• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کلید

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: نفاس



نفاس خونی است که زن پس از زایمان می‌بیند. به بینندۀ خون «نُفَساء» و به نوزاد «مَنفوس» گفته می‌شود.
از نفاس و احکام آن در باب طهارت و به مناسبت در ابوابی دیگر همچون صلات، صوم، اعتکاف، حج و طلاق سخن گفته‌اند.



نفاس خونی است که همراه ولادت نوزاد و پس از آن از زن خارج می‌شود. بنابراین، خونی که قبل از ولادت خارج می‌شود نفاس نیست؛ چنان‌که اگر پس از ولادت خونی خارج نشود، زن «نفساء» نخواهد بود.
خونی که زن قبل از ولادت می‌بیند، استحاضه یا حیض است، البته حیض بودن آن بنابر قول به اجتماع حیض با بارداری و نیز داشتن شرایط حیض متصور است.
آیا در این صورت لازم است کمترین زمان پاکی (ده روز) میان پاکی از حیض و نفاس فاصله باشد یا نه؟ اختلاف است. بنابر لزوم فاصله، اگر فاصله کمتر از ده روز باشد، خون یاد شده محکوم به استحاضه است و در صورت فاصله به مقدار ده روز یا بیشتر حیض خواهد بود؛ لیکن بنابر عدم لزوم فاصله، خون، حیض است؛ هرچند فاصله میان آن دو کمتر از ده روز باشد.
نفاس با صدق ولادت محقق می‌شود؛ خواه نوزاد تام متولد شود یا ناقص، حتی به تصریح جمعی اگر مضغه باشد. برخی علقه را نیز در حکم یاد شده به مضغه ملحق کرده‌اند، به شرط آنکه مبدا تکوّن انسان بودن آن با گواهی قابله محرز باشد. برخی در ثبوت حکم نفاس در وضعیت عَلَقَه یا مُضغَه بودن جنین اشکال کرده‌اند.
تحقق نفاس در فرض بیرون آمدن خون از موضع معتاد، با عمل جراحی (سزارین) محل اختلاف است. بسیاری از معاصران آن را نفاس دانسته‌اند.
[۲۳] بهجت، محمدتقی، استفتائات، ج۱، ص٣٠٩ - ٣١٠.



برای کمترین مدت نفاس حدی تعیین نشده است و می‌تواند یک لحظه باشد؛ لیکن در حداکثر آن اختلاف است. بنابر مشهور، حداکثر نفاس، همانند حیض ده روز است.
جمعی از قدما آن را هیجده روز دانسته‌اند.
[۳۱] ابویعلی دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم العلویة، ص۴۴.
از برخی قدما ۲۱ روز نقل شده است.
[۳۲] علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۴۳۲ – ۴۳۳.
بعضی میان زن صاحب عادت در حیض و غیر آن تفصیل داده و گفته‌اند: صاحب عادت در مدت نفاس به عادتش رجوع می‌کند و غیر صاحب عادت، همچون مبتدئه، حد اکثر نفاسش هیجده روز خواهد بود.
[۳۳] مختلف الشیعة، ج۱، ص۳۷۹ – ۳۸۰.
بنابر قول مشهور -که حد اکثر نفاس، مانند حیض ده روز است ـ اگر نفساء بیش از ده روز خون ببیند، صاحب عادت، مدت عادتش را نفاس و افزون بر آن را استحاضه قرار می‌دهد و غیر صاحب عادت، ده روز را نفاس و باقی را استحاضه محاسبه می‌کند، و اگر ده روز یا کمتر از آن خون ببیند، همه آن را نفاس منظور می‌کند؛ خواه نفساء صاحب عادت باشد یا نباشد.
[۳۴] حاشیة شرائع الاسلام، ص۴۶ - ۴۷.
[۳۵] شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۳۹۵.
[۳۶] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۰.



زنی که با فاصله، دو قلو زاییده است، آغاز نفاس از ولادت نوزاد اوّل و باقی ایام نفاس اول از ولادت نوزاد دوم محاسبه می‌شود. بنابراین، باقی عدد ایام نفاس اول داخل در عدد ایام نفاس دوم می‌شود، مگر آنکه فاصله میان دو ولادت ده روز یا بیشتر باشد، که در این صورت، هر کدام جداگانه ـ و بدون تداخل یکی در دیگری- محاسبه می‌شود.
[۳۷] علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۴۴۸.
[۳۸] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۳۳.
[۳۹] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۱ - ۳۹۴.



