش مناسب، فصلبندی موضوعات، جامع بودن کتاب در عین اختصار، و روان بودن و آسانی و دقیق بودن تعابیر بوده است.
به تصریح ابن شاس در مقدمه،
وی در شیوۀ بیان مطالب و ترتیب مباحث از
الوَجیز، اثر مهم
غزالی (متوفی ۵۰۵) در فقه شافعی، الهام گرفته است.
الجواهرالثمینة همۀ مباحث (اصطلاحآ کتب) فقهی را دربردارد. ابن شاس این کتاب را به روش غیر استدلالی تألیف کرده و تنها در پارهای موارد به بیان ادلۀ احکام پرداخته است. مؤلف با تکیه بر آرای
مالک بن اَنَس (
رئیس مذهب مالکیه، متوفی ۱۷۹)، اقوال مختلف فقهای
مالکی را در یک مسئله مطرح کرده و سپس با بیان علت اختلاف نظر آنان و نتیجۀ این اختلافها، به نقد نظریهها و بیان نظر مقبول خود پرداخته و گاه به مناسبت به آرای
مذاهب دیگر نیز اشاره کرده است.
وی هنگام بیان بسیاری از فروع و مسائل، قاعدۀ فقهی مربوط به آنها را نیز آورده است.
ابن شاس در نگارش این کتاب، علاوه بر المُوَطأ و المدونةالکبری
مالک بن انس، از کتابهای دیگری در فقه
مالکی مانند المنتقی اثر ابوولید باجی (متوفی ۴۷۴)، المقدمات محمدبن احمد ابنرشد (متوفی ۵۲۰)، احکامالقرآن ابنعربی اشبیلی
مالکی (متوفی ۵۴۳) و التَّفریع ابنجلّاب (متوفی ۳۷۸) بهره برده است و نظریات فقیهانی چون
ابو ولید باجی (متوفی ۴۷۴)،
محمدبن ولید طُرطُوشی (متوفی ۵۲۰)،
محمد بن علی مازَری (متوفی ۵۳۶) و
یوسف بن عبدالبرّ (متوفی ۴۶۳) را مورد توجه قرار داده است.
تألیف کتاب قبل از ۵۸۱ به پایان رسید.
برخی از فقهای
مالکی از سبک نگارش الجواهرالثمینة و اختصار آن انتقاد کرده
و برخی دیگر اثرپذیری ابنشاس از الوجیز را سبب راهیافتن پارهای از مسائل فقه
شافعی به فقه
مالکی دانستهاند،
اما از دیدگاه بیشتر آنان، الجواهرالثمینة کتابی جامع و کامل است و از مهمترین متون فقهی
مالکی به شمار میرود.
این کتاب، از متون درسی فقه
مالکی بوده است و عالمان بسیاری آن را حفظ و تدریس میکردهاند.
در منابع فقهی
مالکی به کتاب ابن شاس بسیار استناد شده است،
اما در آثار کتابشناختی از شرح یا حاشیهای بر آن نامبرده نشده است؛ برخی دلیل آن را بینیازی کتاب از توضیح و تفسیر، به سبب کاربرد تعابیر روشن و نثر روانِ آن، دانستهاند.
عدهای نیز گفتهاند که المختصر
ابن حاجب (فقیه
مالکی، متوفی ۶۴۶) در واقع تلخیص کتاب ابن شاس است
اما ابن حاجب خود این را نپذیرفته است.
نسخهای خطی از الجواهرالثمینة، به شماره ۱۵۶۵۱، در کتابخانۀ ازهریه مصر موجود است
این کتاب را «مجمعالفقهالاسلامی» جدّه، با نام عِقدُالجواهرُالثمینة فی
مذهب عالِمِالمدینة، در ۱۴۱۵ در سه جلد چاپ کرده است. به گفتۀ منذری،
ابن شاس آثار دیگری نیز داشته است. برخی
کتاب کرامات الاولیاء را به او نسبت دادهاند.
نوۀ ابن شاس،
حسین بن عبد الرحیم ملقب به تقیالدین و مکنّا به ابوعلی نیز از فقیهان مشهور
مالکی بود. وی در ۶۰۹ به دنیا آمد، از کسانی چون
ابن جُمَّیزی (فقیه شافعی، متوفی ۶۴۹) و
جعفر بن علی همدانی (متوفی ۶۳۶)
حدیث شنید و
قطب الدین حلبی (متوفی ۷۳۵) از او حدیث نقل کرده است.
