چاه تفله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چاه تفله یکی از هفت چاه متبرک شده توسط
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
عُسفان مکه است.
چاه تفله در منطقه
عُسْفَان، در سه راهی
مکه،
مدینه و
جده، و در ۸۰ کیلومتری مکه قرار دارد.
از پیشینه این چاه و حفرکننده آن اطلاعی در دست نیست.
این چاه که گویا به سبب متبرک شدن به آب دهان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بدین نام خوانده شده، در مسیر
حج واقع، و یکی از منازل و توقفگاههای حاجیان بوده است.
از اینرو گاه نام این چاه بر این توفقگاه نیز اطلاق میشد.
از این چاه گاه با نام
بئر عسفان نیز یاد شده است.
به گزارش
فراهانی (م،۱۳۳۱ق.) عجمها آن را
بئر اصفهان نیز خواندهاند
که میتواند ناشی از تلفظ فارسیزبانان باشد.
از چاه تفله، در حوادث عصر نبوی، سخنی به میان نیامده است، تنها برخی از نویسندگان معاصر
و نیز سفرنامهنویسان
از توقف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سفری جنگی، در کنار این چاه، سخن گفتهاند. در این سفر که با نام
غزوه بنیلحیان در سال ششم
و به نقلی پنجم هجری
و برای انتقام
شهدای رجیع انجام شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سوی عسفان، سکونتگاه
قبیله بنیلحیان، حرکت کرد
و پس از حضور در عسفان، در کنار این چاه توقف کرد. در این گزارش، از شیرین شدن آب چاه پس از آن که حضرت از آن نوشید و آن را با آب دهان خود متبرک کرد، سخن گفته شده است. از این رو تفله، مورد توجه مسلمانان و به خصوص حاجیانی که از این مسیر به حج میرفتند، قرار گرفت و برای
تبرک، از آب آن مینوشیدند. ویژگیهای این چاه سبب گردید تا مورد توجه بسیاری از سفرنامهنویسان قرار گیرد.
برخی سفرنامهنویسان، از حضور
علی (علیهالسّلام) در کنار چاه و شیرین شدن آب آن در اثر متبرک شدن توسط آن حضرت گزارش دادهاند.
رفعت پاشا (م،۱۳۵۳ق.) در بازدید از این چاه آن را ساخته شده از سنگهای سیاه، قطر دیوارش را ۵/۱ متر، و فاصله سطح آب تا دهانه چاه را در زمان کمی آب ۵/۱۶ متر و در زمان زیادی آب حدود ۱۰ متر دانسته است. وی همچنین توصیفاتی از نحوه استخراج آب با دلو، توسط ساقیان، آورده است.
بلادی، از نویسندگان معاصر، در بازدید خود از این چاه دهانه آن را بزرگ و آب آن را پاکیزه و گوارا خوانده است. به گفته وی، آب این چاه زیاد است و با آن که از آب آن به عنوان هدیه به مکه و جدّه برده میشود، هرگز دچار کمبود نمیگردد.
(۱) اتحاف الوري: عمر بن محمد بن فهد (م,۸۸۵ق.)، به کوشش عبدالکريم، مکه، جامعة ام القري، ۱۴۰۸ق.
(۲) التاريخ القويم: محمد طاهر الکردي، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۳) تاريخ خليفة بن خياط: خليفة بن خياط (م,۲۴۰ق.)، به کوشش سهيل زکار، بيروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
(۴) التنبية و الاشراف: علي بن الحسين المسعودي (م,۳۴۶ق.)، بيروت، دار الصعب، بیتا.
(۵) حسن المحاضره في اخبار مصر و القاهره: عبدالرحمن بن ابيبکر السيوطي (۸۴۹-۹۱۱ق.)، به کوشش خليل المنصور، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۸ق.
(۶) الرحلة الورثيلانيه: حسين بن حمد الورثيلاني (م,۱۷۷۹م.) قاهره، مکتبة الثقافة الدينيه، ۱۴۲۹ق.
(۷) سفرنامه سيف الدوله: سلطان محمد سيف الدوله (قرن ۱۴ق.)، تهران، نشر ني، ۱۳۶۴ش.
(۸) سفرنامه فرهاد ميرزا (هداية السبيل و کفاية الدليل): فرهاد ميرزا معتمد الدوله، تصحيح غلام رضا طباطبايي، تهران، علمي، ۱۳۶۶ش.
(۹) سفرنامه ميرزا محمد حسين فراهاني: محمد حسين فراهاني (قرن ۱۴ق.)، به کوشش گلزاري، تهران، فردوسي، ۱۳۶۲ش.
(۱۰) الطبقات الکبري: محمد بن سعد (م,۲۳۰ق.)، بيروت، دار الصادر، ۱۴۰۹ق.
(۱۱) فرهنگ اعلام جغرافيايي: محمد محمد حسن شراب، ترجمه شيخي و نعمتي، تهران، مشعر، ۱۳۸۳ش.
(۱۲) مرآة الحرمين: ابراهيم رفعت باشا (م,۱۳۵۳ق.)، قم، المطبعة العلميه، ۱۳۴۴ق.
(۱۳) معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله الحموي (م,۶۲۶ق.)، بيروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
(۱۴) معجم المعالم الجغرافية في السيرة النبويه: عاتق بن غيث البلادي (م,۱۴۳۱ق.)، مکه، دار مکه، ۱۴۰۲ق.
(۱۵) موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م,۱۲۹۰ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، ۱۴۲۴ق.