نُفَسایی که بعد از زایمان خون ندیده و از روز دهم خون می‌بیند، بنابر اینکه حداکثر نفاس ده روز است؛ خواه زن صاحب عادت باشد یا غیر صاحب عادت، حکم به نفاس بودن آن خون می‌شود؛ لیکن بنابر این قول که صاحب عادت تنها ایام عادتش را نفاس قرار می‌دهد و ده روز برای غیر صاحب عادت است، در صورتی که زن، صاحب عادت و عادتش ده روز یا کمتر باشد و خون روز دهم قطع شود، آن خون، نفاس خواهد بود. همچنین است اگر زن، غیر صاحب عادت (مبتدئه و مضطربه) باشد. و اگر روز دهم خون ببیند و قطع نشود و از آن تجاوز کند، بنابر این قول که چنانچه زن بیش از ده روز خون ببیند، همۀ ده روز را حیض قرار می‌دهد؛ خواه صاحب عادت باشد یا نباشد، خون روز دهم محکوم به نفاس است؛ لیکن بنابر قولی که میان صاحب عادت و غیر آن تفصیل می‌دهد و اوّلی ایام عادتش و دومی ده روز را حیض قرار می‌دهد، اگر زن صاحب عادت، عادتش ده روز باشد روز دهم نفاس است؛ لیکن اگر عادتش کمتر از ده روز باشد، خونی که روز دهم دیده نفاس نخواهد بود؛ اما برای غیر صاحب عادت، خون روز دهم نفاس است.
[۴۰] حاشیة شرائع الاسلام، ص۴۷.
[۴۱] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۷۷.
[۴۲] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۳ - ۳۲۵.
[۴۳] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۴-۳۹۷.



اگر نُفَساء پس از ولادت خون ببیند، سپس پاک شود و دوباره در روز دهم یا قبل از آن، مثلا روز پنجم خون ببیند، هر دو خون و نیز ایام بین آن نفاس است، در صورتی که خون از ده روز تجاوز نکند
[۴۴] علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج١، ص٣٣٠ – ٣٣١.
و در صورت تجاوز، برای غیر صاحب عادت یا صاحب عادتی که عادتش ده روز می‌باشد، خون اول و دوم نفاس خواهد بود؛ لیکن برای صاحب عادتی که عادتش کمتر از ده روز است، در صورت تجاوز از ده روز، تنها ایام خون اول نفاس است، مگر آنکه خون دوم با بخشی از زمان عادت مصادف شود.
[۴۵] حاشیة محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۴۷.
[۴۶] مدارک الاحکام، ج۲، ص۵۰.
[۴۷] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۷.

برخی در حکم به نفاس بودن خون در ایام پاکی بین دو خون اشکال کرده‌اند.
[۴۸] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۵.



به تصریح جمعی، بر نُفَساء پس از قطع خون در ظاهر، استظهار واجب است؛ بدین‌گونه که پنبه یا مانند آن را داخل و‌ اندکی صبر کند، سپس بیرون آورد و ببیند آلوده به خون شده یا نه، چنان‌که در حیض گذشت.
[۴۹] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۱۲ - ۶۱۳.
[۵۰] مستمسک العروة، ج۳، ص۴۶۰.



تمامی آنچه بر حایض حرام است، از حرمت آمیزش، توقف در مسجد، خواندن عزائم و دیگر امور، بر نُفساء نیز حرام و آنچه برای حایض مستحب می‌باشد، از قبیل وضو و ذکر در اوقات نمازهای پنج‌گانه، برای نُفساء نیز مستحب و آنچه بر حایض مکروه است، همچون خضاب به حنا و مانند آن بر نُفساء نیز مکروه و همه آنچه برای حایض مباح می‌باشد برای نُفساء نیز مباح است،
[۵۱] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۵.
[۵۲] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۸.
مگر مواردی که استثنا شده است، مانند آنکه حداقل حیض سه روز و حداکثر آن ده روز است، لیکن برای نفاس در جانب کمی، حدّی نیست و در جانب زیادی اختلاف است، چنان‌که گذشت؛ حیض نشانه بلوغ قبل از آن است؛ بر خلاف نفاس؛ زیرا بارداری قبل از نفاس نشانه بلوغ است. عِدّه با حیض پایان می‌یابد نه با نفاس؛ زیرا عده با وضع حمل قبل از نفاس پایان می‌یابد، هرچند پس از آن خونی نبیند.
[۵۳] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۶.