حسین بن عبدالرحیم در مدرسه عادل
و مدرسه منصوریه در مصر به تدریس فقه اشتغال داشت.
تقیالدین چند بار به قضاوت مصر گماشته شد و قاضیالقضاة
مالکیان مصر بود، وی در ۶۸۵ درگذشت.
(۱) ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، چاپ احسان عباسی، بیروت.
(۲) ابن عماد، شذرات
الذهب فی خبر من
ذهب، ۱۲۹۹/۱۹۷۹.
(۳) ابن فرحون، الدیباح
المذهب فی معرفة اعیان علماء
المذهب، چاپ محمدالاحمدی ابوالنور، قاهره، ۱۳۹۳/۱۹۷۴.
(۴) محمد بن احمدبن عثمان
ذهبی، سیراعلام النبلاء، چاپ بشار عواد، بیروت، ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۵) محمد بن احمدبن عثمان
ذهبی، تاریخالاسلام و وفیات مشاهیرالاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۶) عبد العظیم منذری، التکملة لوفیات النقلة، چاپ بشار عواد، ۱۴۰۸/۱۹۹۸.
(۷) احمد بن عبدالوهاب نویری، نهایة الارب فی فنونالادب، چاپ محمد ضیاءالدین
ریس، ۱۹۹۲.
(۸) جلال الدین عبد الرحمان سیوطی، حسنالمحاضرة فی تاریخ مصر و القاهره، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتبالعربیه، ج ۲، ۱۹۶۸/۱۳۸۷.
(۹) احمد بن اعلی مقریزی، کتابالمواعظ و الاعتبار بذکرالخطط و الاثار المعروف بالخطط المقریزیه، قاهره، بیتا.
(۱۰) احمد بن علیبن حجر عسقلانی، رفعالامر عن قضاةالمصر، چاپ حامد عبدالمجید و محمدمهدی ابوسنّته و محمداسماعیل صاوی، بیجا، بیتا.
(۱۱) عبدالقادربن محمد نعیمی دمشقی، الدار من فی تاریخالمدارس، چاپ جعفرالحسنی، قاهره، ۱۹۸۸؛
(۱۲) عمررضا کحاله، معجمالمولفین، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۱۳) زرکلی.
(۱۴) محمد مخلوف، شجرةالنور الزکیة فی طبقات المالکیة، بیروت، افست.
(۱۵) ناصرالدین محمد بن فرات، تاریخ ابنالفرات، چاپ قسطنطین زرین، بیروت، ۱۹۳۶.
(۱۶) سلسله فهارسالمکتابات الخطیة الادرة (۱۱)، فهرسالکتب الموجوده بالمکتبة الازهریه، ج ۲، ۱۳۶۵/۱۹۴۶.
(۱۷) حاجیخلیفه، کشفالظنون.
(۱۸) اسماعیل پاشا بغدادی، هدیةالعارفین اسماءالمولفین و آثار المصنفین، بیروت، داراحیاء التراثالعربی، ۲ جلد.
(۱۹) عبداللّه بن نجم بن شاس، عقدالجواهر الثمینه فی
مذهب عالم المدینه، چاپ محمد ابوالاجفان و عبدالحفیظ منصور، دارالغرب الاسلامی، جده ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
(۲۰) خطاب رعینی، مواهبالجلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت، ۱۴۱۶، ۸ جلدی.
(۲۱) محمدبن عرفه دسوقی، حاشیةالدسوقی، داراحیاء الکتبالعربیه، ۴ جلدی.
(۲۲) محمدبن علی شوکانی، نیل الاوکار من احادیث سیدالاخبار، بیروت.
(۲۳) عبداللّه بن اسعد یافعی، مرآةالجنان و عبرةالیقظان، چاپ خلیلالمنصور، بیروت، ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۲۴) ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، بیروت، داراحیاء التراثالعربی، ۸ جلد.
(۲۵) حاجی خلیفه.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالله بن نجم بن شاس»، شماره۵۹۸۰.