کعب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَعْب (به فتح کاف و سکون عین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بالا آمدن و بزرگ شدن پستان
دختر است. از مشتقات این کلمه میتوان به
كُعُوبُ و
كُعُوبه اشاره کرد.
كِعَاب (به کسر کاف) به معنای دختری كه پستانش بزرگ شده است. این کلمه یک بار در
نهج البلاغه آمده است.
كَعْب به معنای بالا آمدن و بزرگ شدن پستان دختر است.
كِعاب دختری كه پستانش بزرگ شده است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره بيعت خويش فرموده:
«وَ بَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاسِ بِبَيْعَتِهِمْ إِيَّايَ أَنِ ابْتَهَجَ بِهَا الصَّغِيرُ وَ هَدَجَ إِلَيْهَا الْكَبِيرُ وَ تَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِيلُ وَ حَسَرَتْ إِلَيْهَا الْكِعَابُ» «شادى مردم براى بيعت من به جایى رسيد كه كوچکها شادمان شدند و بزرگها و پيران لرزان لرزان به طرف آن رفتند، و بيماران با تحمل فشار و دختران جوان سر برهنه براى آن دويدند.»
(شرحهای خطبه:
)
این کلمه یک بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کعب»، ج۲، ص۹۰۵.