• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



الب (به فتح الف و سکون لام)، از مفردات نهج البلاغه، به معنای جمع شدن و جمع کردن می‌باشد. در بیان حضرت امیر (علیه‌السلام) حرکت‌های ظالمانه‌ی طلحه و زبیر؛ و فساد انگیزی معاویه از این واژه استفاده شده است.



این کلمه بر وزن عقل، به معنای جمع شدن و جمع کردن، به صورت لازم و متعدی (هر دو) آمده است. از باب تفعیل آن، به‌معنی جمع و به معنی افساد نیز آید، گویی جمع کردن مردم بر فساد است.


امام (صلوات‌اللّه‌علیه) دربارۀ طلحه و زبیر فرموده: «اللهم انهما قطعانی و ظلمانی و نکثا بیعتی و البّا الناس علّی فاحلل ما عقدا...؛ خدایا این دو با من قطع رحم کردند و ظلم نمودند و مردم را بر من شورانیدند، خدایا آنچه را که بسته‌اند، بگشای.»


و در نامه‌ای به معاویه (علیه‌لعائن‌اللّه) می‌نویسد: فطلبتنی بما لم تجن یدی و لا لسانی و عصبته انت و اهل الشام بی و البّ عالمکم جاهلکم و قائمکم قاعدکم؛ یعنی: تو مرا با خون عثمان مطالبه کردی با آنکه دستم و زبانم در آن جنایتی نکرده است، تو و اهل شام خون عثمان را بر من بستید و عالمتان جاهلتان را و قائمتان نشستۀ‌تان را فاسد کرد.»
گویند منظور از «عالم» ابوهریره و از «قائم» عمرو بن عاص است، محمد عبده آن‌را تحریک معنی کرده است؛ لذا آن به معنی تحریک نیز آید.


۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۹۵، خطبه۱۳۷.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۴۶، نامه۵۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، «مفردات نهج البلاغه»، ص۵۷.    


رده‌های این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی




جعبه ابزار