فلذه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فِلْذَة (به کسر فاء و سکون لام و فتح ذال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تكّه كبد، و تكّه طلا، نقره، گوشت، مال و غير آن است.
این ماده فقط دو بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
فِلْذَة به معنای تكّه كبد، تكّه طلا، نقره، گوشت، مال و غير آن است.
جمع آن
إِفْلاَذ و
فِلَذ است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امیرالمومنین (علیهالسلام) ظاهرا در رابطه با
امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فرموده اند:
«وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِیذَ کَبِدِهَا وَ تُلْقِی إِلَیْهِ سِلْماً مَقَالِیدَهَا» «
زمین تكّههاى جگر خويش (معادن) را براى او بيرون مىريزد و از روى تسليم، كليدهاى خود را به او مىدهد»
(شرحهای خطبه:
)
اشاره است به كشف و اخراج معادن در زمان قائم (عجلاللهتعالیفرجهالشریف).
حضرت (علیهالسلام) در وصف
طاووس میفرمایند:
«تَخَالُ ... مَا أُنْبِتَ عَلَیْهَا ... خَالِصَ الْعِقْیَانِ وَ فِلَذَ الزَّبَرْجَدِ» «خيال مىكنى آنچه در بدن او روئيده طلاى خالص و تكّههاى زبرجد است.»
(شرحهای خطبه:
)
از این ماده دو مورد در «نهج البلاغه» آمده است.
•
بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله « فلذ »، ج۲، ص۸۲۸.