اسماعیل آشتیانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آشتیانی \āštiyānī\، اسماعیل (۱۳۱۰ ق- ۱۳۴۹ ش/ ۱۸۹۲-۱۹۷۰ م)، نگارگر، شاعر و ادیب معاصر ایرانی.
آشتیانی در یک خانوادۀ روحانی در تهران زاده شد. پدر او شیخ مرتضى، و نیایش، میرزا حسن آشتیانی، از مبارزان نامآور جنبش تنباکو بودند. وی آموزش خود را در مدرسههای اسلام و دارالفنون به انجام رسانید. دلبستگی به نگارگری و استعداد در آن، از کودکی در وی آشکار گردید. نخستین کارهای او نسخهبرداری از نگارههای شاهنامۀ فردوسی بود که بر هرچه در دسترسش قرار میگرفت، ترسیم میکرد.
استادان نقاشی او در دارالفنون مصورالممالک ذوالفقاری، میرزا حاجآقا نقاشباشی و شیخالمشایخ بودند. آشتیانی در جستوجوی هدفی والاتر بود و سرانجام آن را در «مدرسۀ صنایع مستظرفه» یافت که در ۱۳۲۹ ق/ ۱۹۱۱ م به سرپرستی کمالالملک بنیاد نهاده شده بود. کمالالملک پس از دیدن نمونۀ کارهای او، آموزش وی را پذیرفت، اما آن را مشروط بدان کرد که آشتیانی «تا پایان دورۀ مدرسه، فقط هنر نقاشی را راه و طریق خود بداند.»
اسمـاعیل این شرط را پذیرفت و به آن مدرسه راه یافت؛
اما پیوستن به عالم هنر برای وی آسان نبود. چون او در یک خاندان روحانی زاده شده بود، انتخاب نگارگری و پیوستن به جرگۀ هنرمندان گونهای سنتشکنی به شمار میآمد؛ ازاینرو با مخالفتهای سخت روبهرو گردید، تاجاییکه به گفتۀ خودش ورود به مدرسه امری «غیرممکن» مینمود.
بروز استعداد درخور توجه و پایداری او در رسیدن به هدف، سبب کاهش مخالفتها شد و او سرانجام به عالم هنر پیوست. پشتکار و دلبستگی و توانایی آشتیانی در فراگیری به پایهای بود که توانست دورۀ پنجسالۀ مدرسه را در ۳ سال به پایان بَرَد و شاگرد اول مدرسه شود.
کمالالملک که در آشتیانی افزونبر توانایی هنری، نیکاندیشی و راسترَوی را دیده، و او را راهرو راستین مکتب خود یافته بود، وی را به معلمی مدرسه برگزید. گویا در همین زمان آشتیانی بر آن شد که تحصیلات خود را در رشتۀ دیگری جز نگارگری ادامه دهد. در نامهای که در این هنگام به استاد خود کمالالملک نوشت، از وی اجازه خواست که مدرسۀ صنایع مستظرفه را رها سازد، اما کمالالملک در دیداری که با او داشت، وی را از این کار بازداشت.
آشتیانی که به استاد خویش به دیدۀ مراد مینگریست، ماندن در کنار او را از ادامۀ تحصیل برتر شمرد و اندکی پس از آن به معاونت مدرسه برگزیده شد (۱۳۳۵ ق/ ۱۹۱۷ م). پس از بازنشستگی کمالالملک، آشتیانی در ۱۳۰۷ ش به ریاست مدرسه انتخاب گردید.
در سالهای مدیریت او آموزش درسهای تازهای چون مینیاتورسازی، تذهیب، کالبدشناسی، تاریخ هنر، ریاضیات، و قواعد مناظر و مرایا به درسهای مدرسه افزوده، و کتابخانهای برای مدرسه بنیاد نهاده شد.
مدیریت آشتیانی در مدرسۀ صنایع مستظرفه چندان به درازا نکشید و او در ۱۳۰۹ ش به اروپا سفر کرد. در این سفر که بیشتر به قصد بررسی و کسب تجربه انجام گرفت، به درخواست شرکت فیلمبرداری «اوفا» در آلمان از برخی هنرپیشگان معروف آن شرکت تکچهرههایی تهیه کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و استخدام در آن شرکت و ماندن برای همیشه در آلمان به او پیشنهاد شد. آشتیانی نپذیرفت و به ایران بازآمد. او پس از بازگشت به تهران، در مدرسۀ دارالفنون، دانشکدۀ ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس پرداخت.
خدمات آشتیانی در مدیریت مدرسۀ صنایع مستظرفه، استادی وی در دارالفنون و دانشسرای عالی، و کوششهای او در ترویج فرهنگ و هنر، سبب گردید که در ۱۳۲۵ ش از سوی شورای عالی فرهنگ به او عنوان دکتری افتخاری و نشان درجۀ اول هنر داده شود. وی در ۱۳۲۶ ش به استادی دانشکدۀ فنی برگزیده شد. در ۱۳۲۸ ش، باآنکه بیش از ۵۷ سال نداشت، بهسبب خستگی جسمی و روحی به درخواست خود بازنشسته شد؛ اما کوشش هنری و فرهنگی وی پایان نپذیرفت و عضویت او در شورای عالی فرهنگ و هنرهای زیبا و انجمن ادبی فرهنگستان ادامه یافت.
