• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اندرزگو

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اندرزگو andarz-gū ، سید علی (۱۳۱۷-۱۳۵۷ ش/ ۱۹۳۸- ۱۹۷۸ م)، از روحانیان مبارز پیش از انقلاب اسلامی ایران. او در طول اختفای خود طی دو دهۀ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ ش مدتی را در محلۀ چیذر شمیران گذراند.



اندرزگو در رمضان ۱۳۵۷ (۱۳۱۷ ش) در خانواده‌ای فقیر و مذهبی در محلۀ شوش تهران متولد شد.
[۱] سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
[۲] «مصاحبه با برادر سید علی اندرزگو»، سروش، ص۴۲، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۶۱.

او دورۀ ابتدایی را در دبستان فرخی به پایان رساند؛ اما به سبب فقر خانوادگی ناگزیر در کنار تحصیل، در یک کارگاه نجاری در بازار مشغول به کار شد. اندرزگو پس از گذراندن دورۀ ابتدایی به تحصیل در حوزه روی آورد و جامع المقدمات، تحف العقول، نهج البلاغه و کمی هم فقه و اصول را فراگرفت.
[۳] حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۱۰-۹، تهران، ۱۳۷۹ ش.
[۴] «مصاحبه با برادر سید علی اندرزگو»، سروش، ص۴۳-۴۲، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۶۱.
[۵] یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، «سردار سرافراز» شهید سید علی اندرزگو، ص۹، تهران، ۱۳۷۷ ش.

دورۀ جوانی اندرزگو با توجه به وقایع سیاسی و اجتماعی آن روزگار سیری پرفرازونشیب داشت. وی پس از اعدامِ سید مجتبی نواب صفوی (۱۳۰۳-۱۳۳۴ ش/ ۱۹۲۴-۱۹۵۵ م) ــ بنیـان‌گذار فـداییـان اسلام ــ شیفتـۀ آرمان‌خواهی و اسلام‌گرایی او شد؛ ازهمین‌رو، خود در اوایل دهۀ ۱۳۴۰ ش به فعالیت‌های مبارزاتی برضد حکومت پهلوی روی آورد.
[۶] حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۲-۲۱، تهران، ۱۳۷۹ ش.

با شکل‌گیری جمعیت مؤتلفۀ اسلامی که خاستگاه آن هیئت‌های مذهبی و بازار تهران بود، اندرزگو که در بازار تهران اشتغال داشت، به هیئت صادق امانی که یکی از هیئت‌های تشکیل‌دهندۀ مؤتلفه بود، راه یافت و در پخش اعلامیه‌های امام خمینی و روحانیت به فعالیت پرداخت. شخصیت معنوی و مبارزاتی امانی تأثیر بسزایی در ادامۀ راه اندرزگو داشت و او را به سوی فعالیت‌های مخفی سوق داد.
در همین زمان اندرزگو وارد حوزۀ علمیۀ قم گردید و نزد آیت‌الله مکارم شیرازی و آیت‌الله مشکینی به فراگیری تفسیر و اخلاق، و نزد آیت‌الله دوزدوزانی به فراگیری بخش‌هایی از قوانین و شرح لمعه پرداخت.
[۷] سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.



گویا در همین زمان بود که او برای نخستین‌بار ازدواج کرد؛ اما باتوجه به اینکه ساواک بارها برای همسر و پدر همسرش مزاحمت ایجاد می‌کرد، این وصلت چند ماهی بیشتر دوام نیافت.
[۸] سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
[۹] حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۵، تهران، ۱۳۷۹ ش.



پس از چندی اندرزگو در قم مجدداً توسط ساواک شناسایی شد؛ ازهمین‌رو، به‌ناچار لباس روحانیت را درآورد و با نام مستعار شیخ عباس تهرانی در ۱۳۴۸ ش در حوزۀ علمیۀ چیذر شمیران به ادامۀ تحصیل پرداخت. (همان، ۳۲-۳۳؛
[۱۰] سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.

اندرزگو پس از مدتی که در حوزۀ علمیۀ چیذر اقامت گزید، مجدداً به لباس روحانیت ملبس گردید؛ اما به‌سبب مخفی‌کاری به جای عمامۀ سیاه که نشان سیادتش بود، عمامۀ سفید بر سر گذاشت.
اندرزگو در پوشش فعالیت‌های ظاهری در نهان به فعالیت‌های تشکیلاتی با خط‌مشی مبارزۀ مسلحانه برضد حکومت و ازجمله بمب‌گذاری در سینمایی در قم پرداخت.
[۱۱] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران،ج۷، ص۲۹۱-۲۹۰ بی‌جا، بی‌تا.
[۱۲] حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۸، تهران، ۱۳۷۹ ش.
[۱۳] یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، «سردار سرافراز» شهید سید علی اندرزگو، ص۲۰، تهران، ۱۳۷۷ ش.
[۱۴] «سخنان برادر عبدالمجید معادی‌خواه راجع به شهید اندرزگو: اعدام مستشاران آمریکایی»، جمهوری اسلامی، ص۶، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۳۳۸.



