• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

۳۸. امام‌ علی‌ (ع‌) و تفسیر قرآن‌ کریم‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: معارف قرآن
عنوان موضوع فرعي دوم: اعتقادات
عنوان موضوع فرعي سوم: امامت
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: محمدعلي‌ مهدوي‌راد
عنوان مقاله: امام‌ علي‌ (ع‌) و تفسير قرآن‌ كريم‌
چكيده مقاله: متن مقاله: علي‌ (ع‌) بي‌ گمان‌ سرآمد مفسران‌ و برجسته‌ترين‌ چهره‌ تفسيري‌ است‌. علي‌ (ع‌) سيراب‌ شده‌ از چشمه‌سار زلال‌ وحي‌ است‌ و همگام‌ و همراه‌ هميشگي‌ رسول‌الله‌ (ص‌)، فراگيرنده‌ و ابلاغ‌ كننده‌ وحي‌. زيباترين‌ بيان‌ در ترسيم‌ اين‌ پيوند و هماهنگي‌ را مولي‌ (ع‌) در ضمن‌ گفتاري‌ بلند بدين‌ سان‌ تبيين‌ كرده‌ است‌:
آنگاه‌ كه‌ كودك‌ بودم‌ مرا در كنار خود نهاد و بر سينه‌ خويش‌ جا داد. و مرا در بستر خود مي‌خوابانيد چنانكه‌ تنم‌ را به‌ تن‌ خويش‌ مي‌سود و بوي‌ خوش‌ خود را به‌ من‌ مي‌بويانيد و گاه‌ بود كه‌ چيزي‌ را مي‌جويد، سپس‌ آن‌ را به‌ من‌ مي‌خورانيد... و من‌ در پي‌ او بودم‌. در سفر و در حضر - چنانكه‌ شتربچه‌ در پي‌ مادر. هر روز براي‌ من‌ از اخلاق‌ خود نشانه‌اي‌ برپا مي‌داشت‌ و مرا به‌ پيروي‌ آن‌ مي‌گماشت‌. هر سال‌ در «حراء» خلوت‌ مي‌گزيد، من‌ او را مي‌ديدم‌ و جز من‌ كسي‌ وي‌ را نمي‌ديد. آن‌ هنگام‌ جز خانه‌اي‌ كه‌ رسول‌ خدا (ص‌) و خديجه‌ عليه‌السلام‌ در آن‌ بود در هيچ‌ خانه‌اي‌ مسلماني‌ راه‌ نيافته‌ بود، من‌ سومين‌ آنان‌ بودم‌. روشنايي‌ وحي‌ و پيامبري‌ را مي‌ديدم‌ و بوي‌ نبوت‌ را مي‌شنودم‌ من‌ هنگامي‌ كه‌ وحي‌ بر او (ص‌) فرود آمد، آواي‌ شيطان‌ را شنيدم‌. گفتم‌: اي‌ فرستاده‌ خدا اين‌ آوا چيست‌؟ گفت‌: «اين‌ شيطان‌ است‌ كه‌ از آن‌ كه‌ او را نپرستند نوميد و نگران‌ است‌، همانا تو مي‌شنوي‌ آنچه‌ را من‌ مي‌شنوم‌ و مي‌بيني‌ آنچه‌ را من‌ مي‌بينم‌. جز اينكه‌ تو پيامبر نيستي‌ و وزيري‌ و بر راه‌ خير مي‌روي‌ و مومنان‌ را اميري‌».(۱)
بدين‌ سان‌ علي‌ (ع‌) جان‌ و دل‌ را در آبشار وحي‌ مي‌شست‌ و از نغمه‌هاي‌ دلنواز آن‌، جان‌ را سرمست‌ مي‌ساخت‌ و از آغازين‌ روزگاران‌ زندگي‌ با جاريهاي‌ وحي‌ زندگي‌ مي‌كرد و با آموزه‌هاي‌ وحي‌ لحظه‌هاي‌ زندگي‌ را در مي‌آميخت‌ بدين‌ گونه‌ او هم‌ بر وحي‌ بود و همگام‌ آن‌.
