نکس (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَکْس (به فتح نون و سکون کاف) از
واژگان نهج البلاغه به معنای وارونه كردن است. این کلمه سه بار در نهج البلاغه آمده است.
نَکْس:
به معنای وارونه كردن است.
«نكَسَهُ نَكْساً: جعل اسفلهُ اعلاهُ» نَكَسَ رأس: پایين انداختن سر است.
بعضی از مواردی که در نهجالبلاغه استفاده شدهاند به شرح ذیل میباشند.
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره
ملائکه فرموده:
«ناكِسَةٌ دُونَهُ أَبْصارُهُمْ.» «در نزد عظمت عرش چشمهايشان پایين انداخته است.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت علی (علیهالسلام) فرموده:
«وَ بادِرُوا بِالاَْعْمالِ عُمُراً ناكسِاً، أَوْ مَرَضاً حَابِساً» «عجله كنيد با اعمال خوب به عمرى كه وارونه كننده و يا به مرضى كه از عمل باز دارنده است.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت به
معاویه مينويسد:
«فإِنَّ لِلطّاعَةِ أَعْلاَماً واضِحَةً .... وَ غايَةً مُطَّلَبَةً، يَرِدُها الاَْكْياسُ، وَ يُخالِفُها الاَْنْكاسُ» نكس (مثل جسر) آدم پست و رذيل، يعنى «زيرکها به آن غايت وارد مىشوند، و آدمهاى پست با آن مخالفت مىكنند.»
(شرحهای نامه:
)
این کلمه سه بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نکس»، ج۲، ص۱۰۶۵.