نعش (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَعْش (به فتح نون و سکون عین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بلند كردن و برپا داشتن است. به معنى تابوت هم آيد. از مشتقات این کلمه در
نهج البلاغه،
اِنْعاش (به کسر الف و سکون نون) به معنای بلند كردن و فقر را از بين بردن است. این کلمه چهار مورد در
نهج البلاغه آمده است.
نَعْش:
(مثل عقل) به معنای بلند كردن و بر پا داشتن و نيز به معنى تابوت آيد: «سرير الميّت».
اِنْعاش به معنای بلند كردن و فقر را از بين بردن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در
دعای استسقاء فرموده:
«اللَّهُمَّ سُقْيا مِنْكَ .... تُنْعِشُ بِها الضَّعِيفَ مِنْ عِبادِكَ، وَ تُحْيِي بِها الْمَيِّتَ مِنْ بِلاَدِكَ.» «تنعش» از باب افعال به معنى سدّ فقر است، «يعنى خدايا بارانى كه با آن فقر بندگان ضعيفت را سدّ كنى.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت به اصحابش میفرمايد:
«وَ لَكُمْ عَلَيْنا الْعَمَلُ بِكِتابِ اللهِ وَ سِيرَةِ رَسُولِهِ، وَ الْقِيامُ بِحَقِّهِ، وَ الْنَّعْشُ لِسُنَّتِهِ.» يعنى برپا داشتن سنت آن حضرت. (حقّى كه شما به گردن ما داريد: عمل به كتاب
خداوند و روش
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و قيام به حق او و ترفيع سنّت اوست.)
(شرحهای خطبه:
)
حضرت به
معاویه مىنويسد:
«وَ فِي أَيْدِينا بعْدُ فَضْلُ النُّبُوَّةِ الَّتِي أَذْلَلْنا بِهَا الْعَزِيزَ، وَ نَعَشْنا بِها الذَّلِيلَ.» يعنى «هنوز فضيلت
نبوّت كه با آن عزيز را ذليل و ذليل را رفعت و برترى داديم در دست ماست.»
(شرحهای نامه:
)
این کلمه چهار بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نعش»، ج۲، ص۱۰۴۹.