محدثان‌ و مورخان‌ آورده‌اند كه‌ آن‌ بزرگوار هماره‌ مي‌فرمود:از من‌، هر آنچه‌ از آيات‌ الهي‌ خواهيد بپرسيد، چه‌ اينكه‌ تمام‌ آيات‌ الهي‌ را مي‌دانم‌ كه‌ كي‌ و كجا نازل‌ شده‌ است‌، در فرازها و يا فرودها. در روزان‌ و يا شبان‌.(۲)
و نيز مي‌فرمود: به‌ خداوند سوگند تمام‌ آيات‌ الهي‌ را مي‌دانم‌ دربارة‌ چه‌ و كجا نازل‌ شده‌ است‌. پروردگارم‌ به‌ من‌ قلبي‌ فهيم‌ و زباني‌ پرسنده‌ بخشيده‌ است‌.(۳)
و نيز مي‌فرمود: تمام‌ آيات‌ الهي‌ را بر رسول‌ الله‌ (ص‌) خواندم‌ و پيامبر معاني‌ آيات‌ را به‌ من‌ تعليم‌ داد.(۴)
اين‌ جايگاه‌ والا و مرتبت‌ عظيم‌ علي‌ (ع‌) در فهم‌ قرآن‌ در ميان‌ صحابيان‌ روشن‌ بود، و آنان‌ بر اين‌ مكانت‌ معترف‌ بودند كه‌ در ادامة‌ اين‌ بحث‌، اندكي‌ از اظهار نظرهاي‌ آنان‌ را مي‌آوريم‌.
۱ـ آگاهي‌ علي‌ (ع‌) از قرآن‌ از نگاه‌ وحي‌
علي‌ (ع‌) در آن‌ روزگار، در نگاه‌ همگان‌ برترين‌ چهره‌ صحابيان‌ و ارجمندترين‌ كسي‌ بود كه‌ نيكي‌ها، والايي‌ها، ايثارها و فداكاريهايش‌ را قرآن‌ رقم‌ زده‌ و از شخصيت‌ عظيم‌ وي‌ سخن‌ گفته‌ بود. بدين‌سان‌ فضايل‌ علوي‌ در ميان‌ آيات‌ الهي‌ تا بدان‌ جا گسترده‌ بود كه‌ آگاهان‌ از معارف‌ قرآني‌ بر اين‌ باور بوده‌اند كه‌ حدود سيصد آيه‌ از آيات‌ الهي‌ برتريها، ارجمنديها و فضايل‌ علي‌ (ع‌) را برشمرده‌ است‌.(۵) اما آنچه‌ با بحث‌ ما پيوندي‌ استوار دارد و علي‌ (ع‌) آن‌ را برترين‌ فضيلت‌ و منقبت‌ خود مي‌شمارد، آيه‌ ذيل‌ است‌:
و يقول‌ الذين‌ كفروا لست‌ مرسلا قل‌ كفي‌ بالله‌ شهيدا بيني‌ و بينكم‌ و من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌ (رعد / ۴۳). «كافران‌ مي‌گويند كه‌ تو پيامبر نيستي‌. بگو خدا ميان‌ من‌ و شما گواهي‌ بسنده‌ است‌ و آن‌ كه‌ دانش‌ كتاب‌ ـ قرآن‌ - نزد اوست‌.»
خداوند از خيره‌ سري‌ كافران‌ و از موضع‌ خصمانه‌ آنان‌ در برابر پيامبر، و اينكه‌ آنان‌ همي‌ خواهند گفت‌ و مي‌گويند كه‌ تو پيامبر نيستي‌، خبر مي‌دهد. رسول‌الله‌ (ص‌) مأمور مي‌شود كه‌ در برابر اين‌ جوآفريني‌ و ستيزه‌گري‌ كافران‌ بگويد: بر صدق‌ مدعا و استواري‌ موضع‌ من‌، همين‌ بس‌ كه‌ خدا گواه‌ است‌ و آن‌ كس‌ كه‌ علم‌ كتاب‌ نزد اوست‌.
