• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

موارد وجوب خمس(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



موارد وجوب خمس

فهرست مندرجات

۱ - موارد هفت‌گانه خمس
       ۱.۱ - وجوب موارد هفت‌گانه میان شیعیان
۲ - دیدگاه اهل سنت در مورد خمس
۳ - بایستگی گسترش خمس سودهای کسب‌ها
۴ - نظریه اهل سنت خمس سودهای کسب‌ها
۵ - نظریه شیعه در مورد سودهای کسب‌ها
       ۵.۱ - دلیل‌های وجوب خمس در سودهای کسب‌ها
              ۵.۱.۱ - استدلال بر آیه غنیمت
              ۵.۱.۲ - معنای غنیمت در مفردات
              ۵.۱.۳ - معنای غنیمت در لسان العرب
۶ - اختلاف علمای اهل سنت با شیعه در خمس
       ۶.۱ - شأن نزول آیه شریفه موید شیعه
              ۶.۱.۱ - نوشته‌های شیخ مفید از پیشینیان فقهای شیعه
              ۶.۱.۲ - معنای غنیمت در روایات
              ۶.۱.۳ - روایات امامان (علیهم‌السلام) در مورد وجوب خمس
              ۶.۱.۴ - قوت اسناد روایات خمس کسب
              ۶.۱.۵ - استدلال به اجماع در مورد وجوب خمس
              ۶.۱.۶ - نظریه ابن جنید در مورد خمس سود کسب
۷ - فهرست منابع
۸ - پانویس
۹ - منبع


در کتاب‌های فقهی منابع این واجب مهم مالی را هفت چیز
[۱] شیخ طوسی، النهایة، ج۱، ص۳۰۰، در جوامع الفقهیة.
[۲] علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۸۵ ـ ۱۹۶، دفتر تبلیغات اسلامی.
[۳] سید مرتضی علم الهدی، الانتصار، ج۱، ص۱۵۵

[۴] ابن زهره، غنیة النزوع، ج۱، ص۵۰۷، در جوامع الفقهیة.
[۵] ابن حمزه، وسیله، ج۱، ص۷۱۸
[۶] سلار بن عبدالعزیز دیلمی، مراسم، ج۱، ص۵۸۱، چاپ شده درجوامع الفقهیه.
نوشته‌اند که عبارتند از:
۱. مال‌ها و ثروت‌هایی که در جنگ با کافران متجاوز، آنان که هیچ پیمانی با مسلمانان ندارند و در پناه حکومت اسلامی نمی‌زیند، یا گردن‌کشان علیه حاکم اسلامی و... به دست می‌آید اگر با اذن امام انجام گرفته باشد.
۲. معدن‌های طلا، نقره، آهن، سرب، مس، روی، گوگرد و... اگر آنچه استخراج شده، بیست دینار باشد.
۳. گنج‌ها و دفینه‌هایی که از دل زمین به دست می‌آیند، اگر بیش از بیست دینار باشد.
۴. آنچه غواصان از ژرفای دریاها بیرون می‌آوردند: مروارید، مرجان و... اگر ارزش آن به یک دینار برسد.
۵. مال حلال آمیخته به حرام. اگر اندازه حرام، روشن نباشد و مالک آن هم معلوم نباشد.
۶. زمینی که کافر ذمی از مسلمان بخرد.
۷. سودهای کسب‌ها. درآمدهای انسان در طول سال، از داد و ستد، کشاورزی، دامداری، صنعت و...

۱.۱ - وجوب موارد هفت‌گانه میان شیعیان

گروهی از فقها (مال حلال مخلوط به حرام) و (زمینی را که کافر ذمی از مسلمان بخرد) از موارد خمس نیاورده‌اند و پنج مورد از موارد هفت‌گانه را ذکر کرده‌اند.
در وجوب خمس به چیزهایی که یاد شد، اختلافی نیست و همه فقهای شیعه آن را پذیرفته‌اند..
[۷] شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۵، ص۱۶، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
[۸] شیخ طوسی، النهایة، ج۱، ص۳۰۰، در جوامع الفقهیة.



