اضمار (ادبیات فارسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از اصطلاحات بکار رفته در
ادبیات فارسی، اضمار بوده که در لغت به معنی «لاغر کردن چهارپایان» و در اصطلاح به معنای ساکن کردن دومین حرف جزء میباشد.
در اصطلاح
عروض سه تعریف برای آن ذکر شده:
الف- ساکن کردن دومین حرف فاصله که متحرّک است؛
ب- ساکن کردن دومین حرف سبب ثقیلی را که در اوّل رکن قرار گرفته است؛
ج- ساکن کردن دومین حرف جزء (تفعله).
اضمار در متفاعلن آن است که تای مُتَفاعلن را ساکن گردانند تا مُتْفاعلن شود، آنگاه به جای آن مستفعلن میگذارند که «مضمر» است.
زِحاف اضمار را اگر با زِحاف خَبْن جمع کنند، مفاعلن میشود که «مضمرِ مخبون» است و آن را «موقوص» میگویند، و اگر با زحاف طی جمع کنند، مفتعلن میشود که «مضمرِ مَطْوی» است و آن را «مجزول» میگویند، و اگر با زحاف قطع جمع کنند مفعولن میشود که «مضمرِ مقطوع» است، و اگر با زحاف حَذَذ جمع کنند، فعلن میشود که «مضمر احذّ» است، و اگر با زِحاف اِذاله جمع کنند، مستفعلان میشود که «مضمرِ مُذال» است، و اگر با زحافِ ترفیل جمع کنند، مستفعلاتن میشود که «مضمرِ مُرَفّل» است.