اندكي‌ تأمل‌ در سوره‌ رعد ـ كه‌ مكي‌ است‌ ـ و آهنگ‌ كلي‌ آن‌ كه‌ در جهت‌ تبيين‌ حقيقت‌ قرآن‌ و تأكيد بر اينكه‌ قرآن‌ نشان‌ صدق‌ رسالت‌ است‌ و رويارويي‌ با پندار مشركان‌ ـ كه‌ آيات‌ الهي‌ را نشان‌ صدق‌ رسالت‌ نمي‌دانستند و در پي‌ معجزه‌اي‌ ديگر بودند. اين‌ حقيقت‌ با آيات‌ آغازين‌ سوره‌ شروع‌ مي‌شود و در آيات‌ مياني‌ بدان‌ تأكيد مي‌گردد و در پايان‌ آيه‌ مورد بحث‌، نتيجه‌گيري‌ مي‌شود كه‌ تأكيدي‌ است‌ مجدد بر آنچه‌ در آغاز آمده‌- ترديدي‌ باقي‌ نمي‌گذارد كه‌ مراد از كتاب‌، قرآن‌ كريم‌ است‌ و عالم‌ به‌ اين‌ كتاب‌ بايد پاكيزه‌ خويي‌ از اين‌ امت‌ و از برآمدگان‌ تعاليم‌ اين‌ فرهنگ‌ و آموزه‌هاي‌ قرآن‌ است‌.(۶) از همان‌ روزگاران‌ نخست‌، علي‌ (ع‌) چونان‌ مصداقي‌ روشن‌ براي‌ جمله‌ «من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌» شناخته‌ شده‌ و رسول‌ الله‌ (ص‌) بر اين‌ نكته‌ در تفسير و تأويل‌ اين‌ آيه‌ تأكيد ورزيده‌ بود.(۷) صحابيان‌ و آشنايان‌ با قرآن‌ نيز مانند: ابن‌ عباس‌، سلمان‌ فارسي‌، ابوسعيد خدري‌، قيس‌بن‌ سعد، محمدبن‌ حنفيه‌(۸) و زيدبن‌ علي‌ مصداق‌ آن‌ را علي‌ (ع‌) مي‌دانسته‌اند. اما فضيلت‌ ستيزان‌ از يكسو كوشيدند معناي‌ «كتاب‌» را وارونه‌ سازند و از سوي‌ ديگر براي‌ «من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌» مصداق‌ يا مصداق‌هايي‌ بتراشند،(۹) از جمله‌ مراد از كتاب‌ را، تورات‌ بدانند و مصداق‌ «من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌» را، عبدالله‌بن‌ سلام‌.
اما از همان‌ روزگاران‌ نخست‌ مرزبانان‌ حريم‌ حق‌، اين‌ ستيزه‌گري‌ با حق‌ را برنتابيدند و مفسر عاليقدر شيعي‌ سعيدبن‌ جبير(۱۰) در پرسش‌ از آيه‌ و اينكه‌ آيا مصداق‌ آن‌ عبدالله‌بن‌ سلام‌ است‌، مي‌گويد: چگونه‌ چنين‌ تواند بود، در حالي‌ كه‌ اين‌ سوره‌ مكي‌ است‌ و عبدالله‌بن‌ سلام‌ بعد از هجرت‌ و در مدينه‌ اسلام‌ آورده‌ است‌.(۱۱)
شگفت‌ آنكه‌ افزون‌ بر آنكه‌ چنين‌ مصداقي‌ با آهنگ‌ كلي‌ سوره‌ و چگونگي‌ گواه‌ گرفتن‌ خداوند بر صدق‌ رسالت‌ رسول‌الله‌ (ص‌) مغايرت‌ دارد، خود عبدالله‌بن‌ سلام‌ نيز از كساني‌ است‌ كه‌ نزول‌ اين‌ آيه‌ را دربارة‌ علي‌ (ع‌) گزارش‌ كرده‌(۱۲) و مفسري‌ چون‌ شعبي‌ تصريح‌ كرده‌ كه‌ هرگز آيه‌اي‌ از قرآن‌ دربارة‌ عبدالله‌بن‌ سلام‌ نازل‌ نشده‌ است‌.(۱۳)
امامان‌ (ع‌) نيز در مقام‌ مفسران‌ راستين‌ قرآن‌ و درجهت‌ برملا ساختن‌ تفسيرهاي‌ وارونه‌، بر نزول‌ آن‌ دربارة‌ علي‌ (ع‌) تأكيد نموده‌،(۱۴)و با صراحت‌ تفسيرهاي‌ ديگر را كذب‌ محض‌ معرفي‌ كردند(۱۵) و نشان‌ دادند كه‌ آگاهي‌ از اعماق‌ جليل‌ و ژرفاي‌ ناپيداي‌ كرانة‌ كتاب‌ الهي‌، سزاوار علي‌ (ع‌) و خاندان‌ وحي‌ است‌.(۱۶) كه‌ «اهل‌ البيت‌ ادري‌ بما في‌ البيت‌». بدين‌ سان‌ به‌ گواهي‌ قرآن‌ كريم‌، علي‌ (ع‌) بر گسترة‌ معاني‌ قرآن‌ آگاه‌ و دانش‌ گسترده‌، اعماق‌ جليل‌، ژرفاي‌ شگرف‌ آموزه‌هاي‌ ناپيداي‌ كرانه‌ آن‌ نزد علي‌ (ع‌) و همگنان‌ آن‌ بزرگواراست‌.
