امامزاده عبیدالله بن محمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسن عبیدالله بن
محمد بن
عمر اطرف بن
امام علی (علیهالسّلام)، نواده امام علی (علیهالسّلام) سیدی محدث و بزرگوار و صحابه
امام محمدباقر (علیهالسّلام) و
امام صادق (علیهالسّلام) بود که به دست
منصور دوانیقی در
بغداد به شهادت رسید.
مزاری در منطقه اعظمیه بغداد، در محله نصه و در پانصد متری
مرقد ابوحنیفه، واقع شده و به مشهدالنُذور معروف است که به عبیدالله منسوب است و محل حاجتگرفتن مردم است اما برخی به اشتباه این مزار را به نواده امام سجاد (علیهالسّلام) نسبت دادهاند.
عبیدالله بن محمد، نواده بزرگوار امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام)، و سیدی محدث
و بزرگوار بود، نسب شریفش با دو واسطه، به امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) میرسد که چنین است: عبیدالله ابن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی (علیهالسّلام).
وی مکنا به ابوالحسن،
مادرش خدیجه، دختر
امام زینالعابدین (علیهالسّلام) و سیدی محترم، بردبار و بخشیده بود.
«و کان جواداً حلیماً سیداً هو صاحب مقابر النذور ببغداد.» برخی عمر او را ۵۷ سال
و بعضی ۶۳ سال و ۶۷ سال
دانستهاند. وفات وی در منابع متاخر، سال ۱۵۰ ه. ق، ذکر شده است.
عبیدالله بن محمد از پدرش، از جدش امام علی (علیهالسّلام)، از
زید بن امام علی بن الحسین السجاد (علیهالسّلام)،
از
صفوان بن سلیم،
از امام محمد باقر (علیهالسّلام) و از امام صادق (علیهالسّلام) روایت نقل نموده و از اصحاب این دو امام بزرگوار بوده است.
از او نیز
خالد بن عبدالله واسطی،
فضیل بن سلیمان نمیری،
ابنالمبارک، ابویوسف
القاضی،
حسین بن زید بن امام علی بن الحسین السجاد (علیهالسّلام)،
حجاج بن ارطاه، روایت نقل نمودهاند.
اما متاسفانه، هیچ روایتی از او در کتب شیعه و سنی ثبت نشده و جز به نیکی، از او یاد نشده است.
«و ما علمت فیه جرحة، ولا روایة له فی الکتب الستة.»
عبیدالله با وجود آنکه شوهرعمه منصور بود، اما با دسیسه او، در سن ۶۷ سالگی به شهادت رسید. منصور برای از بین بردن سادات بنیهاشم شیوه خاصی داشت که بر سر راه آنان، حفرههای عمیقی ایجاد میکرد و آنها را میپوشاند و بعد از افتادن فرد در چاه، آن را با خاک پر میکرد و به این وسیله، سادات را زنده بهگور میکرد و همانجا مدفن آنان میشد، چنانکه
ابنعنبه مینویسد: «و هو صاحب مقابر النذور ببغداد و قبره مشهور بقبر عبیدالله وکان قد دفن حیاً.»
علمای انساب و مورخان برای عبیدالله، چهار همسر ذکر نمودهاند که عبارتاند از: ۱. زینب، دختر امام محمد باقر (علیهالسّلام)؛
۲. امالحسین، دختر
عبدالله بن امام محمدباقر (علیهالسّلام)
۳. عمه منصور دوانیقی؛
۴. بانویی از
آل زبیر.
فرزندان عبیدالله که در منابع، از آنها یاد شده است، عبارتاند از:
۱. امّ محمد: مادرش امالحسین، دختر عبدالله بن امام محمد باقر (علیهالسّلام).
۲. خدیجه.
۳. فاطمه که مادر این دو، عمه منصور است.
۴. محمد اکبر مشهور به فارسالشجاع، مادرش امالحسین.
۵. الیاس؛ ۶. عباس؛ ۷. عباس اصغر؛ ۸. یحیی؛ ۹. حسین؛ ۱۰. عیسی.
۱۱. علی، مکنا به ابوابراهیم،
مشهور به اکبر
و ملقب به طیب
و طبیب
و راوی حدیث بود. او شاعری توانا، مادرش از آلزبیر و بنا به گفته ابنخداع، مادرش هاشمی نوفلی است.
متوکل، او و فرزندش احمد را از بغداد به
کوفه فراخواند و سپس احمد بن علی، به
مصر رفت و خویشانش نیز به او ملحق شدند.
به سبب شهرت عبیدالله و خاندان او، عدهای برای کسب شرافت، نسب او را به خود نسبت دادند که از این میان در
هرات، شخصی ادعا کرد که جعفر بن طاهر بن عبیدالله است، این نسب به علت ذکر نشدن نام طاهر میان فرزندان عبیدالله، باطل است و گوینده آن دروغگو است.