اندرزگو در ۱۳۴۹ ش به اصرار نزدیکانش برای بار دوم ازدواج کرد و حاصل این ازدواج ۴ فرزند پسر بوده است.
[۱۵] «گفت‌وگو با همسر شهید اندرزگو»، سروش، ص۲۴، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۶۱.



در ۱۳۵۱ ش یکی از دوستان اندرزگو پس از بازداشت، در بازجویی‌ها به ارتباطش با اندرزگو اعتراف می‌کند که در پی آن تعدادی سلاح کمری کشف و ضبط می‌شود.
[۱۶] «شهید اندرزگو از ورود به میدان جهاد تا شهـادت»، جمهـوری اسلامی، ص۶، تهـران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۳۳۸.
[۱۷] حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۷-۴۱، تهران، ۱۳۷۹ ش.



پس از آن اندرزگو به‌ناچار همراه با خانواده از چیذر به قم رفت. او در قم متوجه شد که ساواک در سراسر کشور در پی او ست؛ اما با این حال، دست از مبارزه نکشید و به تهیۀ پول و سلاح پرداخت. اندرزگو از قم به تهران، و سپس به مشهد، و از مشهد به زابل و از آنجا به همراه همسرش به افغانستان رفت و پس از یک ماه با تغییر چهره به مشهد بازگشت. او در مشهد در درس ادیب نیشابوری حاضر شد و نزدیک ۵ سال از محضر او استفاده کرد.
[۱۸] سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
[۱۹] «شهید اندرزگو، روحانی مبارز، چریک مسلمان، پدری مهربان»، پانزده خرداد، ص۲۲۷-۲۲۳، تهران، ۱۳۷۵ ش، س ۵، شم‌ ۲۴.

اندرزگو سال‌ها میان مشهد، تهران و قم در رفت‌وآمد بود.


او پس از مدتی برای انجام مناسک حج راهی مکه شد و از آنجا به نجف رفت و با امام خمینی ملاقات کرد.


اندرزگو پس از نجف، دو ماه در سوریه و لبنان به سر برد و در لبنان دوره‌های فشردۀ آموزش نظامی را سپری کرد و سپس به ایران بازگشت.


اما پیش از آنکه عملی انجام دهد، به دام مأموران ساواک افتاد. ماجرا از این قرار بود که ظاهراً ساواک از محل سکونت او در تهران مطلع می‌شود و اندرزگو در ۲ شهریور ۱۳۵۷ (۱۹ رمضان) طی یک درگیری خیابانی محاصره و به شهادت می‌رسد.
[۲۰] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۷، ص۲۸۱-۲۸۰، بی‌جا، بی‌تا.
[۲۱] «شهید اندرزگو، روحانی مبارز، چریک مسلمان، پدری مهربان»، پانزده خرداد، ص۲۲۰، تهران، ۱۳۷۵ ش، س ۵، شم‌ ۲۴.



شایان ذکر است که ساواک همواره از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ ش به دنبال اندرزگو بوده تاآنجاکه گویا جایزه‌ای برای یافتن او تعیین کرده بوده است. اندرزگو به سبب تبحر و سابقۀ مبارزاتی همواره جوانب احتیاط را رعایت می‌کرد و با تغییر چهره و اوراق هویت جعلی، ساواک را مستأصل کرده بود. ده‌ها کارت شناسایی ساختگی، داشتن اسامی و شناسنامه‌ها و مدارک مختلف، لباس‌های متنوع و استفاده از لهجه‌های مختلف محلی، و جاسازی هوشیارانۀ مدارک نشانۀ تجارب تحسین‌برانگیز مبارزاتی او بوده است.
[۲۲] ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه در یک‌صد سال اخیر، ج۱، ص۳۲۳، بی‌جا، ۱۴۰۲ ق.
[۲۳] «شهید اندرزگو، روحانی مبارز، چریک مسلمان، پدری مهربان»، پانزده خرداد، ص۲۱۹، تهران، ۱۳۷۵ ش، س ۵، شم‌ ۲۴.
[۲۴] خاطرات احمد احمد، به کوشش محسن کاظمی، ص۳۸۷-۳۸۶، تهران، ۱۳۸۶ ش.
[۲۵] یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، «سردار سرافراز» شهید سید علی اندرزگو، ص۲۸، تهران، ۱۳۷۷ ش.

