قرح (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَرْح (به فتح قاف و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای زخم است و
قُرْح (به ضم قاف و سکون راء) به معنای جراحتی که از درون برخاسته است. این لفظ فقط سه بار در قرآن آمده است.
قَرْح:
(بر وزن فلس) زخم است. «قَرَحَهُ قَرْحاً: جرحه و شقّه».
راغب گوید: قرح به فتح اول جراحتی است که از خارج رسد، مثل زخم شمشیر و قرح به ضمّ اول جراحتی است که از درون برخاسته مثل دمل، و به قولی به فتح اول زخم و به ضمّ آن درد زخم است.
طبرسی از ابو علی و ابو حسن هر دو را مصدر نقل کرده،
المنار از ابن جریر نقل کرده که قرح به فتح اول شامل قتل و جرح است.
(اِنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الْاَیَّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النَّاسِ...) آیه درباره جنگ احد است که عدّهای از مسلمانان کشته و عدّهای زخمی شدند. یعنی: «اگر به شما زخمی رسید و در «احد» شکستی دیدید، نظیر آن به مشرکین در «بدر» رسید و این روزها را میان مردم میگردانیم و شکست و فتح هر دوره نصیب قومی میشود».
المیزان گوید: در این تعبیر مسلمانان همه یک جسد فرض شدهاند و گوئی زخم به یک بدن وارد شده است و در واقع عبارت بود از قتل عدّهای و جرح عدّهای دیگر و فوت پیروزی از آنها.
نگارنده: احتمال قوی میدهم که اصابت قرح کنایه از شکست است چنانکه با مقایسه به شکست مشرکین در «بدر» روشنتر میشود.
«قرح» را در آیه به فتح قاف و کسر آن خواندهاند.
(الَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما اَصابَهُمُ الْقَرْحُ...) (كسانى كه دعوت خدا و پيامبر را، پس از آن همه جراحاتى كه به ايشان رسيد، اجابت كردند...).
آیه درباره تعقیب مسلمین است که بعد از ماجرای «احد» مشرکین خواستند به مدینه برگردند ولی مسلمین آنها را تعقیب کردند. احتمال فوق در این آیه نیز جاری است.
این لفظ فقط سه بار در قرآن آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "قرح"، ج۵، ص۲۹۹.