ام کلثوم بنت عقبه بن ابی معیط خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
امّ کلثوم بنت عُقبة بن ابی مُعَیط از
بنیامیه ، خواهر مادری
عثمان و از اشرافزادگان
قریش بود.
پدرش در دشمنی با پیامبر سرسختی فراوانی از خود نشان داد و پس از اسارت در سال دوم هجری در
جنگ بدر به فرمان پیامبر کشته شد.
مادرش أَروَی از نوادگان دختری
عبدالمطلب بود که ابتدا به ازدواج عفان درآمد و عثمان از او به دنیا آمد و سپس همسر عقبه شد.
امّکلثوم در
مکه اسلام آورد و با پیامبر بیعت کرد.
؛ اما بر اثر ممانعت خانوادهاش نتوانست به
مدینه رود. پس از
صلح حدیبیه در سال ششم هجری تصمیم گرفت به مدینه مهاجرت کند. خانواده او در حوالی مکه علفزاری داشتند و امّکلثوم هرگاه بدانجا میرفت، چند روز میماند و سپس به مکه باز میگشت. یکبار توشه کافی برای خود تهیه کرد و به آن علفزار رفت و چون مردی که تا علفزار او را همراهی کرده بود بازگشت، امّکلثوم راه مدینه را در پیش گرفت و چون با مسیر آشنا نبود مردی از خزاعه (همپیمانان پیامبر در صلح حدیبیّه) او را تا مدینه همراهی کرد. خانواده او پس از چند روز به جستجوی او برآمدند و برادرانش ولید و عماره در جستجوی او به مدینه آمدند و چون از حضور او در آنجا آگاه شدند از پیامبر خواستند او را به آنان تحویل دهد. امّکلثوم از پیامبر خواست که درخواست آنها را محقق نسازد، زیرا در غیر این صورت آنان او را شکنجه میدهند و او طاقت آن را ندارد.
پیامبر او را تحویل نداد و امّ کلثوم در مدینه ماند.
او را تنها زن قریشی دانستهاند که از خانواده نامسلمان خود گریخت و بدون همراهی هیچیک از خویشانش به مدینه مهاجرت کرد.
در آنجا
زید بن حارثه ،
زبیر بن عوام و
عبدالرحمن بن عوف و
عمرو بن العاص از او
خواستگاری کردند و چون او با برادرش عثمان مشورت کرد عثمان از او خواست تا نظر پیامبر را جویا شود. آن حضرت زید را برگزید.
به روایت دیگری که غالب مفسران آن را ترجیح دادهاند، امکلثوم چون مایل بود به
ازدواج پیامبر درآید خود را به پیامبر بخشید و آن حضرت او را به ازدواج زید بن حارثه (برده آزاد شده پیامبر) درآورد و برای او فرزندانی به نامهای زید و رقیه به دنیا آورد.
پس از
شهادت زید در سال هشتم هجری
(یا مطلّقه شدن امّکلثوم)
او به همسری زبیر بن عوام درآمد. زبیر از او صاحب دختری به نام زینب شد؛ امّا چون زبیر بر زنان خود سخت میگرفت زندگی با او دوام نیافت و به
طلاق امّکلثوم انجامید.
پس از آن چند تن از او خواستگاری کردند که پیامبر از میان آنان عبدالرحمن بن عوف را برای امّکلثوم برگزید.
امّکلثوم در زندگانی خود با عبدالرحمن صاحب فرزندانی به نامهای ابراهیم و حمید
و محمد و اسماعیل
و حمیدة و أمة الرحمن
شد. امّکلثوم در دوره
خلافت عمر بن خطاب به سبب هجرتش به مدینه، مشمول عطایای سالانه
خلیفه قرار گرفت که میزان آن را متفاوت ذکر کردهاند.
عبدالرحمن در دوره پیامبر با عثمان عقد اخوت بسته بود؛
اما ازدواج او با امّکلثوم (خواهر مادری عثمان) در گرایش عبدالرحمن به عثمان در شورای ۶ نفره برای تعیین خلیفه سوم، نقش فراوانی داشت که
امیرمؤمنان ،
امام علی علیه السلام به آن اشاره کرده است.