آشتیـانی در ایـن دوره در کارگـاه شخصی خـود بـه پدیدآوردن آثار تازه پرداخت. تابلوهای تکچهرۀ خودِ وی، نامهنویس، بهلول در خواب، پرندههای تیرخورده، نوازندۀ آکوردئون و جز آنها، از این آثار بود. آشتیانی در نگارگری پیرو مکتب کمالالملک، یعنی طبیعتگرا بود و بیشتر موضوعهای آثار خود را از طبیعت انتخاب میکرد. گرچه بیشتر تابلوهای او رنگ روغنی است، اما در کار آبرنگ و سیاهقلم نیز توانا بود. دقتِ دیدِ هنری، قدرت طراحی، رنگگذاری متناسب و بهکارگرفتن ذوق شاعرانه از ویژگیهای نگارگری او ست.
برجستهترین کارهای آشتیانی رؤیای حافظ، قهوهخانۀ سر راه، تکچهرههای خود وی و نامهنویس است. تأثیر کمالالملک بر آشتیانی چنان بود که وی گاه در انتخاب موضوع تابلوها از او پیروی میکرد و از دریچۀ چشم او به جهان مینگریست. همانندی دیدگاه موضوع تابلوهای فالگیر و میرزا هادی خوشنویسِ کمالالملک را با تابلوهای قهوهخانه و نامهنویسِ آشتیانی نمیتوان اتفاقی دانست. شمار تابلوهای آشتیانی به یکصد میرسد که بخشی از آنها بهوسیلۀ خود وی به کتابخانۀ مجلس شورای ملی واگذار گردیده است و شماری در موزهها و مجموعههای خصوصی، و نزد خانوادۀ او نگاهداری میشود.
آثار وی در دوران زندگی و پس از درگذشت او در چندین نمایشگاه به تماشا گذاشته شده است. ازآنمیان میتوان اینها را نام برد: نمایشگاه هنرهای زیبای ایران به کوشش انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی (۱۶ بهمن ۱۳۲۴ تا ۱۰ فروردین ۱۳۲۵)، نمایشگاه آثار آشتیانی در انجمن ایران و آمریکا (آبان ۱۳۳۳ و اسفند ۱۳۴۹)، نمایشگاه آثار نقاشان ایرانی در باشگاه مهرگان (آبان ۱۳۳۳) و نمایشگاه آثار نقاشان نخبۀ معاصر ایران در مجلس شورای ملی (اسفند ۱۳۵۱).
آشتیانی شعر نیز میسرود و «شعله» تخلص میکرد. دیوان اشعار او به چاپ رسیده است. آثار او عبارت است از: سفرنامۀ اروپا، اختراع الفبایی بر مبنای حروف فارسی برای اصلاح خط، مناظر و مرایا، ادعیۀ قرآن یا احسن الادعیة، تصحیح دیوانهای منوچهری دامغانی و امیرخسرو دهلوی، نماز در اسلام، منتخبات رباعیات خیام، ترانههای باباطاهر، صائب، حافظ و «شرح حال و تاریخ حیات کمالالملک». واپسین اثر نقاشی او تکچهرۀ همسرش است که ناتمام مانده است. آشتیانی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۹ در تهران درگذشت.
برای مطالعۀ بیشتر دربارۀ اسماعیل آشتیانی به این منابع میتوان مراجعه کرد: آشتیانی، اسماعیل، «شرح حال و تاریخ حیات کمالالملک»، هنر و مردم، تهران، ۱۳۴۲ ش، شم ۷؛ «آشتیانی»، همان، ۱۳۴۹ ش، شم ۹۴؛ «پیوستگـان به خاموشی»، فرهنگ و زندگی، تهران، ۱۳۴۹ ش، س ۱، شم ۲؛ «در نمایشگاههای نقاشی»، سخن، تهـران، ۱۳۴۹ ش، س ۲۰، شم ۱۰۹؛ سادات نـاصری، حسن، سرآمدان فرهنگ و تاریخ ایران در دورۀ اسلامی، تهران، ۱۳۵۳ ش؛ سپهرم، مسعود، تاریخ برگزیدگان، تهران، ۱۳۴۱ ش؛ سیاح، فاطمه، «نظری به نمایشگاه هنرهای زیبای ایران»، پیام نو، تهران، ۱۳۲۵ ش، س ۲، شم ۱۰؛ «شـرح حال آقای آشتیـانی»، بنیـاد فرهنگ، تهـران، ۱۳۳۹ ش، شم ۳؛ علـوی، بزرگ، «نمایشگاه هنرهای زیبا»، پیام نو، تهران، ۱۳۲۵ ش، س ۲، شم ۱۰؛ مکتب کمالالملک، تهران، ۱۳۶۴ ش؛ «نمایشگاه نقاشی مجلس و خاطرهای از استاد آشتیانی»، وحید، تهران، ۱۳۵۱ ش، س ۱۰، شم ۶؛ «نمـایشگـاه هنرهـای زیبـای ایران»، سخن، تهران، ۱۳۲۵ ش، س ۲، شم ۱؛ «نمونههـایی از ذوق و هنر ایران در دو نمایشگاه»، اطلاعات ماهانه، تهران، ۱۳۳۳ ش، شم ۸.
•
سمسار (دبا)، محمدحسن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «اسماعیل آشتیانی»، ص۳۶۸.