علمای اهل سنت، در اصل وجوب و تشریع با فقهای شیعه هماهنگی دارند، ولی آنان، خمس را ویژه غنائم جنگی می‌دانند و دیگر موارد هفت‌گانه را از سرچشمه‌های خمس، نمی‌شناسند. البته آنان نیز، در معدن‌ها و گنج ها، بایستگی پرداخت خمس را پذیرفته‌اند. ولی نه از باب خمس، بلکه از باب زکات. اینان براین باورند که در گنج‌ها و معادن زکات است واندازه آن هم یک پنجم.
[۹] شیخ طوسی، خلاف، ج۲، ص۱۱۶ ـ ۱۱۹، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.
[۱۰] قاضی ابویوسف، خراج، ج۱، ص۲۱
[۱۱] قاضی ابویوسف، خراج، ج۱، ص۲۲
[۱۲] قاضی ابویوسف، خراج، ج۱، ص۷۰



معروف و مشهور بین فقهای شیعه، وجوب خمس در سودهای کسب‌ها (ارباح مکاسب) است. بسیاری از فقها، پیشینیان و پسینیان و هم‌روزگاران، به وجوب و بایستگی آن به روشنی اشاره دارند، از آن جمله: شیخ مفید،
[۱۳] شیخ مفید، مقنعه، ج۱، ص۲۷۴، کنگره شیخ مفید.
شیخ طوسی،
[۱۴] شیخ طوسی، النهایة، ج۱، ص۳۰۰، در جوامع الفقهیة.
محقق حلی،
[۱۵] محقق حلی، معتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۹۲.
علامه،
[۱۶] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵۱ ـ ۲۵۳، مکتبة المرتضویة، قم.
ابن ادریس،
[۱۷] ابن ادریس، سرائر، ج۱، ص۴۸۶، انتشارات اسلامی، قم.
ابن زهره،
[۱۸] ابن زهره، غنیة النزوع، ج۱، ص۵۰۷، در جوامع الفقهیة.
سید مرتضی،
[۱۹] ابن زهره، غنیة النزوع، ج۱، ص۱۵۵، در جوامع الفقهیة.
ابن براج،
[۲۰] ابن براج، مهذب، ج۱، ص۱۷۸، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم.
سلار،
[۲۱] سلار بن عبدالعزیز دیلمی، مراسم، ج۱، ص۵۸۱، چاپ شده درجوامع الفقهیه.
صاحب حدائق،
[۲۲] شیخ یوسف بحرانی، حدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۴۷، انتشارات اسلامی، قم.
صاحب مدارک،
[۲۳] سید محمد موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۵، ص۳۷۸، مؤسسه آل البیت.
شیخ انصاری،
[۲۴] شیخ انصاری، کتاب الزکاة، ج۱، ص۱۷۰، تراث الشیخ الاعظم، کنگره شیخ انصاری، قم.
و... در میان فقهای شیعه، ظاهراً، تنها ابن جنید،
[۲۵] علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۷۵، دفتر تبلیغات اسلامی.
در وجوب آن تردید کرده به احتیاط گرویده است.


در برابر، فقهای اهل سنت، بیشتر، خمس سودهای کسب‌ها را واجب نمی‌دانند و مالیات خمس را تنها در غنائم جنگی واجب می‌دانند. آنان حتی در معادن و گنج‌ها، گرچه به وجوب خمس فتوا داده‌اند، ولی آن را از موارد زکات شمرده‌اند.


افزون بر وجوب، فقهای شیعه بر گستردگی خمس سودهای کسب‌ها نیز تاکید ورزیده‌اند. در نظر آنان، سودهای کسب‌ها، محدود به درآمدهای به دست آمده از داد وستد و کار نیست، بلکه بر تمامی درآمدها و منافعی که از راه‌ها و شغل‌های گوناگون به دست آید و از هزینه زندگی اضافه باشد، واجب می‌شود.
فقیهان، با برشمردن شغل‌ها و راه‌های به دست آوردن درآمد در زمان خویش، گستردگی آن را به خوبی نموده‌اند.