تداوم نسل عبیدالله، تنها از ابوابراهیم
علیاکبر الطبیب الشاعر است که از او، چهار فرزند معقب، به این نامها، به یادگار مانده است:
۱. عبیدالله الاکبر که در
بحران سکونت داشت و ملقب به مرطن یا مبطن بود.
۲. ابوالحسین احمد که نسلش در مصر و
حجاز، سکونت داشتند، وی ملقب به طیب بود.
۳. حسن، ملقب به شیخ شعرانی، دارای فرزندانی در مصر بود.
۴. ابراهیم، نسلش در بطائح،
بصره و
اهواز بودند.
زیارتگاه عبیدالله، در منطقه اعظمیه بغداد، در محله نصه و در پانصد متری
مرقد ابوحنیفه، واقع شده و به مشهدالنُذور
و قبرالنُذور
معروف است، علت انتساب این زیارتگاه به مشهدالنذور، آن است که اهالی بغداد، نذرهایشان را به آنجا میبرند و حاجتروا میگردند.
یاقوت حموی در کتاب
معجم البلدان مینویسد:
قبری است پشت بغداد که تا بغداد، به قدر نصف میل، فاصله دارد، آن قبر را مردم زیارت میکنند و برای روا شدن حوایج خود در آنجا نذر و نیاز مینمایند. از
قاضی تنوخی بغداد نقل شده است که گفت: «من در آن موقعی که عضدالدوله از بغداد، به عزم
همدان خارج شد، با او بودم، همین که چشم عضدالدوله به قبرالنذور افتاد، از من پرسید: «این چه بنایی است؟» گفتم: «این مشهدالنذور است» نگفتم قبرالنذور است، زیرا میدانستم که وی کلمه قبر را به فال بد میگیرد، عضدالدوله از اینکه من کلمه قبر را به زبان جاری نکردم، خوشحال شد و گفت: «میدانستم که اینجا قبرالنذور است، ولی قصدم از این سؤال، دانستن شرح حال صاحب این قبر است» من گفتم: «این قبر عبیدالله بن محمد بن عمر بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب است.
یکی از خلفا در نظر گرفت که وی را مخفیانه بکشد، پس دستور داد تا در اینجا گودالی کندند و روی آن را پوشانیدند، موقعی که عبیدالله از اینجا عبور کرد، غفلتاً در این گودال افتاد و خاک روی او، ریخته شد و بدین وسیله، زنده به گور گردید! این قبر را از آنرو قبرالنذور میگویند که هرکس حاجتی داشته باشد، برای این قبر، نذر و نیازی میکند و به مقصود خویش میرسد، من مکرر برای این قبر، نذر کردهام و به حاجت خود رسیدهام.
عضدالدوله، این موضوع را قبول نکرد و گفت: «روا شدن اینگونه حوایج، تصادفی و اتفاقی است و منشا اینگونه باورها، از خرافات مردمان عوام است که میخواهند برای خود دکان و بازاری باز نمایند»! ! قاضی میگوید: «من در جواب وی، چیزی نگفتم» پس از چند روزی دیدم عضدالدوله مرا خواست و گفت: «نذر درباره این قبر، مجرب و مؤثر است، زیرا من حاجت مهمی داشتم و برای صاحب این قبر، نذری کردم و به مقصود خود رسیدم.»
همین مطلب را
ابوالحسن عُمری نسابه نیز نقل کرده و مبلغ نذر عضدالدوله را ده هزار درهم نوشته و اشاره کرده است که او پس از برآمدن حاجتش، به کاتب خود ابوالقاسم عبدالعزیز بن یوسف دستور داد تا نامهای به ابوالریّان، حاکم بغداد بنویسد تا مبلغ مذکور را به مشهدالنذور بفرستد.
ابوالحسن عُمری، نسبشناس بزرگ مینویسد:
ابوعلی قطّان مقری، در مسجد ذیالنخلتین بصره که بین بازار بنیضبّة بن ادوجوثة بحرینی قرار دارد، برایم نقل کرد که ابوعبدالله بن عبدالواحد هاشمی که دوست ابوبکر شبلی صوفی بود، برایم نقل کرد که
المستکفی (ابوالقاسم عبدالله، بیست و دومین خلیفه عباسی (خلافت: ۳۳۳- ۳۳۴ ه. ق).)به زیارت مقابرالنذور در شرق بغداد رفت که تربت عبیدالله بن محمد بن عمر الاطرف است. ابوعلی ابن عبدالعزیز هاشمی که امام جماعت بغداد در آن موقع بود، به وی گفت: «اگر به قبرهای مسیحیان میرفتیم، بهتر از آن بود که به مشهدالنذور برویم، هنگامی که مستکفی به مشهدالنذور رسید، او را از امامت جماعتی بر کنار کرد و سپس گفت: امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) را در خواب دیدم که به من فرمود: «فرزندم را زیارت کن». سپس فرزند عبدالعزیز، ابوبکر نیز از نماز خواندن برکنار شد.