علامه‌ طباطبايي‌ رضوان‌الله‌ عليه‌ پس‌ از نقد و بررسي‌ ديدگاه‌هاي‌ مختلف‌ دربارة‌ مصداق‌ آية‌ مورد گفتگو نوشته‌اند: « برخي‌ گفته‌اند مراد از «كتاب‌» قرآن‌ كريم‌ است‌، و معناي‌ آن‌ چنين‌ است‌، آنكه‌ كتاب‌ الهي‌ را دريافته‌ و به‌ معارف‌ آن‌ آگاهي‌ يافته‌ و حقايقش‌ را به‌ جان‌ نيوشيده‌، گواهي‌ مي‌دهد كه‌ قرآن‌ وحي‌ است‌ و من‌ فرستادة‌ خداوندم‌. بدين‌ سان‌ فرجام‌ سوره‌ با آغاز آن‌ همسوي‌ است‌ و آية‌ فرجام‌ به‌ آيات‌ آغازين‌ و مياني‌ ناظر. در آغاز آمده‌ است‌ «تلك‌ آيات‌ الكتاب‌ و الذي‌ انزل‌ اليك‌ من‌ ربك‌ الحق‌ و لكن‌ اكثر الناس‌ لايومنون‌» (رعد/۱) «اينها آيات‌ اين‌ كتاب‌ است‌ و آنچه‌ از پروردگارت‌ بر تو نازل‌ شده‌ است‌ حق‌ است‌ ولي‌ بيشتر مردم‌ ايمان‌ ندارند» و در آيات‌ مياني‌ آمده‌ است‌: «افمن‌ يعلم‌ انما انزل‌ اليك‌ من‌ ربك‌ الحق‌ كم‌ هو اعمي‌ انما يتذكر اولوالالباب‌» (رعد / ۲۰) «آيا كسي‌ كه‌ مي‌داند آنچه‌ از جانب‌ پروردگار بر تو نازل‌ شده‌ حق‌ است‌، همانند كسي‌ است‌ كه‌ نابيناست‌؟ تنها خردمندان‌ پند مي‌گيرند.» اين‌ آيات‌ در واقع‌ تأييد و تأكيدي‌ است‌ از جانب‌ خداوند در برابر سبك‌ شماريها، و تكذيب‌هاي‌ مشركان‌ كه‌ گفتند «لولا انزل‌ عليه‌ آيه‌ من‌ ربه‌» و گفتند «لست‌ مرسلا» و به‌ رسالت‌ پيامبر (ص‌) اعتنا نكردند، و آن‌ بزرگوار را هيچ‌ شمردند. خداوند نيز بارها پاسخ‌ گفت‌ و به‌ حقيقت‌ قرآن‌ و اينكه‌ آن‌ برترين‌ آيت‌ الهي‌ است‌ نپرداخت‌ بلكه‌ فرمود «قل‌ كفي‌ بالله‌...» تا هدف‌ برآيد و سخن‌ استوار شود و اين‌ بهترين‌ گواه‌ است‌ كه‌ اين‌ آيه‌ نيز مانند ديگر آيات‌ سوره‌، مكي‌ است‌ و اين‌ همه‌ مويد رواياتي‌ است‌ كه‌ از اهل‌ بيت‌(ع‌) وارد شده‌ و مصداق‌ آيه‌ را علي‌ (ع‌) دانسته‌اند. و راستي‌ را اگر در آن‌ روز جمله‌ «من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌» فقط‌ يك‌ مصداق‌ مي‌داشت‌، آن‌ كس‌ جز علي‌ (ع‌) بود؟ او كه‌ در ايمان‌ پيشتاز و در آگاهي‌ به‌ قرآن‌ برترين‌ امت‌ بود. اين‌ حقيقت‌ را روايات‌ بسيار نشان‌ مي‌دهد، و اگر نبود جز حديث‌ متواتر «ثقلين‌» مدعي‌ را بسنده‌ بود.»(۱۷)
بدين‌ سان‌ در اينكه‌ اين‌ آيت‌ الهي‌ دربارة‌ علي‌ (ع‌) نازل‌ شده‌ است‌ هيچ‌گونه‌ ترديدي‌ روا نيست‌؛ و آنچه‌ دربارة‌ آيه‌ آمده‌ است‌ و مصداق‌هاي‌ ديگر را نشان‌ داده‌، بر ساختة‌ جريان‌ فضيلت‌ ستيزي‌ و فضيلت‌سازي‌ امويان‌ و دستگاه‌ خلافت‌ است‌؛ و اين‌ تنها نمونة‌ آن‌ نيست‌ و نمونه‌هاي‌ ديگرش‌ بسيار است‌. و روايت‌ ذيل‌ يكي‌ از تنبه‌ آفرين‌ترين‌ نشانه‌هاي‌ آن‌: اسماعيل‌بن‌ خالد از ابوصالح‌ نقل‌ مي‌كند كه‌: «من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌» مردي‌ از قريش‌ است‌ اما ما به‌ صراحت‌ او راياد نمي‌كنيم‌.(۱۸)
چرا؟ روشن‌ است‌. حاكميت‌ فرهنگ‌ستيز اموي‌ نشر حق‌ و سخن‌ از حق‌ را برنمي‌ تابيد.