عبدالرحمن مردی ثروتمند بود و چون از دنیا رفت
ارث فراوانی از او به امّکلثوم رسید.
او سپس به همسری
عمرو عاص درآمد و یک ماه پس از آن درگذشت.
تاریخ مرگ او را دوره خلافت علی علیه السلام (۳۵-۴۰ هجری) ذکر کردهاند.
به نقل طبری چون عثمان، عمرو عاص را در سال ۲۵ از ولایت
مصر عزل کرد
امّکلثوم را طلاق داد.
با توجه به اینکه گزارشات دیگر سخن از همسری او با عبدالرحمن تا سال ۳۱ هجری دارد، گزارش طبری مورد تأمل است.
امّکلثوم از راویان
حدیث است
و شیخ در
رجال خود و
ابن حبان در کتاب الثقات از او نام بردهاند.
یکی از روایات فضیلت
سوره توحید از او منقول است.
هنگامی که برادران امّکلثوم از پیامبر خواستند بر اساس پیمان حدیبیه (که مطابق یکی از بندهای آن اگر فردی در مکه مسلمان شده و به مدینه هجرت میکرد پیامبر (صلی الله علیه وآله) باید او را به
قریش برمیگرداند) خواهر خود را به مکه باز گردانند، و او از ضعف و ناتوانی خود در برابر فشارها و شکنجههای کافران مکه سخن گفت آیه ۱۰
ممتحنه نازل شد و از پیامبر خواست که ایمان زنان مهاجر به مدینه را بیازماید و چنانچه آنان را مؤمن یافت از بازگرداندنشان به کافران چشم بپوشد
:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِذا جاءَکُمُ المُؤمِنتُ مُهجِرت فَامتَحِنوهُنَّ اللّهُ اَعلَمُ بِایمنِهِنَّ فَاِن عَلِمتُموهُنَّ مُؤمِنت فَلا تَرجِعوهُنَّ اِلَی الکُفّارِ...».
بنابر برخی روایات، پیامبر در پاسخ به برادران او فرمود: زنان مشمول قرارداد حدیبیّه نیستند.
درباره نحوه امتحان زنان مهاجر اقوال متعددی وجود دارد؛ به روایت
ابن عباس آنان میبایست سوگند یاد کنند که بر اثر نفرت از شوهر، رغبت به سرزمین دیگر، دنیاطلبی، عشق به یکی از مردانِ ما (مسلمانان)، مهاجرت نکردهاند و صرفاً محبت خدا و رسول خدا انگیزه مهاجرت آنان بوده است.
به روایت دیگری از ابن عباس ذکر
شهادتین برای امتحان آنها کافی بود.
عایشه نقل میکند که همان تعهدهایی که پیامبر در بیعت خود از زنان مدینه گرفت برای آنان مطرح میکرد.
امّکلثوم پس از آنکه سکونتش در مدینه حتمی شد، خود را به پیامبر بخشید تا به ازدواج او درآید. پیامبر بخشش او را پذیرفت؛ امّا او را به ازدواج زید بن حارثه درآورد. امّکلثوم که از این مسئله ناراحت شده بود گفت: خود را به او
هبه کردم؛ امّا او مرا به ازدواج بردهاش درآورد، آنگاه آیه ۳۶
احزاب نازل شد: «و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امراً أن یکون لهم الخیرة من امرهم...»
امّ کلثوم وقتی متوجه شد که این امر خواست خدا و رسول خدا بوده و در این امر خیری نهفته است به این ازدواج راضی شد.
احکام القرآن، جصاص؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ البحر المحیط فی التفسیر؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور؛ دلائل النبوه؛ رجال الطوسی؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ سیر اعلام النبلاء؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صحیح البخاری؛ الطبقات الکبری؛ کتاب الثقات؛ مسند احمد بن حنبل؛ المغازی؛ النکت و العیون، ماوردی؛ نهجالبلاغه.
دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «امکلثوم بنت عقبه بن ابی معیط».