میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (متوفای ۱۳۴۳ق)، از فقهاء، عرفا و اساتید اخلاق در
قرن چهاردهم هجری قمری بود.
میرزا جواد آقا در
تبریز و
نجف علوم دینی را نزد بزرگانی چون
میرزا حسین نوری،
حاج آقا رضا همدانی،
آخوند خراسانی و
آخوند ملا حسینقلی همدانی فرا گرفت. او در
قم ساکن شده و به سیر و سلوک، بیان درس اخلاق و تربیت شاگردان پرداخت که
امام خمینی را از شاگردان او شمردهاند. او از اساتید بزرگ
فقه و
اخلاق و
حکمت و
عرفان اسلامی بشمار میرود.
کتاب المراقبات،
اسرار الصلاه و
رساله لقاء الله از آثار اوست. میرزا جواد سرانجام در روز یازدهم
ماه ذی حجه سال
۱۳۴۳ قمری در قم درگذشت و در
قبرستان شیخان قم دفن شد و امروز محل زیارت مردم میباشد.
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در
قرن سیزدهم هجری قمری در
تبریز به دنیا آمد. او کودکی را نزد پدرش حاج میرزا شفیع و مادرش طی کرد.
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی
صرف،
نحو،
منطق،
معانی،
بیان و دروس مقدّماتی دیگر را در تبریز فرا گرفت و پس از مدّتی «سطح» را به پایان رساند، سپس برای ادامه تحصیل راهی
نجف اشرف شد.
او در درس محدّث
میرزا حسین نوری، آیت
الله حاج آقا رضا همدانی،
آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و
آخوند ملا حسینقلی همدانی شرکت کرد.
میرزا جواد آقا در سال
۱۳۲۱ قمری / ۱۲۷۰ ش. آهنگ رجعت به
ایران کرد و به زادگاهش تبریز وارد شد.
به سبب جاذبه معنوی ایشان دانشپژوهان و مردم دور او جمع شده و بهره علمی و معنوی میبردند. در این سالها بود که
واقعه مشروطه پدید آمد و ارتش
روسیه بخشی از
آذربایجان را اشغال کرد، مردم بیپناه آن خطه به خاک و خون کشیده شدند و شهر تبریز محاصره گردید. راهی غیر از ترک دیار باقی نماند. از اینرو حاج میرزا جواد آقا به دور از چشم متجاوزان رو به سوی
تهران گذارد و از آنجا به زیارت
حضرت عبدالعظیم حسنی (علیهالسلام) شتافت، سپس به
قم مهاجرت کرد و این شهر را وطن دوم خویش قرار داد.
ارمغان ارزشمند دوران تحصیل و تدریس حاج میرزا جواد آقا، ژرفنگری و اندیشمندی بسیار نسبت به اوضاع جهان بود. وی صاحب سیرتی سیاسی شده بود و هماره حوادث را با دیده بصیرت و بینش مینگریست. حکومت زمان خود را مردود میدانست و صاحبمنصبان را افرادی ناپاک و غاصب میشمرد. هیچگاه روی خوش به آنان نشان نمیداد و با زبان دعا، ناخرسندی خویش را نسبت به اوضاع ابراز مینمود.
افرادی که برای مشورت به حضورش میشتافتند از قبول کارهای دولتی منصرف میساخت و سردمداران حکومت را همچون ستمگران
بنی امیّه و
بنی عباس قلمداد میکرد.
سال
۱۳۲۹ق. قم پذیرای وجود حاج میرزا جواد آقا شد. در آن ایّام این شهر از حداقل امکانات محروم بود، جمعیتی اندک داشت و هنوز حوزه علمیه تأسیس نشده بود.
این عارف اندکی پس از ورود، به درخواست برخی از افراد پارسا، جلسات درس و محافل اخلاق برپا کرد.
درس «فقه» که متن آن
مفاتیح فیض کاشانی بود و در پی آن درس «اخلاق و عرفان» برای عموم مردم که در
مدرسه فیضیه تشکیل میشد. درس دیگری برای بعضی از خواص در منزل حاج میرزا برقرار میشد که اخلاق و عرفان موضوع آن بود. علاوه بر این،
نماز جماعت در
مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) نیز از سوی ایشان اقامه میگردید، که
امام خمینی و
آیت الله سید رضا بهاءالدینی از جمله افرادی بودند که در نماز حاج میرزا جواد آقا شرکت میکردند.
حضور این شخصیت علمی عرفانی، زمینهساز هجرت بسیاری از علما و بزرگان به سوی این خطه گردید. در آن ایّام عوام و خواص از وجود ایشان بهرههای وافر میبردند و منزل وی دارالشفای روان مردم زجر دیده و مصیبت زده بود. مردم از سخنان ایشان در ایام عید و ولادت معصومین و ایام رحلت و عزای آنها بهره میبردند.
آنان که با حالات ملکوتی و عبادی این عارف آشنا بودند ایشان را از
بکّائین میشمردند. او سه
ماه رجب،
شعبان و
رمضان را پیدرپی
روزه میگرفت و در قنوت
نمازهای نافله این بیت
حافظ را مکرر میخواند:
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب ••• ما را ز جام باده گلگون خراب کن
برخی از شاگردان مرحوم ملکی (ره) عبارتند از:
۱. امام خمینی (قدسسرهالشریف)
امام خمینی در
کتاب «
معراج السالکین»، چون سخن از عرفان میشود، استاد خود را «شیخ جلیل القدر» لقب داده و «عارف بالله» میخواند و علاقهمندان به تهذیب و وارستگی را به مطالعه
کتابهای ایشان راهنمایی مینماید.
