باطیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باطیه،
صورت فلکی هلالی شکل با هفت
ستاره که در نیمکره جنوبی
آسمان است.
باطیه،
صورت فلکی کوچکی با هفت ستاره در نیمکره جنوبی آسمان، بر پشت
صورت فلکی شجاع، غرب
صورت فلکی غُراب و در فاصله تقریبی سی درجه جنوب ستاره
ذنب الاسد قرار دارد. این
صورت فلکی شبیه هلالی است که دهانهاش به سوی شمال شرقی آسمان باشد.
منجّمان دوره اسلامی این نام را، مانند نام بسیاری از
صورتهای
فلکی، از منابع یونانی بویژه مَجِسطی گرفتند، ابتدا معرّب
صورت یونانی (اقراطیرس، معرّب کراتریس) را به کار بردند، سپس معادل عربی (باطیه، کأس) را جایگزین آن کردند.
نامهای دیگری که برای آن ذکر شده عبارت است از، اِجّانه، کوب، ناجود، حوض، پیاله.
باطیه مانند بسیاری از
صورتهای
فلکی سابقه اسطورهای دارد.
یونانیان آن را جام یا کاسه
آپولون میدانستند، رومیان آن را به شکل
خمره تجسّم میکردند و در اشعارشان از آن به جام آپولون و چند
ربّ النوع دیگر، مانند باکوس،
هرکول و اخیلُس، یاد میکردند و نزد
قوم یهود کأس نامیده میشد.
به نقل
صوفی عربهای پیش از
اسلام این
صورت فلکی را «مِعْلَف» (
آخور) مینامیدند، امّا درباره
صورت فرضی و جای دقیق آن اتّفاق نظر نداشتند.
قُتَیبه در شمارش ستارههای منسوب به
صورت فلکی عقرب، به مجموعه ستارههایی به گرد یکدیگر، ولی با ترتیب نامشخّص اشاره میکند.او نام این مجموعه را مِعْلف و محلّ آن را بین شَراسیف و خبا میداند.
صوفی پس از ذکر این روایت ابن قتیبه، روایات دیگری را نیز نقل کرده است. به
عقیده او این چندگونگی نشانه ناآگاهی راویان است،
چنانکه
ابوریحان بیرونی نیز بیشتر به دلیل همین اختلاف آرا، از گزارش اقوال عربها در این باب صرفنظر کرده است.
صوفی و بیرونی به پیروی از
بطلمیوس، باطیه را نهمین
صورت فلکی نیمکره جنوبی میدانستند و آن را با دو
صورت فلکی شجاع و غراب یکجا وصف و
تصویر آنها را نیز رسم کردهاند. در بیشتر متنهای نجومی بعدی نیز همین روش به کار بسته شده است.
امّا صوفی چنانکه شیوه اوست، صرفاً به نقل مطالب بطلمیوس در مجسطی نپرداخته و حاصل اندازهگیریهای خود را، بویژه درباره جای ستارههای باطیه و اندازه درخشندگی (قدر) آنها، که در سه مورد با اندازهگیری بطلمیوس فرق دارد، ذکر کرده است.
ابوریحان بیرونی
نیز در جدولی موارد اختلاف بطلمیوس و صوفی را نشان داده است. طبق اندازه گیری صوفی
نخستین ستاره باطیه در پایه آن بین ستاره هجدهم و نوزدهم از
صورت فلکی شجاع قرار دارد و درخشندگی آن از قدر چهارم است. ستاره دوم و سوم از قدر چهارم، ستاره چهارم از درجه پایین قدر پنجم، ستاره پنجم از پایینترین درجه قدر چهارم و نزدیکتر به قدر پنجم، ستاره ششم و هفتم نیز از درجه پایین قدر چهارم هستند، امّا بطلمیوس، هر هفت ستاره را از قدر چهارم میداند و با صوفی در کمی و زیادی درخشندگی (صِغَر و کِبَر) آنها
اختلاف رأی دارد.
حمداللّه مستوفی
صورت باطیه را به قدحی
تشبیه کرده که پایه آن بر پشت
صورت شجاع قرار گرفته است، زیرا این دو
صورت فلکی دو ستاره مشترک دارند.
در زیج آلفونسی،
که عمدتاً برگرفته از زیجهای دوره اسلامی است، واژه کأس به
صورت اَلهاس و بعدها به شکل اَلکِر و اَلْکیس تحریف شده که همان
صورت باطیه است.
اکنون نیز در زبانهای اروپایی، پرنورترین ستاره باطیه را که در پایه آن قرار دارد، اَلْکِس میخوانند، و به تَبَع آن در ترجمههای فارسی کتابهای جدید نجومی، واژه کأس را معرّف آن ستاره قرار دادهاند. در حقیقت، در کاربرد پیشین، کأس معرّف
صورت فلکی بوده، امّا در کاربرد کنونی معرّف پرنورترین ستاره آن است.
در نجوم جدید، باطیه
صورتی فلکی و به تعبیر دقیقتر، منطقهای است در آسمان حول ستاره دوم
صورت فلکی باطیه و به مساحت ۲۸۲ درجه مربع، که مختصّات مرکز آن ۵ ر۱۱ ساعت (بُعد) و ۱۵- (میل) است و همانطور که منجّمان قدیم اندازه گرفتهاند، در آن ستارهای نورانیتر از قدر چهارم دیده نمیشود.
گفتنی است که منجّمان اسلامی، ستارهای ابری واقع در
صورت سرطان را مِعْلف مینامیدند، و این غیر از
صورت باطیه است که در میان
عرب مِعْلف خوانده میشد.
در نجوم جدید این ستاره ابری را که خوشهای باز و ستارهای شکل است، پْرِسیپ به معنی مِعْلف و در انگلیسی بیهایو، به معنی کندوی
عسل، میخوانند.
در
احکام نجوم برای باطیه ویژگیهایی ذکر کردهاند، از جمله آن را از مزاج زهره (سَعد اصغر) و اندکی
عطارد فرض میکردند
(عطارد با سعود، سعد است و با نحوس،
نحس ) و برای کسانی که در زمان تأثیر آن متولّد میشدند، رفعت و بزرگی پیش بینی میکردند.
در هندسه و معماری اسلامی، باطیه نوعی چهار ضلعی مسطح است که اضلاع مجاور آن، دو به دو با هم برابرند و زاویه بین دو ضلع نابرابر مجاور حاده است. باطیه حالت خاصی از ذوالیمینین است که زاویه بین دو ضلع نابرابرِ مجاور در آن، ممکن است قائمه یا منفرجه نیز باشد که در این دو حالت، آن را به نامهای خاصّ لوزه و جودانه میخوانند.
(۱) ابن قتیبه، کتاب الانواء، حیدرآباد دکن ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
(۲) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، قانون مسعودی، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
(۳) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوایل صناعه التنجیم، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۴) حمداللّه بن ابی بکر حمداللّه مستوفی، کتاب نزهه القلوب، چاپ سنگی بمبئی ۱۳۱۱.
(۵) دایره المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ ش .
(۶) شهمردان رازی، روضه المنجمین، چاپ عکسی از روی نسخه کتابخانه ملک، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۷) عبدالرحمن بن عمر صوفی، صورالکواکب الثمانیه والاربعین، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۸) جمشید بن مسعود غیاث الدین، مفتاح الحساب، چاپ احمد سعید دمرداش و محمد حمدی حفنی شیخ، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۹۶۷).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باطیه»، شماره۲۴۴.