• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انس بن حارث کاهلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انس بن حارث کاهلی یکی از شهدای کربلا است.




انس بْنِ حَرْث بْنِ نَبیه بْنِ کاهِلِ بْنِ عَمْرو بْنِ مُصعَب بْنِ اسدِ بنِ خُزیمه اسدی کاهلی،
[۱] ابصار العین، ص۹۹.
[۲] تنقیح المقال ج۱، ص۱۵۴.
در منابع گوناگون از او به عنوان انس بن حارث کاهلی،
[۳] تسمیة من قتل، شماره۲۷.
[۶] الخلاصة للعلامة ج۱، ص۲۲.
انس بن ابی سحیم ، ، مالک بن مالک بن انس
[۹] الفتوح ج۵، ص۱۹۶، پاروقى.
و انس بن کاهل اسدی
[۱۰] اقبال ج۳، ص ۳۴۶.
[۱۱] اقبال ج۳، ص ۷۸.
یاد می ‏شود.



از صحابه بزرگوار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود و در جنگ‏ های بدر و حنین شرکت داشت.
[۱۴] تنقیح المقال ج۱، ص۱۵۴.
[۱۵] مقتل الحسین مقرم ج۲، ص۲۵۳.
[۱۶] ذخیرة الدارین، ص۲۰۹.




انس از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنید که فرمود: «فرزندم- اشاره به امام حسین علیه السلام- در سرزمینی به نام کربلا کشته می ‏شود، هر کس تا آن هنگام زنده بود و او را درک کرد باید یاری ‏اش کند.» راوی گوید: انس بن حارث به کربلا آمد و در رکاب امام حسین علیه السلام کشته شد.
[۱۸] ثقات، ابن حبان ج۴، ص۴۹.
[۱۹] الاستیعاب، ابن عبدالبر ج۱، ص۱۱۲.
[۲۰] تاریخ مدینة دمشق، ابن عساكر ج۱۴، ص۲۲۳.
[۲۱] اسدالغابة، ابن اثیر ج۱، ص۱۲۲.
[۲۲] الوافى بالوفیات ج۹، ص۴۲۱.
[۲۳] الاصابة، عسقلانى ج۱، ص۲۷۰.


۳.۱ - بررسی روایت


در منابع یادشده سند و متن روایت به صورت ذیل آمده است:
سعد( سعید) بن عبدالملك بن واقد الحرانى، عن عطاء بن مسلم الخفاف، عن اشعث بن سحیم( در برخى از منابع به جاى سحیم سُلَیم آمده است) عن ابیه قال: سمعت انس بن حارث یقول: سمعت رسول اللَّه صلى الله علیه و آله و سلم یقول: انّ ابنی هذا- یعنى الحسین- يُقتل بارض یقال لها كربلا فمن شهد منكم فلینصره.»
قال فخرج انس بن الحارث الى كربلا فقتل مع الحسین علیه السلام.
در اسدالغابة متن این حدیث با همان سند چنین آمده است: انَّ ابنىّ هذا یقتل بارض العراق فمن ادركه فلینصره» فقتل مع الحسین علیه السلام.
در مثیرالاحزان متن حدیث همین است كه ذكر شد ولى سندش چنین است:« عن اشعث بن عثمان عن ابیه عن انس بن ابی سحیم قال: سمعت النبى یقول ...». در كتاب ذخیرة الدارین
[۲۵] ذخیره الدارین، ص۲۰۹.
به نقل از مثیرالاحزان، سند چنین آمده است:« عن اشعث بن ابى سحیم عن ابیه عن انس بن الحرث قال سمعت رسول اللَّه ...» باز در همین كتاب به نقل از الدرالنظیم( نسخه خطى) سند روایت چنین آمده است:« وعن اشعث بن عثمان عن ابیه عن انس بن الحرث بن نبیه الكاهلى قال سمعت رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم ...»، در سفینةالبحار
[۲۶] سفینة البحار ج۱، ص۱۷۹.
به نقل از الدرالنظیم سند چنین آمده است:« اشعث بن عثمان عن ابیه عن انس بن سحیم قال ...» با مقایسه موارد یاد شده و با یگانگى متن حدیث در تمام موارد چنین نتیجه مى ‏گیریم كه انس بن ابى سحیم و انس بن سحیم همان انس بن حارث هستند.