با اینکه بیشتر علمای انساب، نام و نسب شخص مدفون در مشهدالنذور را عبیدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی (علیهالسّلام) گفتهاند و درباره شیوه کشته شدن و محل دفن وی، گزارشهایی نقل نمودهاند، اما در تعدادی از دیگر منابع تاریخی، بیان شده که وی، نواده
امام سجاد (علیهالسّلام) است، از جمله یاقوت حموی، این مشهد را متعلق به عبیدالله بن محمد بن عمر الاشرف بن امام زینالعابدین (علیهالسّلام) میداند.
خطیب بغدادی نیز نقل کرده است که عبیدالله بن محمد بن عمر بن علی بن ابیطالب در زمین خود، اطراف کوفه، به نام «لُبَیا» دفن شده است و قبرالنذور، مدفن عبیدالله بن محمد بن عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (علیهماالسّلام) میباشد.
اما این ادعا، منشا صحیحی ندارد، زیرا محمد بن عمر الاشرف بن امام زینالعابدین (علیهالسّلام)، سه فرزند به نامهای عمر، علی و حسین داشته و فرزندی به نام عبیدالله نداشته است که در کوفه، سکونت داشته
یا در بغداد، کشته شده باشد. بهطور قطع، این تشکیک را مخالفان این مشهد ساختهاند تا از اهمیت آن بکاهند.
از مشاهیر مدفون در مرقد عبیدالله، حسن بن علی بن حمزه علوی است، او نقیب سادات در دوره خلافت
الناصر لدین الله عباسی بوده و نسب وی تا امام زینالعابدین (علیهالسّلام) به شرح زیر است: ابومحمد حسن، ملقب به علمالدین، فرزند علی بن ابیالحسین حمزة بن ابیالحسن محمد کمالالشرف بن ابیالقاسم حسن بن ابیجعفر محمد بن ابیالحسن علی بن محمد الاقساسی بن ابیالحسین یحیی بن حسین ذیالدمعة بن زید الشهید بن امام زین العابدین (علیهالسّلام) است. او در سال ۵۰۹ ه. ق، در «اقساس» کوفه متولد شد.
در سال ۵۶۳ ه. ق، نیز نقابت علویان کوفه را عهدهدار شد، سپس به بغداد رفت و منصب نقابت علویان، از سوی خلیفه ناصر بالله عباسی در سال ۵۸۹ ه. ق، به او واگذار شد. دیوان شعری داشت و اهل حدیث و بحث بود، در سال ۵۹۳ ه. ق، از منصب نقابت عزل گردید، پس از آن، از منزل خود بیرون نیامد، تا اینکه پس از بیست روز درگذشت و در مشهدالنذور دفن شد.
همچنین در سال ۶۷۱ ه. ق،
شمسالضحی شاه لبنی، دختر عبدالخالق بن ملکشاه بن ایوب، کنار این زیارتگاه، مدرسهای به نام عصمتیه برای تدریس فقه
مذاهب چهارگانه اهلسنت بنا کرد و در مجاورت آن، مقبرهای برای خود و خانقاهی برای صوفیان، ساخت.
شمسالضحی، ابتدا همسر
احمد بن مستعصم بالله (آخرین خلیفه عباسی) بود و پس از وی، با
عطاملک جوینی ازدواج کرد، او در سال ۶۷۸ ه. ق، درگذشت و در مقبرهای که کنار مدرسه خود ساخته بود، دفن گردید.
او از همسر اولش، صاحب دختری به نام رابعه بود که به ازدواج خواجه شرفالدین هارون، فرزند
شمسالدین محمد جوینی درآمد و در سال ۶۸۵ ه. ق، درگذشت و در مقبره مادرش، در مدرسه عصمتیه، به خاک سپرده شد.
همچنین مظفرالدین علی، فرزند عطاملک جوینی از شمسالضحی که به دستور غازان خان در سال ۶۹۶ ه. ق، به قتل رسید، در این مقبره، دفن شده است.
با توجه به دفن رابعه و مادرش «امرابعه» در این مکان، این زیارتگاه، امروزه به نام ابیرابعه و امرابعه شناخته میشود.
۳:۰۰.
زیارتگاههای عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، برگرفته از مقاله «مشهدالنذور» ج۱، ص۴۰۳-۳۹۵.