بنابر وجوب کفاره در آمیزش با حایض، آیا نُفساء نیز در این حکم ملحق به حایض است یا نه؟ مسئله محل اختلاف است.
[۵۴] کشف الغطاء، ج۲، ص۲۳۳.
[۵۵] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۵۷۸ - ۵۷۹.
[۵۶] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۱۴.
[۵۷] خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۷، ص۳۹۳-۳۹۵.

غسل نفاس، همانند غسل جنابت است؛ جز در کفایت آن از وضو که ـ همچون دیگر غسل‌ها غیر از غسل جنابت ـ محل اختلاف است.
[۵۸] بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۱۱۹.
[۵۹] طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۱۴.



۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۶۷ – ۳۶۸.    
۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۰۸.    
۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۶۷.    
۴. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۰۸.    
۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۶۸ - ۳۶۹.    
۶. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۸، ص۱۵۱.    
۷. محقق حلی، المعتبر، ج۱، ص۲۵۲.    
۸. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۱، ص۱۱۲.    
۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۷۱ - ۳۷۲.    
۱۰. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۰۴ – ۶۰۵.    
۱۱. علامه حلی، نهایة الاحکام، ج۱، ص۱۳۰.    
۱۲. شهید اول، البیان، ص۶۷.    
۱۳. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۳۹۳ - ۳۹۴.    
۱۴. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۰۵.    
۱۵. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۱۱ - ۳۱۲.    
۱۶. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۸، ص۱۵۶-۱۵۷.    
۱۷. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۳، ص۳۰۹.    
۱۸. تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، ج۱، ص۵۹.    
۱۹. سند، محمد، سند العروة (الطهارة)، ج۴، ص۴۱۸.    
۲۰. خمینی، روح‌الله و سایر مراجع، توضیح المسائل مراجع، ج۲، ص۹۲۶.    
۲۱. گلپایگانی، سیدمحمدرضا، مجمع المسائل، ج۱، ص۸۳ - ۸۴.    
۲۲. فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج۱، ص۶۱.    
۲۳. بهجت، محمدتقی، استفتائات، ج۱، ص٣٠٩ - ٣١٠.
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، کتاب النکاح، ج۳، ص۱۷.    
۲۵. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۶۹.    
۲۶. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۲۶ - ۳۲۸.    
۲۷. صیمری بحرانی، مفلح، کشف الالتباس، ص۲۴۸.    
۲۸. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۳۹۴ – ۳۹۵.    
۲۹. شیخ صدوق، الهدایة، ص١٠١.    
۳۰. سید شریف مرتضی، علی بن حسین، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۷۲.    
۳۱. ابویعلی دیلمی، حمزة بن عبدالعزیز، المراسم العلویة، ص۴۴.
۳۲. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۴۳۲ – ۴۳۳.
۳۳. مختلف الشیعة، ج۱، ص۳۷۹ – ۳۸۰.
۳۴. حاشیة شرائع الاسلام، ص۴۶ - ۴۷.
۳۵. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۳۹۵.
۳۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۰.
۳۷. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۲، ص۴۴۸.
۳۸. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۱، ص۳۳۳.
۳۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۱ - ۳۹۴.
۴۰. حاشیة شرائع الاسلام، ص۴۷.
۴۱. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۱، ص۷۷.
۴۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۳ - ۳۲۵.
۴۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۴-۳۹۷.
۴۴. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج١، ص٣٣٠ – ٣٣١.
۴۵. حاشیة محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۴۷.
۴۶. مدارک الاحکام، ج۲، ص۵۰.
۴۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۷.
۴۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۵.
۴۹. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۱۲ - ۶۱۳.
۵۰. مستمسک العروة، ج۳، ص۴۶۰.
۵۱. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۵.
۵۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۳۹۸.
۵۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۳۲۶.
۵۴. کشف الغطاء، ج۲، ص۲۳۳.
۵۵. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۵۷۸ - ۵۷۹.
۵۶. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۱۴.
۵۷. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۷، ص۳۹۳-۳۹۵.
۵۸. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۳، ص۱۱۹.
۵۹. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۱۴.



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۸، ص۵۷۸.


رده‌های این صفحه : اعتکاف | حج | صلاة | صوم | طلاق | طهارت




جعبه ابزار