۵.۱ - دلیل‌های وجوب خمس در سودهای کسب‌ها

برای وجوب خمس در سودهای کسب‌ها، به دلیل‌های فراوانی استدلال شده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

۵.۱.۱ - استدلال بر آیه غنیمت

(واعلموا انّما غنمتم من شیئ فانّ للّه خمسه و للرسول ولذی القربی والیتامی والمساکین وابن السبیل...)
و بدانید هرگونه غنیمتی به شما رسد، خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است…
واژه (غنیمت) از ریشه (غنم) به معنای دست یافتن به چیزی و رسیدن به فایده و درآمد است.
ابن فارس در معنای این واژه می‌نویسد:
(یدل علی افادة الشیء لم یملک من قبل.)
[۲۷] أبوالحسین أحمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۹۷.

دلالت بر به دست آوردن و فایده بردن چیزی می‌کند که از پیش ملک انسان نبوده است.

۵.۱.۲ - معنای غنیمت در مفردات

راغب اصفهانی، با اشاره به این‌که واژه غنیمت از ریشه (غنم) به معنای گوسفند است، می‌نویسد:
(... ثم استعملوا فی کل مظفور به من جهة العدی وغیره.)
[۲۸] راغب اصفهانی، مفردات، ج۱، ص۳۶۶، دار المعرفة، بیروت.

سپس در هرچیزی که انسان از دشمن و یا غیر دشمن به دست می‌آورد، به کاررفته است.

۵.۱.۳ - معنای غنیمت در لسان العرب

در لسان العرب
[۲۹] ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۴۵، نشر ادب الحوزه.
و مجمع البحرین
[۳۰] فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۲۹، مکتبة المرتضویة.
نیز به همین معنی آمده است با این تفاوت که آنان (من غیر مشقة) در معنای غنیمت قید کرده‌اند. به عقیده آنان، غنیمت به فایده و سودی گفته می‌شود که بدون زحمت به دست آید.
براین اساس، معنای غنیمت گسترده است و هرفایده و سودی را دربرمی‌گیرد. چه این سود از راه جهاد و پیروزی بر کفار به دست آید، چه از راه کار و تلاش و تجارت، یا از راه‌های معدن کاوی، شناگری و…


فقهای اهل سنت، خمس را محدود به غنائم جنگی می‌دانند و در وجوب خمس سودهای کسب‌ها، با علمای شیعه اختلاف نظر دارند. مستند آنان در این دیدگاه، واژه (غنیمت) است که بر غنائم جنگی اطلاق شده و شأن نزول آیه شریفه را که ناظر به پیروزی مسلمانان بر کافران در جنگ بدر است مؤید آن شمرده‌اند.
ولی اشاره کردیم که معنای (غنیمت)، گسترده است و دلیلی ندارد که ما آن را به گونه‌ای خاص از درآمد اختصاص دهیم. البته تردیدی نیست که دستاوردهای جنگی، از نمونه‌های روشن غنیمت است، ولی این سبب نمی‌شود که واژه (غنیمت) بر فایده‌ها و درآمدهایی که از راه‌های گوناگون دیگر به دست می‌آید، صدق نکند.

۶.۱ - شأن نزول آیه شریفه موید شیعه

شأن نزول آیه شریفه نیز عموم آیه را تخصیص نمی‌زند و گستردگی معنی را محدود نمی‌سازد.
بسیاری از مفسران و فقهای اهل سنت نیز به گستردگی واژه (غنیمت) به روشنی اشاره دارند. گفته‌اند: در اصل، هرفایده و درآمدی که بهره انسان گردد، دربر می‌گیرد. با این حال می‌گویند: معنای شرعی آن، همان غنائم جنگی است.
[۳۱] قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۸، ص۱.
[۳۲] آلوسی، روح المعانی، ج۱۰، ص۲.
[۳۳] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۶۴، دار احیاء التراث العربی بیروت.

