• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آشفته

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آشفتۀ تهرانی āšofte-ye tehrānī ، محمد بن محمود حسینی لواسانی تهرانی معروف به «عصار» (۱۲۶۴- ۱۳۵۶ ق/ ۱۸۴۸-۱۹۳۷ م)، حکیم، متکلم، فقیه، اصولی، شاعر و مفسر شیعی ایرانی که در تهران و مشهد می‌زیسته است.



وی نخست «ناظم» تخلص داشته، و سپس آن را به «آشفتۀ تهرانی» و در اواخر به «عصار» تغییر داده است
خانوادۀ آشفته در اصل مازندرانی بوده‌اند. پدر وی حاج سید محمود لواسانی ابتدا در لواسان می‌زیسته، سپس به تهران مهاجرت کرده است
[۳] بلاغی، عبدالحسین، مقالات الحنفاء، ص۲۶۱تهران، ۱۳۶۹ ق.
[۴] مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، چ۵،ص۵۹۵-۵۹۶، تهران، ۱۳۴۳ ش.

او خود در کتاب تاریخ عصار و مقدمۀ تفسیر ناسخ التفاسیر، زادگاه و تاریخ تولد خود را بدین شرح بیان کرده است: «در سال جلوس ناصرالدین شاه قاجار بر تخت سلطنت یا سال بعد از آن ق/ ۱۸۴۸- ۱۸۴۹ م     در تهران زاده شدم»
[۵] آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص۱-۲، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲

آشفتۀ تهرانی مقدمات علوم را در تهران فرا گرفت، و در ۱۳سالگی همراه استاد خود به طالقان رفت و پس از مدتی به تهران بازگشت و در مدرسۀ مروی نزد شیخ محمدحسن چاله‌میدانی برادر حاج ملا جعفر چاله‌میدانی و ملا اسماعیل قره‌باغی به فراگیری معالم الاصول و شرح لمعه پرداخت. در ۱۲۸۹ ق/ ۱۸۷۲ م پس از گذراندن دوره‌های سطح و خارج، از تهران به کربلا عزیمت کرد و در حوزه‌های درس عالمان و فقیهان آن زمان ازجمله زین‌العابدین مازندرانی (د ۱۳۰۹ ق/ ۱۸۹۲ م)، مرجع تقلید شیعیان هند و مازندران شرکت کرد و در مدینه با خالد پاشا، حاکم وقت مدینه ملاقات نمود و در مدح وی قصیده‌ای سرود و جایزه گرفت. مدتی در مدینه ماند و کتاب التحفة فی العروض را در ۱۲۹۰ ق/ ۱۸۷۳ م نوشت.
[۶] آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص۳ الف، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲



وی به بیروت و دمشق نیز مسافرت کرد، سپس به نجف بازگشت و در ۱۲۹۶ ق/ ۱۸۷۹ م برای استفاده از درس میرزای شیرازی به سامرا رفت. در ۱۳۰۱ ق/ ۱۸۸۴ م پس از چند سال، شهر سامرا را به قصد تهران ترک کرد و سالها در تهران ماند. به گفتۀ خود وی پس از ۱۲ سال انزوا و گوشه‌گیری، از تهران مهاجرت نمود و در دوم ذیحجۀ ۱۳۴۰/ ژوئیۀ ۱۹۲۲ به شهر مشهد وارد شد و تا پایان عمر در آن شهر، در جوار امام هشتم (ع) زیست.
[۷] آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص ۴ ب، ۶ ب، ۹ الف، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲



آشفتۀ تهرانی در حوزه‌های درس عالمانی بزرگ مانند میرزای شیرازی (د ۱۳۱۲ ق/ ۱۸۹۴ م) و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (د ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱ م) شرکت نموده و از محضر آنها استفاده کرده است و از فقهایی چون حاج میرزا حسینظنوری (د ۱۳۲۰ ق/ ۱۹۰۲ م)، میرزای آشتیانی، حاج میرزا حسین خلیلی (د ۱۳۲۶ ق/ ۱۹۰۸ م)، شریعت اصفهانی (د ۱۳۳۹ ق/ ۱۹۲۱ م)، سید مهدی قزوینی (د ۱۳۰۰ ق/ ۱۸۸۳ م) سید محمد بحرالعلوم، شیخ محمدحسن مامقانی (د ۱۳۲۳ ق/ ۱۹۰۵ م) و شیخ عباس کاشف الغطاء، از علمای شیعه و شیخ محمد بسیونی مکی شافعی، از علمای اهل سنت و جز آنها اجازۀ روایت داشته است.
[۸] بلاغی، عبدالحسین، مقالات الحنفاء،ص۲۶۲، تهران، ۱۳۶۹ ق.
[۹] مدرس، میرزا عبدالرحمان، تاریخ علماء خراسان،ص۲۸۹، به کوشش محمد باقر ساعدی، مشهد، ۱۳۴۱ ش.



وی در مدت حیات علمی خود شاگردان زیادی تربیت کرده که آقابزرگ (۱۱/ ۷۹، ۱۷/ ۱۹۸) به یکی از آنها به نام میرزا احمد بن صالح بادکوبه‌ای (ز ۱۳۰۰ ق/ ۱۸۸۳ م) اشاره کرده است. آشفته در زندگی دراز خویش فعالیت علمی بسیار داشته، و آثار فراوان به وجود آورده که به گفتۀ خود او بسیاری از آنها یا به سرقت رفته و یا در نقل و انتقال از جایی به جای دیگر از میان رفته است.
برای آگاهی از فهرست کامل آثار وی،بهه منبع ذیل مراجعه نمایید.
[۱۰] آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص۲۹-۳۲، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲

آشفته در ۹ محرم ۱۳۵۶ ق/ ۲۲ مارس ۱۹۳۷ م در مشهد درگذشت و در ایوان طلای رضوی به خاک سپرده شد.


۱. تهرانی، آقا بزرک، الذّریعة إلی تصانیف الشّیعة ط اسماعیلیان، ج۹، ص۷۲۴.    
۲. تهرانی، آقا بزرک، الذّریعة إلی تصانیف الشّیعة ط اسماعیلیان، ج۲۴، ص۵.    
۳. بلاغی، عبدالحسین، مقالات الحنفاء، ص۲۶۱تهران، ۱۳۶۹ ق.
۴. مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، چ۵،ص۵۹۵-۵۹۶، تهران، ۱۳۴۳ ش.
۵. آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص۱-۲، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲
۶. آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص۳ الف، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲
۷. آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص ۴ ب، ۶ ب، ۹ الف، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲
۸. بلاغی، عبدالحسین، مقالات الحنفاء،ص۲۶۲، تهران، ۱۳۶۹ ق.
۹. مدرس، میرزا عبدالرحمان، تاریخ علماء خراسان،ص۲۸۹، به کوشش محمد باقر ساعدی، مشهد، ۱۳۴۱ ش.
۱۰. آشفتۀ تهرانی، محمد، تاریخ،ص۲۹-۳۲، نسخۀ خطی آستان قدس، شم‌ ۱۳۲



رفیعی،علی،مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ،برگرفته از مقاله «آشفته تهرانی»ص۱۳.    



جعبه ابزار