• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارتجاع ثمود (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بدگمانی قوم ثمود به دعوت صالح علیه السلام، ناشی از منطق ارتجاعی آنان بود.



والی ثمود اخاهم صــلحـا قال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره هو انشاکم من الارض واستعمرکم فیها فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی قریب مجیب (و بسوی قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابت‌کننده (خواسته‌های آنها) است!»)قالوا یـصــلح قد کنت فینا مرجوا قبل هـذا اتنهـنا ان نعبد ما یعبد ءاباؤنا واننا لفی شک مما تدعونا الیه مریب.(گفتند: «ای صالح! تو پیش از این، مایه امید ما بودی! آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان می‌پرستیدند، نهی می‌کنی؟! در حالی که ما، در مورد آنچه به سوی آن دعوتمان می‌کنی، در شک و تردید هستیم!»)
الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لا یعلمهم الا الله جاءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بما ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننا الیه مریب((و به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودی برای شما نیست! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده: این «ناقه» الهی برای شما معجزه‌ای است؛ او را به حال خود واگذارید که در زمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد! و آن را آزار نرسانید، که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت!))قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین.(رسولان آنها گفتند: «آیا در خدا شکّ است؟! خدایی که آسمانها و زمین را آفریده؛ او شما را دعوت می‌کند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرّری شما را باقی گذارد!» آنها گفتند: «(ما اینها را نمی‌فهمیم! همین اندازه می‌دانیم که) شما انسانهایی همانند ما هستید، می‌خواهید ما را از آنچه پدرانمان می‌پرستیدند بازدارید؛ شما دلیل و معجزه روشنی برای ما بیاورید!»)


واپس گرایی قوم ثمود، با اعلان وفاداری به آیین نیاکان خویش همراه بود.
قالوا یـصــلح قد کنت فینا مرجوا قبل هـذا اتنهـنا ان نعبد ما یعبد ءاباؤنا واننا لفی شک مما تدعونا الیه مریب. کلمه" رجاء" وقتی در مورد انسانی استعمال می‌شود و مثلا به کسی گفته می‌شود: " ما به تو امیدها داشتیم" منظور ذات آن کس نیست بلکه منظور افعال و آثار وجودی او است، و وقتی عبارت فوق به کسی گفته می‌شود که جز آثار خیر و نافع از او انتظار نداشته باشند پس" مرجو" بودن صالح در بین مردمش به این معنا است که او تا بوده دارای رشد عقلی و کمال نفسانی و شخصیت خانوادگی بوده که همه امید داشته‌اند روزی از خیر او بهره مند شده و او منافعی برای آنها داشته باشد، و از جمله" کنت فینا" بر می‌آید که آن جناب مورد امید عموم مردم بوده است.
الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود... قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض... قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین.


قوم ثمود از هرگونه حرکت اصلاحی، در جامعه خود خودداری می کرد.
کذبت ثمود المرسلیناذ قال لهم اخوهم صــلح الا تتقونولا تطیعوا امر المسرفینالذین یفسدون فی الارض ولایصلحون.
ولقد ارسلنا الی ثمود اخاهم صــلحـا ان اعبدوا الله فاذا هم فریقان یختصمون(ما به سوی «ثمود»، برادرشان «صالح» را فرستادیم که: خدای یگانه را بپرستید! امّا آنان به دو گروه تقسیم شدند که به مخاصمه پرداختند.)وکان فی المدینة تسعة رهط یفسدون فی الارض ولایصلحون.(و در آن شهر، نه گروهک بودند که در زمین فساد می‌کردند و اصلاح نمی‌کردند.)با توجه به اینکه" رهط" در لغت به معنی جمعیتی کمتر از ده یا کمتر از چهل نفر است روشن می‌شود که این گروه‌های کوچک که هر کدام برای خود خطی داشتند، در یک امر مشترک بودند و آن فساد در زمین و به هم ریختن نظام اجتماعی و مبادی اعتقادی و اخلاقی بود، و جمله" لا یصلحون" تاکیدی بر این امر است چرا که گاه انسان فسادی می‌کند و بعد پشیمان می‌شود و در صدد اصلاح برمی آید ولی مفسدان واقعی چنین نیستند، دائما به فساد ادامه می‌دهند و هرگز در صدد اصلاح نیستند. مخصوصا با توجه به اینکه" یفسدون" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار می‌کند نشان می‌دهد که این کار همیشگی آنها بود. هر یک از این نه گروهک، رئیس و رهبری داشتند و احتمالا هر کدام به قبیله‌ای منتسب بودند.


۱. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.    
۲. هود/سوره۱۱، آیه۶۲.    
۳. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.    
۴. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۰.    
۵. هود/سوره۱۱، آیه۶۲.    
۶. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۰، ص۴۶۳.    
۷. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۹.    
۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۰.    
۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۱.    
۱۰. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۲.    
۱۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۱.    
۱۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۵۲.    
۱۳. نمل/سوره۲۷، آیه۴۵.    
۱۴. نمل/سوره۲۷، آیه۴۸.    
۱۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۴۹۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ارتجاع ثمود».    



جعبه ابزار