فقها و مفسران شیعه، بر وجوب خمس سودهای کسب‌ها به این آیه شریفه استدلال کرده‌اند و تأکید کرده‌اند که غنائم ویژه غنائم جنگی نیست و همه گونه‌های درآمدها را دربر می‌گیرد
[۳۴] علامه طباطبائی، تفسیر (المیزان)، ج۹، ص۸۳ اعلمی، بیروت.
[۳۵] امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۸.


۶.۱.۱ - نوشته‌های شیخ مفید از پیشینیان فقهای شیعه

(والخمس واجب فی کل مغنم... والغنائم کل ما استفید بالحرب من الأموال... وکل مافضل من ارباح التجارات والزراعات والصناعات عن المؤنة والکفایة فی طول السنة علی الإقتصاد
[۳۶] شیخ مفید، مقنعه، ج۱، ص۲۷۶، کنگره شیخ مفید.

خمس در هرغنیمتی واجب است و غنیمت، یعنی هرچیزی از مال‌ها در جنگ با کفار به دست آید... و هرسودی که از تجارت و کشاورزی و صنعتگری به دست آید و از هزینه معمول سالانه، زیاد آید.
شیخ نیز پس از بر شمردن موارد خمس، به آیه شریفه استناد کرده و می‌نویسد:
(وهذه الأشیاء کلها مما غنمه الانسان.
[۳۷] شیخ طوسی، خلاف، ج۲، ص۱۱۷، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.

مانند این سخنان را محقق در معتبر و علامه در تذکره و منتهی و صاحب مدارک و صاحب جواهر و بسیاری دیگر گفته‌اند.
[۳۸] محقق حلی، معتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۹۵.
[۳۹] علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۸۵ ـ ۱۹۶، دفتر تبلیغات اسلامی.
[۴۰] سید محمد موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۵، ص۳۷۹، مؤسسه آل البیت.
[۴۱] شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۴۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
[۴۲] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵۳، مکتبة المرتضویة، قم.
[۴۳] علامه حلی، منتهی المطلب، ج۱، ص۵۴۸.


۶.۱.۲ - معنای غنیمت در روایات

افزون برگستردگی معنای غنیمت در کتاب‌های لغت، در مصادر روایی و سخنان امامان (علیهم‌السلام) نیز، در معنای گسترده که هر فایده‌ای را دربرمی‌گیرد، استعمال شده است. در نهج البلاغة، در نامه‌ها و خطبه‌های امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بسیار این کلمه به کاررفته است از جمله:
(ان اللّه سبحانه جعل الطاعة غنیمة الاکیاس.
[۴۴] نهج البلاغه، حكمت ۳۳۱.

خداوند، اطاعت و فرمانبرداری (از حق را) غنیمت و بهره هوشمندان قرارداده است.
یا:
(... من اخذ بها لحق وغنم...)
[۴۵] نهج البلاغه، خطبه۱۲۰.

کسی که راه (خدا) را پیش گیرد، به منزل رسیده و سود برده است.
یا:
(اغتنم المهل و بادر الأجل)
[۴۶] نهج البلاغه، خطبه ۷۶.

فرصت‌ها را غنیمت بشمارید و مهلت‌ها را دریابید.
یا:
(الحمد لله الذی علا بحوله و دنا بطوله، مانع کل غنیمة وفضل.)
[۴۷] نهج البلاغه، خطبه ۸۳.

سپاس خدایی را که برتر است به قدرت و نزدیک است از جهت عطا و نعمت، بخشنده هرفایده و فضلی.
و نیز در نامه های۲۳، ۳۱، ۴۵، ۵۳ و…
در احادیث رسیده از پیامبر نیز، این گستردگی معنای غنیمت فراوان، به چشم می‌خورد، چنانکه در حدیثی در باب رهن می‌خوانیم:
(الرهن لمن رهنه، له غنمه وعلیه غرمه)
[۴۸] مبارک بن محمدابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ج۳، ص۳۹۰.
[۴۹] مکارم شیرازی، تفسیر (نمونه) زیر نظر مکارم شیرازی، ج۷، ص۱۷۷، دار الکتب الاسلامیه.
[۵۰] ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۴۵، نشر ادب الحوزه.

