انتقام از قوم لوط (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قوم لوط مردمانی بودند که به گناه شنیع
لواط مبتلا بودند و بسیار جسورانه از فرمان فرستاده خداوند سرپیچی می کردند و سرانجام خداوند از آنها با عذابهای سه گانه
صیحه وحشتناک، زیر و رو شدن کامل شهر و بارانى از سنگ
انتقام گرفت و
مجازات کرد.
قوم لوط دچار
انحراف جنسی
لواط بودند و همین امر سبب نزول
بلا برآنان و گرفتاری به
انتقام خداوند شد:
«وجآء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلاتفضحون• واتقوا الله ولاتخزون• قالوا اولم ننهک عن العــلمین• فاخذتهم الصیحة مشرقین• فجعلنا عــلیها سافلها وامطرنا علیهم حجارة من سجیل• فانتقمنا منهم وانهما لبامام مبین». (از سوی دیگر)
اهل شهر (با خبر شدند و به سوی خانه
لوط ) آمدند در حالی که به یکدیگر بشارت میدادند• (لوط) گفت اینها میهمانان منند، آبروی مرا نریزید!•گفتند مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم احدی را به میهمانی نپذیر!)•سرانجام بهنگام
طلوع آفتاب صیحه (مرگبار، بصورت
صاعقه یا
زمین لرزه ) آنها را فرو گرفت•سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم) بالای آنرا پائین قرار دادیم و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم•ما از آنها
انتقام گرفتیم و این دو (قوم لوط و
اصحاب ایکه ) شهرهای ویران شده شان بر سر راه آشکار است!. ( مرجع ضمیر «فانتقمنا منهم» قوم لوط و اصحاب ایکه است، به دلیل ذیل آیه ۷۹ که «انهما لبامام مبین» دارد.)
جمعیت انبوهى از اهل شهر به سر وقت لوط آمدند، در حالى که از شدت حرصى که به عمل
فحشاء و مخصوصا با غریبه هاى تازه وارد داشتند، به یکدیگر
مژده مى دادند.
لوط براى دفاع از میهمانان به
استقبال جمعیت شتافت ، تا از نزدیک شدنشان جلوگیرى کند وقتى در برابر آنان قرار گرفت فرمود: اینان میهمانان من هستند مرا نزد میهمانانم
رسوا مکنید، و با آنان عمل زشت انجام ندهید، از خدا بترسید و مرا خوار نسازید، مهاجمین اهل شهر گفتند: مگر ما قبلا به تو
اعلام نکرده بودیم که غریبه ها را در منزلت راه مده و اگر احدى از اهل عالم را راه دادى دیگر در باره آنها
شفاعت مکن و به دفاع از آنان برمخیز. لوط وقتى از
انصراف آنها مأیوس شد ناگزیر دختران خود را به آنان عرضه کرد تا با آنها
ازدواج کنند و از میهمانانش دست بردارند و گفت : اگرخواهید کارى کنید اینها دختران من هستند. بیان اینکه چطور حاضر شد دختران خود را عرضه بدارد، در تفسیر
سوره هود گذشت .
(اما آنها) بر
جسارت خود افزودند و خواستند دست به سوى میهمانان لوط دراز کنند!!
در اینجا سخن الهى درباره این قوم اوج میگیرد و در دو آیه فشرده و کوتاه سرنوشت شوم آنها را به صورتى قاطع و کوبنده و بسیار
عبرت انگیز بیان میکند، و مى گوید: سرانجام فریاد تکان
صیحه وحشتناکى به هنگام طلوع آفتاب ، همه را فرا گرفت ولى به این
اکتفا ننمودیم بلکه شهر آنها را به کلى زیر و رو کردیم بالاى آن را پائین و پائین را بالا قرار دادیم، این
مجازات نیز براى آنها کافى نبود، به دنبال آن بارانى از
سجیل (گلهاى متحجر شده ) بر سر آنان فرو ریختیم.
نازل شدن این عذابهاى سه گانه (صیحه وحشتناک - زیر و رو شدن - بارانى از سنگ ) هر کدام به تنهائى کافى بود که قومى را به
هلاکت برساند، اما براى شدت گناه و
جسور بودن آنها در تن دادن به آلودگى و ننگ ، و همچنین براى عبرت دیگران ، خداوند مجازات آنها را
مضاعف کرد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، برگرفته از مقاله «انتقام از قوم لوط».