نطف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَطْف (به فتح نون و سکون طاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای كم كم جارى شدن كه توأم با صاف شده و آب كم آيد، گاهى به معنى آب زياد نيز مىآيد،
انسان از نطفه آفريده شده يعنى از آب كم آفريده شده است. از این ماده هشت بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَطْف:
(مثل عقل) به معنای كم كم جارى شدن كه توأم با صاف شده و آب كم آيد، گاهى به معنى آب زياد نيز مىآيد، انسان از نطفه آفريده شده يعنى از آب كم آفريده شده است.
چنانكه
حضرت علی (علیهالسلام) فرموده:
«ما لاِبْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ: أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ.» نِطاف (مثل رجال) جمع نطفه است. (انسان را با تكبّر چكار؟ در آغاز نطفه بود و سرانجام مردارى است.)
(شرحهای حکمت:
)
چنانكه حضرت درباره شتران صدقه مىنويسد:
«وَ لْيُرَوِّحْهَا فِي السَّاعَاتِ، وَ لْـيُمْهِلْهَا عِنْدَ النِّطَافِ وَ الاَْعْشَابِ » «شتران را در ساعاتى استراحت دهد و در نزد آبهاى كم (جویها) و علفها مهلت دهد (تا آب بخورد و علف بچرد).»
(شرحهای نامه:
)
از این ماده هشت بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نطف»، ج۲، ص۱۰۴۷.