• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فصل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




فَصْل (به فتح فاء و سکون صاد) از واژگان نهج البلاغه به معنای بريدن و جدا كردن است. مواردى از اين ماده و مشتقاتش در «نهج البلاغه» آمده است.



فَصْل به معنای بريدن و جدا كردن است.
«فَصَلَ‌ الشّى‌ء فَصْلًا: قَطَعَه و اَبانَه».
فُصول: به معنى جدا شدن و خارج شدن.
«يوم الفَصْل» روز جدا كردن حق از باطل.


امیرالمومنین (علیه‌السلام) آنگاه كه جریر بن عبد الله بجلی را پيش معاویه فرستاده بود به وى نوشت: «فَإِذَا أَتَاکَ کِتَابِی فَاحْمِلْ مُعَاوِیَةَ عَلَی الْفَصْلِ وَ خُذْهُ بِالْأَمْرِ الْجَزْمِ » منظور از «فصل» حکم قطعى و حتمى است «هنگامى كه نامه من به دستت رسيد «معاويه» را به حكم قطعى وادار كن! و به او بگو: براى يك طرفه شدن، عزمش را جزم كند.» (شرح‌های نامه: )


از این ماده چند مورد در «نهج» آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۸۱۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۸.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۴۱.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۷۰.    
۵. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۴۴۱.    
۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۱۷۱.    
۷. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۵۸۹، نامه۸.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة، ج۳، ص۹، نامه۸.    
۹. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۶۸، نامه۸.    
۱۰. شرح مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۷۳، نامه۸.    
۱۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۰۹.    
۱۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۱۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۹، ص۱۰۲.    
۱۴. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۲۳۳.    
۱۵. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۴۵.    
۱۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۱۳۴، خطبه۷۱.    
۱۷. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۵۲۳، خطبه۲۱۴.    



بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « فصل »، ج۲، ص۸۱۸.    






جعبه ابزار