رهن از آن کسی است که گرو گذاشته است، سود از آنِ او و زیان نیز برعهده اوست.
یا:
(غنیمة مجالس الذکر الجنة).
فایده انجمن‌های یاد خدا، بهشت است.
یا:
(الصوم فی الشتاء الغنیمة الباردة)
روزه در زمستان غنیمت آسانی است. و…
[۵۱] مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۱۰۷.

بنابراین، معنای غنیمت در آیه شریفه، گسترده است و در برگیرنده هرنوع فایده و سودی که بهره انسان گردد، می‌شود، چه از راه جهاد با کفار و چه از راه کسب و کار و تجارت و یا راه‌های دیگر.

۶.۱.۳ - روایات امامان (علیهم‌السلام) در مورد وجوب خمس

در روایات بسیاری به وجوب خمس در سودهای کسب‌ها، به روشنی اشاره شده است، از جمله:
امام صادق (علیه‌السلام) در تغییر آیه شریفه (واعلموا انّما غنمتم من شیئ..) می‌فرماید:
(هی واللّه الافادة یوماً بیوم...)
[۵۲] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۸۰، دار احیاء التراث العربی بیروت.

سوگند به خدا آن فایده‌ای است که روزبه‌روز بهره انسان می‌شود.
عبدالله بن سنان از امام صادق (علیه‌السلام) روایت کرده که فرمود:
(علی کل امرئ غنم او اکتسب الخمس مما اصاب...)
[۵۳] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۵۱، دار احیاء التراث العربی بیروت.

بر هرفردی که غنیمتی به دست آورد و یا کسبی کند، خمس آنچه را به دست می‌آورد واجب است....
محمد بن حسن اشعری می‌گوید، گروهی از یاران ما، خدمت امام جواد (علیه‌السلام) نامه نوشتند و پرسیدند: آیا خمس بر هردرآمدی است که بهره انسان شود، چه کم چه زیاد، از هرنوع که باشد فرقی نمی‌کند؟ آیا بر صنعتگران هم خمس است؟ چگونه؟
حضرت در پاسخ آنان به خط خویش مرقوم فرمود:
(الخمس بعد المؤنة)
[۵۴] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۴۸، دار احیاء التراث العربی بیروت.

خمس، پس از کسر هزینه است.
ابو علی بن راشد وکیل امام حسن عسکری (علیه‌السلام) می‌گوید به آن حضرت نامه نوشتم:
شما مرا امر فرمودید: برخیزم و حق شما (خمس) را (از شیعیان) بگیرم. من هم فرمان شما را به شیعیان رساندم.
گروهی از آنان گفتند: حق امام چیست؟
من نمی‌دانم، در پاسخ آنان چه بگویم.
حضرت فرمود: بر آنان خمس واجب است.
عرض کردم: در چه چیزی؟
فرمود: در کالاها و کشتزارها.
عرض کردم: آیا به تاجران و صنعت‌گران واجب است.
فرمود: اگر پس از کسر هزینه در امکان آنان باشد.
[۵۵] شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۴۸، دار احیاء التراث العربی بیروت.

از این روایات و روایات فراوان دیگر، که به این مضمون از پیشوایان دین رسیده است، به خوبی وجوب خمس در سودهای کسب‌ها و همه سودها و در آمدهای انسان، استفاده می‌شود.

۶.۱.۴ - قوت اسناد روایات خمس کسب

به سند ودلالت پاره‌ای از این روایات اشکال شده، ولی با توجه به بسیاری روایات و نیز دلالت روشن آیه شریفه و فتوای اصحاب به مضمون این روایات، جایی برای بحث در سند و دلالت آن‌ها نیست.

۶.۱.۵ - استدلال به اجماع در مورد وجوب خمس

علمای شیعه، ادعای اجماع دارند بر این‌که در سودهای کسب‌ها، خمس واجب است. شیخ طوسی می‌نویسد:
(یجب الخمس فی جمیع المستفاد من أرباح التجارات والغلات والثمار علی اختلاف أجناسها بعد اخراج حقوقها ومؤنها واخراج مؤنة الرجل لنفسه و مؤنة عیاله سنة. ولم یوافقنا علی ذلک احد من الفقهاء، دلیلنا اجماع الفرقه...)
[۵۶] شیخ طوسی، خلاف، ج۲، ص۱۱۸، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.

در همه بهره‌هایی که از تجارت و غلات و میوه‌های گوناگون به دست می‌آید، پس از کسر هزینه‌های آن‌ها و کسر هزینه فرد و اهل وعیال وی، خمس واجب است. و هیچ‌یک از فقهای اهل سنت، در این نظر با ما موافق نیستند. دلیل ما اجماع علمای شیعه است.
شیخ طوسی، پس از اشاره به گستردگی خمس سودهای کسب‌ها و مخالفت فقهای اهل سنت، ادعای اجماع می‌کند.
غیر از شیخ، علامه در منتهی و تذکره و شیخ طبرسی در مجمع‌البیان و سید مرتضی در انتصار و ابن زهره در غنیه و بسیاری دیگر بر وجوب خمس در سودهای کسب‌ها ادعای اجماع کرده‌اند. در بین فقهای شیعه، گویا کسی مخالف این دیدگاه نیست و وجوب آن را همه پذیرفته‌اند.

۶.۱.۶ - نظریه ابن جنید در مورد خمس سود کسب

گروهی از عبارت ابن جنید در مختلف، نتیجه گرفته‌اند که وی در مسأله تردید کرده است.
علامه در مختلف می‌نوسید:
(المشهور بین علمائنا ایجاب الخمس فی ارباح التجارات والصناعات والزراعات، وقال ابن الجنید: فامّا ما استفید من میراث أو کدّ بدن او صلة أخ او ربح تجارة اَوْ نحو ذلک، فالأحوط اخراجه، لاختلاف الروایة فی ذلک، ولو لم یخرجه الانسان لم یکن کتارک الزکاة التی لاخلاف فیها).
[۵۷] علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۸۵، دفتر تبلیغات اسلامی.

مشهور بین علمای ما، وجوب خمس در سودهای داد وستد وصنعت‌گری و کشاورزی است. و ابن جنید گفته است: امّا در آنچه از میراث به انسان می‌رسد، یا با زحمت و کار بدنی بهره انسان می‌شود و یا پاداش و هدیه‌ای از برادری می‌رسد و یا سود تجارت و مانند آن، پسندیده‌تر، کنارنهادن خمس آن است، زیرا روایات در این‌باره گوناگون است و اگر آن را انسان خارج نکند، مانند ترک کننده زکات، که در آن اختلافی وجود ندارد، نیست.
از ظاهر سخن ابن جنید بر می‌آید، در وجوب خمس سودهای کسب‌ها، تردید دارد و ظاهراً احتیاط وی، از روایات تحلیل مایه می‌گیرد. امّا خود ابن جنید، خودداری از خارج کردن خمس را جایز ندانسته است و افزون براین، احتیاط وی به اجماع زیانی نمی‌رساند و روایات تحلیل هم، همان‌گونه که بسیاری از فقها احتمال داده‌اند، بر فرض درستی سند آن‌ها و تمام بودن دلالت آنها، مربوط به مناکح و دوران سخت شیعه در آن روزگار است.
البته غیر از مخالفت ابن جنید، از زوایای دیگر نیز امکان دارد کسی در جهت بودن اجماع، خدشه کند. با این همه، به فرض که بر دلالت دلیل اجماع هم خدشه وارد آید، به اصل وجوب خمس در سودهای کسب‌ها آسیبی وارد نمی‌آید.
بنابراین بایسته بودن گستردگی خمس سودهای کسب‌ها در میان فقهای شیعه روشن است و آیات و روایات، به روشنی بر آن دلالت دارند.