اندرزگو با مسافرت به برخی کشورهای منطقه نیاز انقلابیون به اسلحه را تأمین می‌کرد.
[۲۶] دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۷، ص۲۸۱-۲۸۰، بی‌جا، بی‌تا.
[۲۷] ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه در یک‌صد سال اخیر، ج۱، ص۳۲۴، بی‌جا، ۱۴۰۲ ق.
[۲۸] خاطرات احمد احمد، به کوشش محسن کاظمی، ص۳۸۴، تهران، ۱۳۸۶ ش.



شهید سید علی اندرزگو در بهشت زهرا مدفون است و در محلۀ قیطریه در منطقۀ ۱ شهرداری تهران بلواری به نام این شهید موسوم شده است. دربارۀ شخصیت، زندگی، افکار و مبارزات اندرزگو آثار متعددی تدوین شده است.
[۲۹] «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» (بش ).



۱. سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
۲. «مصاحبه با برادر سید علی اندرزگو»، سروش، ص۴۲، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۶۱.
۳. حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۱۰-۹، تهران، ۱۳۷۹ ش.
۴. «مصاحبه با برادر سید علی اندرزگو»، سروش، ص۴۳-۴۲، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۶۱.
۵. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، «سردار سرافراز» شهید سید علی اندرزگو، ص۹، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۶. حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۲۲-۲۱، تهران، ۱۳۷۹ ش.
۷. سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
۸. سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
۹. حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۵، تهران، ۱۳۷۹ ش.
۱۰. سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
۱۱. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران،ج۷، ص۲۹۱-۲۹۰ بی‌جا، بی‌تا.
۱۲. حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۸، تهران، ۱۳۷۹ ش.
۱۳. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، «سردار سرافراز» شهید سید علی اندرزگو، ص۲۰، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۱۴. «سخنان برادر عبدالمجید معادی‌خواه راجع به شهید اندرزگو: اعدام مستشاران آمریکایی»، جمهوری اسلامی، ص۶، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۳۳۸.
۱۵. «گفت‌وگو با همسر شهید اندرزگو»، سروش، ص۲۴، تهران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۶۱.
۱۶. «شهید اندرزگو از ورود به میدان جهاد تا شهـادت»، جمهـوری اسلامی، ص۶، تهـران، ۱۳۵۹ ش، س ۲، شم‌ ۳۳۸.
۱۷. حماسۀ شهید اندرزگو بر اساس اسناد و خاطرات، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۷-۴۱، تهران، ۱۳۷۹ ش.
۱۸. سیف‌پور، وجیهه، «اسطورۀ تنها»، شاهد یاران، ص۳، ۱۳۸۶ ش، شم‌ ۲۴.
۱۹. «شهید اندرزگو، روحانی مبارز، چریک مسلمان، پدری مهربان»، پانزده خرداد، ص۲۲۷-۲۲۳، تهران، ۱۳۷۵ ش، س ۵، شم‌ ۲۴.
۲۰. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۷، ص۲۸۱-۲۸۰، بی‌جا، بی‌تا.
۲۱. «شهید اندرزگو، روحانی مبارز، چریک مسلمان، پدری مهربان»، پانزده خرداد، ص۲۲۰، تهران، ۱۳۷۵ ش، س ۵، شم‌ ۲۴.
۲۲. ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه در یک‌صد سال اخیر، ج۱، ص۳۲۳، بی‌جا، ۱۴۰۲ ق.
۲۳. «شهید اندرزگو، روحانی مبارز، چریک مسلمان، پدری مهربان»، پانزده خرداد، ص۲۱۹، تهران، ۱۳۷۵ ش، س ۵، شم‌ ۲۴.
۲۴. خاطرات احمد احمد، به کوشش محسن کاظمی، ص۳۸۷-۳۸۶، تهران، ۱۳۸۶ ش.
۲۵. یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب هشتم، «سردار سرافراز» شهید سید علی اندرزگو، ص۲۸، تهران، ۱۳۷۷ ش.
۲۶. دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، ج۷، ص۲۸۱-۲۸۰، بی‌جا، بی‌تا.
۲۷. ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه در یک‌صد سال اخیر، ج۱، ص۳۲۴، بی‌جا، ۱۴۰۲ ق.
۲۸. خاطرات احمد احمد، به کوشش محسن کاظمی، ص۳۸۴، تهران، ۱۳۸۶ ش.
۲۹. «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» (بش ).



موسوی‌زاده، حسن، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «اندرزگو»، ص۲۲۶.    


رده‌های این صفحه : اشخاص تاثیرگذار تهران




جعبه ابزار