و در
کتاب «
چهل حدیث»، بیدار دلان را به «
رساله لقاء الله» آن برزگوار رهنمون میشود.
و در جای دیگر که از قم و
قبرستان شیخان سخن به میان میآید خطاب به استاد
شهید مطهری میفرماید: «در قبرستان قم یک مرد خوابیده است و او حاج میرزا جواد آقا تبریزی است.»
۲. حاج آقا
حسین فاطمی قمی؛
۳. آخوند
ملا علی همدانی؛
۴. حاج شیخ
عباس تهرانی؛
۵.
سید محمود مدرسی؛
۶. حجة الاسلام
سید محمود یزدی؛
۷.
محمود مجتهدی؛
۸. شیخ اسماعیل بن حسین «تائب»؛
۹. حاج میرزا
عبدالله شالچی؛
۱.
اسرار الصلاة:
کتابی که حاوی هزار نکته از اسرار نماز است و بسان استاد اخلاق برای انسانهای آماده خودسازی محسوب میشود. برخی از اسرار
طهارت و عبرت و
تفکّر را گوشزد میکند و به معانی
وسوسه و
الهام میپردازد. با بحث از
گناهان کبیره اشارهای به
توبه نموده و
حضور قلب و حالات ملکوتی آدمی را توضیح میدهد.
۲.
المراقبات یا اعمال السنه: در این اثر، مقدّمهای کوتاه پیرامون
دعا و
راز و نیاز به چشم میخورد و سپس با قلمی زیبا و گویا، اعمال ماههای مختلف، آثار و برکات روحی و معنوی آنها توضیح داده شده است.
۳. رساله
لقاء الله:
کتابی است برای پیمودن راه تهذیب و وارستگی. معنای «
لقاء الله» و آیات مربوط به آن را توضیح داده، از
اسم اعظم گفتگو میکند و سپس راه موفقیت الهی را برای سالکین بیان مینماید.
۴.
کتابی در فقه؛
۵. رسالهای در حج؛
۶. حاشیه فارسی بر
غایة القصوی.
مقام و جایگاه حاج میرزا جواد آقا ملکی و راه و روش زندگانی و عبادات آن والامقام را از زبان شاگردانش بیان میکنیم.
آیت
الله حاج
سید حسین فاطمی می گوید: «او خودش دستوالعمل اخلاقی بود. شب که میشد در صحن خانه دیوانهوار قدم میزد و مترنم بود که:
گر بشکافند سراپای من ••• جز تو نیابند در اعضای من. آخرین حرفش در بیماریش این بود که گفت «
الله اکبر» و جان تسلیم کرد.»
شیخ
محمد رازی میگوید: ایشان ماههای رجب و شعبان را روزه بودند و در مدرسه فیضیه درس اخلاق عمومی میگفتند. اکنون که سی سال از رحلت آن عالم ربّانی میگذرد، در و دیوار مدرس و فضای مدرسه، صدای حزین و گریان و نالههای شوق و سوزان او را به گوش هوش میرساند که میگوید:
«اللهم ارزقنا التجافی عن دار الغرور و الانا به الی دارالخلود والاستعداد للموت قبل الفوت».
ارتباط وی با
حضرت بقیه الله (ارواحنالهالفداء) بسیار و ملازمتش به
تقوا و
ورع فراوان بود. مراقبتی بسیار به نوافل و حضور و توجه دایمی فراوان داشت و لحظهای از
یاد خداوند بیرون نمیرفت.
حاج میرزا
عبدالله شالچی میگوید: «مرحوم استادم، آیت
الله ملکی، اجتهاد فکری و درونی داشت. در برداشتهای درونی قوی بود. ایشان دستورهایی در خوردن، خوابیدن و اعمال و رفتار ارائه میدادند که بسیار مؤثر بود و شخصی را پاک و پیراسته کرده، به سوی
الله رهنمون مینمود.
... الان نیز مرقد ایشان - در قبرستان شیخان قم - محل حوایج است. من هر وقت حاجتی داشته باشم بر سر قبر ایشان میروم.»
... سرانجام حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی روز یازدهم
ماه ذی حجه سال
۱۳۴۳ قمری درگذشت.
چگونگی حضور آن عارف را در ملکوت از زبان حاج آقا حسین فاطمی آگاه میشویم:
روز پنجشنبه،
عید قربان بود. صبح،
مسجد جمکران رفتم و قبل از ظهر به منزل برگشتم. چون وارد شدم خبر دادند که حاج میرزا جواد آقا جویای احوال شما شدهاند. چون از کسالت وی اطلاع داشتم بدون هیچ معطلی به خدمتشان رفتم، ایشان به حمام رفته،
خضاب بسته و پاک و مطهر در بستر نشسته بودند. در ظاهر منتظر
اذان بودند اما انتظار بیش از این مقدار بود. چون ظهر فرا رسید در بستر شروع به اذان و اقامه کردند. با گفتن هر جملهای بهجت بیشتر و آرامش فراوانتری سراغ او میآمد. پس از اذان، دعای تکبیرات افتتاحیه را ترنم کردند. سپس دو دست را بالا برده تا تکبیرة الاحرام بگویند که گویی درهای آسمان برای ورود او گشوده شد لبهایش حرکت کرد و دستها به لرزش افتاد و با آخرین کلام اولین دیدار حاصل شد، «
الله اکبر» مرغ روحش از بدن پاکش به سوی عالم قدس پرواز کرد و به سوی یار و محبوب دیرینه خویش، پر کشید.
ساعاتی بعد مردم پیکر معطر وی را تشییعی باشکوه نمودند و در جوار
حرم حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) به خاک سپردند.
•
احمد لقمانی، سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «میرزا جواد آقا ملکی تبریزی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۲/۱۰.