• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَولُود (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مرتبط

مَولُود: (عَلَى اَلْمَوْلُودِ)
مَولُود: به معنى «زاييده شده» و به «نوزاد» اطلاق مى‌شود.
آیه مورد بحث، هزينه زندگى مادر را از نظر غذا و لباس، حتّى در صورتى كه طلاق بگيرد در دوران شير دادن بر عهده پدر «نوزاد» قرار داده است، تا مادر با خاطرى آسوده بتواند فرزند را شير دهد
(وَ عَلَى اَلْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ‌)
در اين‌جا تعبير «المولود له» (كسى كه فرزند براى او تولد يافته) به جاى تعبير به «الاب» (پدر) جلب توجه مى‌كند و گويا براى اين است كه عواطف پدر را، در راه انجام وظيفه، هرچه بيشتر تحريک كند، يعنى اگر هزينه كودک و مادر او، در اين موقع بر عهده مرد گذارده شده، به خاطر اين است كه فرزند اوست و ميوه دل او، نه يک فرد بيگانه.



به موردی از کاربرد مَولُود در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - مَولُود (آیه ۲۳۳ سوره بقره)

(وَ الْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَ علَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَ عَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَ تَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَ إِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّآ آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَ اتَّقُواْ اللّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ)
(مادران، فرزندان خود را دوسال تمام، شير مى‌دهند. اين براى كسى است كه بخواهد دوران شيردادن را تكميل كند. و آن كس كه فرزند براى او متولّد شده (پدر)، بايد خوراک و پوشاک مادر را به طور شايسته در مدّت شيردادن بپردازد. البته هيچ‌كس تكليفى بيش از مقدار توانايى خود ندارد. بنابراين نبايد بر مادر و فرزندش به خاطر يكديگر زيانى وارد شود و نه بر پدر و فرزندش از ناحيه يكديگر ضررى وارد آيد. و بر وارث او نيز لازم است مثل اين كار را انجام دهد و هزينه مادر را در دوران شيردادن تأمين نمايد. و اگر آن دو، با رضايت يكديگر و مشورت بخواهند كودک را زودتر از شير بازگيرند، گناهی بر آن‌ها نيست. و اگر خواستيد دايه‌اى براى فرزندان خود بگيريد، گناهى بر شما نيست؛ به شرط اين‌كه حق مادران را به طور شايسته بپردازيد. و از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و بدانيد خدا، به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست.)

۱.۲ - مَولُود در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: منظور از كلمه مولود له همانطور كه گفتيم پدر طفل است و منظور از رزق و كسوة، خرجى و لباس است و خداى عز و جل اين خرجى و نفقه را مقيد به معروف كرد، يعنى متعارف از حال چنين شوهر و چنين همسر و آن گاه مطلب را چنين تعليل كرد: كه خدا هيچ كسى را به بيش از طاقتش تكليف نمى‌كند و آن گاه دو حكم ديگر هم بر اين حكم ضميمه كرد.
اول اينكه: حق حضانت و شير دادن و نظير آن مال همسر است، پس شوهر نمى‌تواند به زور ميان مادر و طفل جدايى بيندازد و يا از اينكه مادر فرزند خود را ببيند و يا مثلا ببوسد و يا در آغوش بگيرد جلوگيرى كند، براى اينكه اين عمل مصداق روشن مضاره و حرج بر زن است، كه در آيه شريفه، از آن نهى شده است.
دوم اينكه: زن نيز نمى‌تواند در مورد بچه شوهر، به شوهر مضاره و حرج وارد آورد، مثلا نگذارد پدر فرزند خود را ببيند و از اين قبيل ناراحتی‌ها فراهم كند، چون در آيه شريفه مى فرمايد:
(لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها، وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ)، نه زن به وسيله فرزندش به ضرر و حرج‌ مى‌افتد و نه پدر و اگر در اين جمله مى‌فرمود:
و لا مولود له به و مرجع ضمير (به) را كه همان ولده باشد نمى‌آورد، تناقضى به چشم مى‌خورد چون در چنين فرضى ضمير به به كلمه ولدها بر مى‌گردد، چون در سابق ذكرى از كلمه: ولد به ميان نيامده بود، در نتيجه اين توهم پيش مى‌آمد كه در آيه شريفه تناقض هست، از يک طرف مى‌فرمايد: شوهر، كسى است كه فرزند براى او متولد مى‌شود و از طرفى ديگر مى‌فرمايد: فرزند براى مادر متولد مى شود. پس در جمله مورد بحث، هم حكم تشريع مراعات شده، و هم حكم تكوين، يعنى هم فرموده، از نظر تكوين، فرزند هم مال پدر و هم مال مادر است و از طرفى ديگر فرموده: از نظر تشريع و قانون، فرزند تنها از آن پدر است.

۱. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۸۳.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۱۶۴.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲، ص۱۸۷.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۳.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۷.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۳۶۱.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۴۰.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۳۲.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۸۷.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَولُود»، ج۴، ص۷۳۵.


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار