نصح (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَصْح (به فتح نون و سکون صاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خالص شدن و خالص كردن است.
نُصْح (به ضم نون و سکون صاد) به معنی اخلاص عمل میباشد.
هر دو وزن به معنى پند دادن، دوستى را براى كسى و خالص كردن آمده است.
نَصِيْحَت: (به فتح نون، کسر صاد و سکون یاء) به معنای پند دادن از روى خلوص نيّت و خيرخواهى است.
مواردى از آن در
نهج البلاغه آمده است.
نَصْح:
(مثل عقل) به معنای خالص شدن و خالص كردن است.
نُصْح:
(مثل قفل) به معنی اخلاص عمل میباشد.
«نُصْح العسَل» يعنى عسل را صاف كرد.
هر دو وزن به معنى پند دادن، دوستى را براى كسى و خالص كردن آمده است.
نَصِيْحَت: به معنای پند دادن از روى خلوص نيّت و خير خواهى است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
چنانكه
امام علی (صلواتاللهعلیه) فرمود:
«وَ لاَ يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ» «آن كس كه از
عقل نصیحت خواهد، عقل او را خيانت نمىكند.»
(شرحهای حکمت:
)
حضرت علی (علیهالسلام) به
خوارج يا يارانش كه خواستار
حکمیّت بودند فرمود:
«أَمَرْتُكُمْ في هذِهِ الْحُكُومَةِ أَمْرِي... فَأَبَيْتُمْ عَلَيَّ... حَتَّى ارْتَابَ النَّاصِحُ بِنُصْحِهِ، وَضَنَّ الزَّنْدُ بِقَدْحِهِ» «من دستور خودم را درباره اين
حکومت بيان كردم ولى شما چنان امتناع كرديد كه ناصح در نصيحت خود به شک افتاد و چخماق به آتش افروختن
بخل ورزيد.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت به
معاویه مینويسد:
«وَ قَدْ يَسْتَفِيدُ الظِّنَّةَ الْمُتَنَصِّحُ» «من از اينكه
عثمان را در مقابل بعضى از بدعتها خرده مىگرفتم، اعتذار نمىكنم و اگر ملامتم كنند، اى بسا ملامت شده كه بیگناه است و گاهى اندرزگو در معرض بد گمانى قرار مىگيرد.»
(شرحهای نامه:
)
«
متنصّح» از
باب تفعل به معنى زياد پند گوينده است يعنى گاهى اندرزگو بدگمانى را به دست مىآورد.
مواردى از آن در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نصح»، ج۲، ص۱۰۴۱.