• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیات صفت قرب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیات نشانگر قرب و نزدیکى خداود به انسان را آیات صفت قرب گویند.




قرب و نزدیکى چند قسم است:
۱. قرب مکانی، مثل "ولا تقربا هذه الشجرة ...".
۲. قرب زمانی، مثل "اقترب للناس حسابهم".
۳. قرب نسبی، مثل "وذوى القربى و الیتامی".
۴. قرب مقام و منزلت، مثل "والسابقون السابقون • اولئک المقربون".
۵. قرب رعایتى، مثل "انّ رحمت الله قریب من المحسنین".



آیاتى در قرآن مجید وجود دارد که مسئله "قرب وجود الهی" را به انسان مطرح نموده است.این آیات را "آیات صفت قرب " نامیده اند.



۱. "و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون؛ در حالى که ما به او از شما نزدیک تریم، ولى شما نمى بینید ".
۲. "ولقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن أقرب الیه من حبل الورید؛ همانا ما آدمى را آفریده ایم و آن چه را نفس او وسوسه مى کند مى دانیم، و ما به او از رگ گردن نزدیک تریم. به احاطه علمى.
۳. "و اذا سألک عبادى عنى فانى قریب أجیب دعوة الداع اذا دعان ...؛ و چون بندگانم درباره من از تو پرسند، همانا من نزدیکم، خواندن خواننده را آن گاه که مرا بخواند پاسخ مى دهم ... ".
۴. "... ان ربى قریب مجیب؛ همانا پروردگار من نزدیک است و پاسخ دهنده".
۵. "... انه سمیع قریب؛ همانا او (خداوند) شنوا و نزدیک است".



قریب، یکى از اسماى حسناى الهى است که از این آیات نیز به دست مى آید.



فرقه "مشبّهه" و "مجسّمه" با استناد به ظواهر این آیات قائل به تجسیم شده اند و مى گویند خداوند داراى قرب مکانى است.



ولى تفسیر صحیح این است که این آیات کنایه از نهایت نزدیکى خداوند به بشر است و منظور از قرب و نزدیکی، احاطه وجودى خداوند به بشر و سایر موجودات است.



این آیات، به خصوص آیه ۱۶ سوره ق،مسئله "لامکان" بودن خداوند را به عالى ترین وجه ترسیم نموده است و این "لامکان" بودن خداوند به وسیله آیاتى دیگر همانند: " لیس کمثله شى ء "، " لاتدرکه الابصار "، "اینما تولوا فثم وجه الله" و ... نیز تأیید شده است.



خداوند به هر انسانى از رگ قلبش نزدیک تر است؛ پس او همه جا حضور دارد، حتى در درون جان و قلب؛ و مسلماً چنین کسى ما فوق مکان است؛ زیرا شى ء واحد نمى تواند با تمام وجودش در مکان هاى متعدد باشد.



خداوند همه جا حاضر و ناظر است و در عین حال مکانى ندارد و وجودش برتر از زمان و مکان است و از آن جا که همه چیز وابسته به وجود او است و هرگز از او جدا نیست، احاطه او بر موجودات احاطه وجودى، یعنى همان احاطه قیومى و ربوبى است.



طباطبایی، محمد حسین، المیزان فى تفسیرالقرآن، ج۱۸، ص۳۴۷.    
قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۹۳-۲۹۴.
مطهری، مرتضی، آشنایى باقرآن، ج۴، ص۲۶۳-۲۶۵.
مصطفوی، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن، ج۹، ص۲۲۶-۲۲۹.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج۲۲، ص۲۴۳-۲۵۲.
سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فى علوم القرآن، ج۳، ص۲۲.


 
۱. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۲. انبیاء/سوره۲۱، آیه۱.    
۳. سوره بقره۲، آیه۸۳.    
۴. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۰.    
۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۱.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۵۶.    
۷. واقعه/سوره۵۶، آیه۸۵.    
۸. ق/سوره۵۰، آیه۱۶.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۸۶.    
۱۰. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.    
۱۱. سبأ/سوره۳۴، آیه۵۰.    
۱۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۶.    




مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.    



جعبه ابزار