وی که در کوفه زندگی می ‏کرد،
[۲۷] اسدالغابه ج۱، ص۱۲۳.
به گفته برخی در مکه
[۲۸] حیاة الامام الحسین علیه السلام ج۳، ص۲۳۴.
و به گفته برخی دیگر شبانه در کربلا به امام علیه السلام پیوست.
[۲۹] ذخیرة الدارین، ص۲۰۹.
[۳۰] تنقیح المقال ج۱، ص۱۵۴.
ولی طبق گفته بلاذری انس از کوفه بیرون آمد؛ و پس از مشاهده گفت ‏وگوی امام علیه السلام با عبیدالله بن حر جعفی در قصر بنی ‏مقاتل، خدمت آن حضرت رسید و با ادای سوگند اظهار داشت که هدف وی از خروج از کوفه آن بوده است که همانند عبیدالله بن حر به نفع هیچ کدام امام علیه السلام و یا دشمنان) وارد جنگ نشود؛ و در ادامه افزود: « -ولی- خداوند یاری کردن تو را در قلب من افکند و به من جرأت بخشید تا در این راه با تو همگام باشم.»
امام حسین علیه السلام به وی نوید هدایت و امنیت داد و او را با خود همراه ساخت.
[۳۱] انساب الاشراف ج۳، ص۱۷۵.

انس در کربلا مأموریت یافت تا پیام امام حسین علیه السلام را به عمر سعد برساند و به او اندرز دهد، شاید به خود آید. هنگام رسیدن نزد عمر سعد سلام نکرد؛ و او پرسید چرا سلام نکردی؟ آیا ما را کافر و منکر خدا پنداشته ‏ای؟! گفت: چگونه منکر خدا و پیامبر نیستی و حال آن ‏که برای ریختن خون فرزند پیامبر دامن همّت به کمر بسته‏ ای! عمر سعد لختی سر به زیر افکند و آن ‏گاه گفت: به خدا سوگند می‏ دانم که کشنده این گروه در دوزخ است ولی فرمان عبیدالله باید اطاعت شود.
[۳۲] فرسان الهیجاء ج۱، ص۳۷.

انس در روز عاشورا همچون دیگر یاران امام حسین علیه السلام پس از کسب اجازه از محضر آن حضرت در حالی که با بستن شالی بر کمر، قامتش را راست نگه داشته و ابروان سفیدش- که بر اثر کهنسالی بر چشمانش افتاده بود- با پیشانی بندبسته بود،
[۳۳] همین مطلب به جابر بن عروه غفارى نیز نسبت داده شده است.
عازم میدان جنگ شد. با مشاهده حالت او اشک امام حسین علیه السلام سرازیر گشت و فرمود: خدای از تو قبول کند، ای پیرمرد.
[۳۴] حیاة الامام الحسین علیه السلام ج۳، ص۲۳۴.




وی هنگام ورود به میدان مبارزه چنین رجز خواند:
قَدْ عَلِمَتْ کاهِلُها وَدُودانُ • وَالخَندَفیّونَ وَقَیسُ عَیلانِ‏
بِأنَّ قَوْمی‏ آفَةٌ لِلأقرانِ • یا قَومُ کُونوا کَاسُودِ الجان‏
وَاسْتَقْبِلُوا القَومَ بِضرِّ الآنِ • آلُ علیٍ شیعَةُ الرَّحمنِ‏
وَ آلُ حَرْبٍ شیعَةُ الشَّیطانِ
تیره ‏های کاهل و دودان و خندف و قیسُ عیلان همه می‏دانند که قبیله من نابود کننده هماوردانند. ای یاران همچون شیر غران باشید هم ‏اکنون رو در رو با دشمنان بستیزید که آل علی پیرو رحمان هستند و آل حرب (بنی‌ سفیان) پیروان شیطان.
در برخی کتب متن رجز با اختلافى اندك چنين آمده است:
قَدْ عَلِمَتْ مالِكُ وَذُودان • وَالخَندَفيّونَ مِنْ قَيسِ عَيلانِ‏
بِأنَّ قَوْمى‏ آفَةٌ لِلأقران • لَدىَ الوغى‏ وَسادَةُ الفرسان‏
فَباشِروا الموتَ بِطعنٍ الان • لَسْنا مَزى العَجزُ عَنِ الطَّعان‏
آلُ علىٍ شیعَةُ الرَّحمن • وَآلُ حربٍ شيعَةُ الشَّيطان‏
[۳۶] الفتوح ج۵، ص۱۹۶.




