منزل شراف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منزل شراف در هشت میلی احساء و میان واقصه و قرعاء واقع بوده و در آن، سه چاه
آب جوشان و نیز چاههای کم عمق بسیاری بوده که آب
باران در آنها جمع میشده است.
کاروان
امام حسین (علیهالسّلام) پیش از رسیدن به
منزل ذوحسم، یک
شب در منزل شراف
توقف داشته است.
کاروان
امام حسین (علیهالسّلام) پیش از رسیدن به
منزل ذوحسم، یک شب در منزل شراف
توقف داشته و هنگام
صبح از آنجا حرکت کرده است. کاروان امام پس از حرکت از این منزل، نیروی تحت فرماندهی
حر را مشاهده کرد و کوشید که از دسترس آنان خارج شود؛ اما این کار میسر نشد و سرانجام در منزل ذوحسم سپاه حر به کاروان امام رسید.
ابومخنف این جریان را از زبان
عبدالله بن سلیم اسدی و
مذری بن مشمعل اسدی چنین نقل کرده است: حسین (علیهالسّلام) که به منزل شراف آمد و در آن به
استراحت پرداخت. هنگام صبح به جوانانش دستور داد
آب بسیاری برداشتند و از آنجا حرکت کردند. طبق معمول، اوایل روز در حرکت بودند، تا اینکه روز به نیمه رسید. در این هنگام مردی
تکبیر گفت. حسین (علیهالسّلام) که فرمود: الله اکبر به چه علت تکبیر گفتی؟ مرد گفت: نخلستانی مشاهده کردم. در این هنگام ما (عبدالله بن سلیم اسدی و مذری بن مشمعل اسدی) گفتیم: هرگز در این منطقه
نخل ندیدهایم. حسین (علیهالسّلام) به ما فرمود: پس به نظر شما چه میآید؟ گفتیم: به نظر ما سرهای اسبهای لشکریان است. فرمود: به
خدا سوگند من نیز همین گونه
فکر میکنم. سپس فرمود: آیا در این منطقه پناهگاهی وجود دارد که ما بتوانیم به آنجا پناهنده شویم و آن را پشت سرمان قرار دهیم، تا از یک جهت با آنها روبه رو شویم؟ گفتیم: «بلی چنین جایی وجود دارد. ذوحسم کنار شماست که میتوانی از جانب چپ به سوی آن بروی؛ اگر پیش از آنان بدانجا برسی، کار بر وفق مراد شما خواهد بود». پس حسین به سوی آن (ذوحسم) به سمت چپ رفت. ما هم به همراه او (به سوی آنجا) متمایل شدیم. چیزی نگذشت که سرهای اسبهای لشکریان بر ما هویدا شد. پس آنگاه که ما آنها را درست دیدیم، از سر راه آنها روی گردانیدیم.
وقتی دیدند ما به ذی حسم متمایل شدیم، آنها نیز به سوی ما روی گردانیدند. سرنیزههای آنها از بسیاری، گویا گروه
زنبور عسل، و پرچمهای آنها گویا بالهای
پرندگان بود. ما سعی کردیم به ذی حسم سبقت بجوییم و بالاخره بر آنها سبقت گرفتیم..
پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۶۵۸-۶۶۰.