نمونه‌ ديگر آن‌ را بنگريد: يونس‌ ابن‌ عبيد مي‌گويد از حسن‌ بصري‌ پرسيدم‌ تو گاهي‌ مي‌گويي‌: قال‌ رسول‌الله‌... در حاليكه‌ آن‌ بزرگوار را نديده‌اي‌، گفت‌ فرزند برادرم‌، از چيزي‌ سوال‌ كردي‌ كه‌ تاكنون‌ كسي‌ از من‌ نپرسيده‌ بود، و اگر نبود حرمتي‌ كه‌ تو در پيشم‌ داري‌ هرگز پاسخ‌ نمي‌گفتم‌. ما در روزگاري‌ زندگاني‌ مي‌كنيم‌ كه‌ مي‌بيني‌ (زمان‌ حجاج‌بن‌ يوسف‌)، هرگاه‌ شنيدي‌ كه‌ مي‌گويم‌: «قال‌ رسول‌الله‌» بدان‌ سخني‌ است‌ كه‌ از علي‌بن‌ ابي‌طالب‌ (ع‌) نقل‌ مي‌كنم‌. نهايت‌ روزگار به‌ گونه‌اي‌ است‌ كه‌ نمي‌توانم‌ علي‌ (ع‌) را ياد كنم‌ (۱۹) از او نامی‌ به‌ میان‌ آورم‌     .
چنين‌ است‌ قصه‌ پرغصه‌ تاريخ‌ برآمدنها و فروافتادنها، بركشيدنها و فروهشتنها و...
پس‌ سخن‌ ابن‌ عباس‌ استوار است‌ كه‌ گفت‌: مصداق‌ «من‌ عنده‌ علم‌ الكتاب‌» علي‌بن‌ ابي‌ طالب‌ (ع‌) است‌ و نه‌ جز او، چون‌ اوست‌ كه‌ تفسير و تأويل‌، ناسخ‌ و منسوخ‌ و حلال‌ و حرام‌ اين‌ قرآن‌ را مي‌داند.(۲۰)
گزيده‌ سخن‌ آنكه‌، علي‌ (ع‌) به‌ اقتضاي‌ اين‌ آيه‌، آگاهترين‌ و آشناترين‌ كس‌ به‌ معارف‌ قرآن‌ است‌.
۲ـ آگاهي‌ علي‌ (ع‌) از قرآن‌ از نگاه‌ رسول‌الله‌ (ص‌)
فرزند كعبه‌ ـ كه‌ درود خداوند بر او باد ـ هنوز خردسال‌ بود كه‌ رسول‌الله‌ (ص‌) او را به‌ خانه‌اش‌ برد و لحظه‌هاي‌ زندگيش‌ را با لحظه‌هاي‌ زندگي‌ او درآميخت‌. بدين‌سان‌ آن‌ بزرگوار، علي‌ (ع‌) را در سايه‌سار آموزه‌هاي‌ وحي‌ برآورد و به‌ گفتة‌ زيباي‌ علي‌ (ع‌) «هر روز از اخلاق‌ نيكوي‌ خود براي‌ من‌ رايتي‌ برافراشت‌ و مرا بر پيروي‌ از آن‌ برگماشت‌»(۲۱). بدين‌سان‌ كلام‌ چه‌ كسي‌ در برنمودن‌ جايگاه‌ والاي‌ علي‌ (ع‌) و نمودن‌ برتريها و فضيلت‌ها و نشان‌ دادن‌ دانش‌ و آگاهي‌هاي‌ علي‌ (ع‌) از سخن‌ رسول‌الله‌ (ص‌) استوارتر، گوياتر و افتخارآميزتر است‌. (۲۲) محدثان‌ آورده‌اند كه‌ رسول‌ الله‌ (ص‌) به‌ علي‌ (ع‌) فرمود:
به‌ مردمان‌ خاور و باختر، به‌ عرب‌ و عجم‌ افتخار كن‌ كه‌ تو گراميترين‌ نيا را داري‌... و در روي‌ آوردن‌ به‌
منابع: گلستان قرآن ، شماره ۱۳۷
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۱



جعبه ابزار