(۱) شیخ مفید، مقنعه، کنگره شیخ مفید.
(۲) شیخ طوسی، النهایة، در جوامع الفقهیة.
(۳) علامه حلی، تذکرة الفقهاء، مکتبة المرتضویة، قم.
(۴) محقق حلی، معتبر فی شرح المختصر.
(۵) ابن ادریس، سرائر، انتشارات اسلامی، قم.
(۶) ابن زهره، غنیة النزوع، در جوامع الفقهیة.
(۷) ابن براج، مهذب، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم.
(۸) سلار بن عبدالعزیز دیلمی، مراسم، چاپ شده درجوامع الفقهیه.
(۹) شیخ یوسف بحرانی، حدائق الناضرة، انتشارات اسلامی، قم.
(۱۰) سید محمد موسوی عاملی، مدارک الاحکام، مؤسسه آل البیت.
(۱۱) شیخ انصاری، کتاب الزکاة، تراث الشیخ الاعظم، کنگره شیخ انصاری، قم.
(۱۲) علامه حلی، مختلف الشیعة، دفتر تبلیغات اسلامی.
(۱۳) أبوالحسین أحمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة.
(۱۴) راغب اصفهانی، مفردات، ماده: زکا، دار المعرفة، بیروت.
(۱۵) ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، نشر ادب الحوزه.
(۱۶) فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، مکتبة المرتضویة.
(۱۷) قرطبی، الجامع لأحکام القرآن.
(۱۸) آلوسی، روح المعانی.
(۱۹) فخر رازی، التفسیر الکبیر، دار احیاء التراث العربی بیروت.
(۲۰) علامه طباطبائی، تفسیر (المیزان)، اعلمی، بیروت.
(۲۱) امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان.
(۲۲) شیخ طوسی، خلاف، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.
(۲۳) شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
(۲۴) علامه حلی، منتهی المطلب.
(۲۵) نهج البلاغه.
(۲۶) مبارک بن محمدابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والأثر.
(۲۷) مکارم شیرازی، تفسیر (نمونه) زیر نظر مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامیه.
(۲۸) مرتضی عسکری، معالم المدرستین.
(۲۹) شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، دار احیاء التراث العربی بیروت.