انس پس از کارزاری سخت و کشتن چهارده یا هجده تن
[۳۹] ذخیرة الدارین، ص۲۰۹.
از سپاهیان دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمد.



مقبره وی در بارگاه دسته‏ جمعی شهدا پایین پای امام حسین علیه السلام واقع است. کمیت، شاعر مشهور عرب در سوگ وی و حبیب بن مظاهر چنین سروده است:
سِوی عُصْبَةُ فیهِم حَبیبُ مَعفَّرُ
قَضی نَحْبَهُ وَالکاهِلیُ مَرمَّلُ
[۴۰] ابصار العین، ص۱۰۰.

جز گروهی که در میانشان حبیب جان سپرد و پیکرش به خاک غلطان شد، و کاهلی، که جسم او به خون آغشته است.



در زیارت ناحیه مقدسه و رجبیّه از وی چنین یاد شده است: السَّلامُ عَلی‏ انَسِ بْنِ الکاهِلِ الْأَسَدی‏. .
[۴۱] اقبال ج۳، ص۳۴۶.
[۴۲] اقبال ج۳، ص۷۸.



 
۱. ابصار العین، ص۹۹.
۲. تنقیح المقال ج۱، ص۱۵۴.
۳. تسمیة من قتل، شماره۲۷.
۴. تاریخ الكبیر ج۲، ص۳۰.    
۵. رجال الطوسى، ص۹۹.    
۶. الخلاصة للعلامة ج۱، ص۲۲.
۷. مثیرالاحزان، ص۶۳.    
۸. مثیر الاحزان، ص۸.    
۹. الفتوح ج۵، ص۱۹۶، پاروقى.
۱۰. اقبال ج۳، ص ۳۴۶.
۱۱. اقبال ج۳، ص ۷۸.
۱۲. بحارالانوار ج۴۵، ص۷۱.    
۱۳. بحارالانوار ج۹۸، ص۲۷۲.    
۱۴. تنقیح المقال ج۱، ص۱۵۴.
۱۵. مقتل الحسین مقرم ج۲، ص۲۵۳.
۱۶. ذخیرة الدارین، ص۲۰۹.
۱۷. تاریخ كبیر بخارى ج۲، ص۳۰.    
۱۸. ثقات، ابن حبان ج۴، ص۴۹.
۱۹. الاستیعاب، ابن عبدالبر ج۱، ص۱۱۲.
۲۰. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساكر ج۱۴، ص۲۲۳.
۲۱. اسدالغابة، ابن اثیر ج۱، ص۱۲۲.
۲۲. الوافى بالوفیات ج۹، ص۴۲۱.
۲۳. الاصابة، عسقلانى ج۱، ص۲۷۰.
۲۴. مثیر الاحزان، ص۸.    
۲۵. ذخیره الدارین، ص۲۰۹.
۲۶. سفینة البحار ج۱، ص۱۷۹.
۲۷. اسدالغابه ج۱، ص۱۲۳.
۲۸. حیاة الامام الحسین علیه السلام ج۳، ص۲۳۴.
۲۹. ذخیرة الدارین، ص۲۰۹.
۳۰. تنقیح المقال ج۱، ص۱۵۴.
۳۱. انساب الاشراف ج۳، ص۱۷۵.
۳۲. فرسان الهیجاء ج۱، ص۳۷.
۳۳. همین مطلب به جابر بن عروه غفارى نیز نسبت داده شده است.
۳۴. حیاة الامام الحسین علیه السلام ج۳، ص۲۳۴.
۳۵. امالى صدوق، ص۲۲۴-۲۲۵.    
۳۶. الفتوح ج۵، ص۱۹۶.
۳۷. مناقب آل ابى طالب علیه السلام ج۳، ص۲۵۱.    
۳۸. امالى شیخ صدوق، ص۲۲۵.    
۳۹. ذخیرة الدارین، ص۲۰۹.
۴۰. ابصار العین، ص۱۰۰.
۴۱. اقبال ج۳، ص۳۴۶.
۴۲. اقبال ج۳، ص۷۸.




جمعی از نویسندگان ، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا،ص۱۰۱-۱۰۴.









جعبه ابزار