• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کاریرد قاعده احترام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کاربرد قاعده احترام در فقه ، اغلب مواردی است که فقیهان برای تمسک به قاعده ضمان ید ، اتلاف و تسبیب با مشکل روبه رو می‌گردند.





۱.۱ - ضمان منافع اعیان

شخصی که مال دیگری را غصب و یا به معامله فاسد قبض می‌کند، بی تردید نسبت به عین آن بنا بر قاعده ضمان ید ضامن است (علی الید ما اخذت حتی تؤدیه)؛ اما راجع به منافع مستوفات و غیر مستوفات آن چطور؟ آیا منافع که هنوز عینیت ندارند مشمول قاعده ضمان ید می‌شوند؟ فقها در این باره با تردید مواجهند، بلکه اکثرشان بدون تردید قاعده را شامل این مورد نمی‌دانند. شیخ انصاری به صراحت شمول قاعده ضمان ید را نسبت به منافع نفی می‌کند. ایشان در مورد ضمان منافع مستوفات به قاعده احترام تمسک می‌ورزد و برای منافع غیر مستوفات اظهار بی دلیلی و تردید می‌کند.
[۱] مکاسب، ص۱۰۴ (طاهر).

البته در فقه قرن اخیر برای ضمان منافع مستوفات و حتی منافع فائته به قاعده تسبیب و یا تفویت تمسک شده
[۲] العروة الوثقی، ج۵، ص۳۹.
که به هر حال این امر مورد اختلاف و چون و چرا است، اما تمسک به قاعده احترام کمتر با مشکل مواجه است.

۱.۲ - ضمان کار انسان

اگر شخصی به امر دیگری کاری انجام دهد، چنانچه این کار عرفا دارای ارزش اقتصادی و بدون قصد تبرع انجام یافته باشد، آمر به اندازه اجرت المثل ضامن است. مستند ضمان، قاعده احترام است؛ بدین توضیح که هر چند انسان آزاده خودش مال نیست، ولی کار او مال محسوب است و مقتضای احترام مال ، مسئولیت و ضمان است. البته بعضی از فقیهان در مورد عمل مسلمان قاعده مستقلی تحت عنوان « عمل المسلم محترم ما لم یقصد التبرع» تنظیم کرده‌اند،
[۳] العروة الوثقی، ج۵، ص۱۴۶.
ولی ناگفته پیدا است که ارزش دار بودن عمل مسلمان از فروع قاعده احترام است. ضمان به اجرت المثل در اجاره فاسد نیز می‌تواند داخل در همین عنوان قرار گیرد.


محقق حلی در شرائع می‌گوید: «در هر جا که عقد اجاره فاسد است، چنانچه کلا یا جزئا استیفای منفعت شده باشد، اجرت المثل واجب می‌شود، خواه از اجرت المسمی زیادتر باشد و خواه کمتر». («کل موضع یبطل فیه عقد الاجاره، یجب فیه اجرة المثل معاستیفاء المنفعه او بعضها، سواء زادت عن المسماة او نقصت عنه) صاحب جواهر در شرح این عبارت می‌گوید: «در این مساله، قول مخالفی نیافتم و گویی فقها این موضوع را جزء مسلمات دانسته‌اند و جزء قطعیات است». (بلا خلافاجده فی شی ء من ذلک، بل قد یظهر من ارسالهم ذلک من المسلمات انه من القطعیات)
هر چند برای توجیه فقهی ضمان منافع مستوفات ، برخی فقیهان به قاعده اتلاف و تسبیب استناد کرده‌اند، ولی به نظر دیگران، صدق اتلاف بر استیفا با مشکل مواجه است و به هر حال جای چون و چرا دارد، ولی استناد به قاعده احترام بی اشکال است.
[۶] تفصیل الشریعه، کتاب الاجاره، ص۲۲۹.
[۷] العروة الوثقی، ج۵، ص۵۶.



۱. مکاسب، ص۱۰۴ (طاهر).
۲. العروة الوثقی، ج۵، ص۳۹.
۳. العروة الوثقی، ج۵، ص۱۴۶.
۴. جواهر الکلام، ج۲۷، ص۲۴۶.    
۵. جواهر الکلام، ج۲۷، ص۲۴۶..    
۶. تفصیل الشریعه، کتاب الاجاره، ص۲۲۹.
۷. العروة الوثقی، ج۵، ص۵۶.



قواعد فقه،ج ۱،ص ۲۱۶،برگرفته از مقاله«کاریرد قاعده احترام»    



جعبه ابزار