۱. شیخ طوسی، النهایة، ج۱، ص۳۰۰، در جوامع الفقهیة.
۲. علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۸۵ ـ ۱۹۶، دفتر تبلیغات اسلامی.
۳. سید مرتضی علم الهدی، الانتصار، ج۱، ص۱۵۵
۴. ابن زهره، غنیة النزوع، ج۱، ص۵۰۷، در جوامع الفقهیة.
۵. ابن حمزه، وسیله، ج۱، ص۷۱۸
۶. سلار بن عبدالعزیز دیلمی، مراسم، ج۱، ص۵۸۱، چاپ شده درجوامع الفقهیه.
۷. شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۵، ص۱۶، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
۸. شیخ طوسی، النهایة، ج۱، ص۳۰۰، در جوامع الفقهیة.
۹. شیخ طوسی، خلاف، ج۲، ص۱۱۶ ـ ۱۱۹، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.
۱۰. قاضی ابویوسف، خراج، ج۱، ص۲۱
۱۱. قاضی ابویوسف، خراج، ج۱، ص۲۲
۱۲. قاضی ابویوسف، خراج، ج۱، ص۷۰
۱۳. شیخ مفید، مقنعه، ج۱، ص۲۷۴، کنگره شیخ مفید.
۱۴. شیخ طوسی، النهایة، ج۱، ص۳۰۰، در جوامع الفقهیة.
۱۵. محقق حلی، معتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۲۹۲.
۱۶. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵۱ ـ ۲۵۳، مکتبة المرتضویة، قم.
۱۷. ابن ادریس، سرائر، ج۱، ص۴۸۶، انتشارات اسلامی، قم.
۱۸. ابن زهره، غنیة النزوع، ج۱، ص۵۰۷، در جوامع الفقهیة.
۱۹. ابن زهره، غنیة النزوع، ج۱، ص۱۵۵، در جوامع الفقهیة.
۲۰. ابن براج، مهذب، ج۱، ص۱۷۸، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم.
۲۱. سلار بن عبدالعزیز دیلمی، مراسم، ج۱، ص۵۸۱، چاپ شده درجوامع الفقهیه.
۲۲. شیخ یوسف بحرانی، حدائق الناضرة، ج۱۲، ص۳۴۷، انتشارات اسلامی، قم.
۲۳. سید محمد موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۵، ص۳۷۸، مؤسسه آل البیت.
۲۴. شیخ انصاری، کتاب الزکاة، ج۱، ص۱۷۰، تراث الشیخ الاعظم، کنگره شیخ انصاری، قم.
۲۵. علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۷۵، دفتر تبلیغات اسلامی.
۲۶. انفال/سوره۸، آیه۴۱.    
۲۷. أبوالحسین أحمد بن فارس بن زکریا، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۳۹۷.
۲۸. راغب اصفهانی، مفردات، ج۱، ص۳۶۶، دار المعرفة، بیروت.
۲۹. ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۴۵، نشر ادب الحوزه.
۳۰. فخرالدین الطریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۲۹، مکتبة المرتضویة.
۳۱. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۸، ص۱.
۳۲. آلوسی، روح المعانی، ج۱۰، ص۲.
۳۳. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۶۴، دار احیاء التراث العربی بیروت.
۳۴. علامه طباطبائی، تفسیر (المیزان)، ج۹، ص۸۳ اعلمی، بیروت.
۳۵. امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۸.
۳۶. شیخ مفید، مقنعه، ج۱، ص۲۷۶، کنگره شیخ مفید.
۳۷. شیخ طوسی، خلاف، ج۲، ص۱۱۷، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.
۳۸. محقق حلی، معتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۳۹۵.
۳۹. علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۸۵ ـ ۱۹۶، دفتر تبلیغات اسلامی.
۴۰. سید محمد موسوی عاملی، مدارک الاحکام، ج۵، ص۳۷۹، مؤسسه آل البیت.
۴۱. شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۱۶، ص۴۴، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
۴۲. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۲۵۳، مکتبة المرتضویة، قم.
۴۳. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۱، ص۵۴۸.
۴۴. نهج البلاغه، حكمت ۳۳۱.
۴۵. نهج البلاغه، خطبه۱۲۰.
۴۶. نهج البلاغه، خطبه ۷۶.
۴۷. نهج البلاغه، خطبه ۸۳.
۴۸. مبارک بن محمدابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ج۳، ص۳۹۰.
۴۹. مکارم شیرازی، تفسیر (نمونه) زیر نظر مکارم شیرازی، ج۷، ص۱۷۷، دار الکتب الاسلامیه.
۵۰. ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۴۵، نشر ادب الحوزه.
۵۱. مرتضی عسکری، معالم المدرستین، ج۲، ص۱۰۷.
۵۲. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۸۰، دار احیاء التراث العربی بیروت.
۵۳. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۵۱، دار احیاء التراث العربی بیروت.
۵۴. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۴۸، دار احیاء التراث العربی بیروت.
۵۵. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۴۸، دار احیاء التراث العربی بیروت.
۵۶. شیخ طوسی، خلاف، ج۲، ص۱۱۸، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.
۵۷. علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۳، ص۱۸۵، دفتر تبلیغات اسلامی.



برگرفته از مقاله موارد وجوب خمس- مجله فقه -دفتر تبلیغات اسلامی-شماره۳    



جعبه ابزار