بدرالدین تبریزی خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدرالدین تبریزی ، معمارِ مقبرة جلال الدین رومی (مولوی ) و از جملة دانشمندان قرن هفتم می باشد.
وی اهل قونیه و از اصحاب جلال الدین رومی و احتمالاً از ایرانیان اهل علم و صناعتی بود که پس از حملة مغول به ایران ، در اواسط قرن هفتم ، به آسیای صغیر کوچ کردند. مجدالدین فریدون بن احمد سپهسالار (فریدون بن احمد سپهسالار ،ص ۳۹) و شمس الدین احمد افلاکی (احمدبن اخی ناطور افلاکی ،ج ۱، ص ۱۴۱) گذشته از اشاره به ارادت او به جلال الدین ، فضایل بسیاری برای وی برشمرده اند و او را در نجوم ، رقوم و هندسه ، سیمیا و کیمیا، سحریّات و حل خواص نیرنجات (یا: نارنجات = علم الحیل ) متبحر دانسته اند. حتی افلاکی ، نظر «اصحاب عظام » جلال الدین را دربارة وی نقل کرده و گفته است : «مردی بود ذوفنون و در فنّ کیمیا و صنعت سیمیا بوعلی سینا بود و در حکمت ... سقراط ثانی و افلاطون یونانی » (احمدبن اخی ناطور افلاکی ، ج ۱، ص ۳۸۷). عبدالباقی گولپینارلی ، به نقل از ثاقب مصطفی ده مؤلف کتابِ سفینة نفیسة مولویان (تألیف ۱۱۴۸، چاپ ۱۲۸۳ در مصر) در تاریخ مشایخ و چلبیان طریقت مولویه ، شمس الدین احمد افلاکی را از شاگردان بدرالدین تبریزی دانسته است. (۱۳۶۶ ش ، ص ۱۷۰) به گفتة او از رسالة سپهسالار مجدالدین فریدون چنین برمی آید که بدرالدین تبریزی کیمیاگری می کرده و احتمالاً افلاکی نزد او کیمیا آموخته است. (احمدبن اخی ناطور افلاکی ،ص ۱۷۲)
پس از درگذشت جلال الدین رومی (۶۷۲) و به خاک سپرده شدن او در باغ سلطان (ارم باغچه ) در کنار پدرش ، علم الدین قیصر که سرداری دلاور و از بزرگان قونیه بود (ابن بی بی ، ص ۳۳۳) برآن شد تا برای جلال الدین بقعه و بارگاه بسازد. با کمک معین الدین پروانه و نیز زوجة او گرجی خاتون (عبدالباقی گولپینارلی ، ص ۲۲۱)، امیرعلاءالدین قیصر و سلطان ولد، فرزند جلال الدین رومی ، ساختمان بقعه و بارگاه با نظارت و معماری بدرالدین آغاز شد و ظاهراً در ۶۷۳ پایان یافت . بنایی که بدرالدین تبریزی ساخته احتمالاً بدنه ای استوانه ای شکل داشته که بر چهارفیلپایه استوار بوده و برفراز آن گنبدی مخروطی قرار داشته است . در پایان قرن هشتم و سپس در عهد بایزید دوم (این بنا مرمت و ضمایمی برآن افزوده شد.این مقبره که به قبة الخضراء (گنبد سبز، در ترکی : یشیل قبه ) معروف است ، تقریباً مدفن پنجاه تن از احفاد جلال الدین نیز است .
منابع :
(۱) ابن بی بی ، سلجوقنامه ، چاپ هوتسما، لیدن ۱۹۰۲؛
(۲) احمدبن اخی ناطور افلاکی ، مناقب العارفین ، چاپ تحسین یازیجی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۳) ابوالفتح حکیمیان ، «قونیه و مرقد مولانا»، در بررسیهایی دربارة مولوی ، تهران ۱۳۵۴ ش ، ص ۲۱۳-۲۷۸؛
(۴) فریدون بن احمد سپهسالار، زندگینامة مولانا جلال الدّین مولوی ، با مقدمة سعید نفیسی ، تهران ( تاریخ مقدمه ۱۳۲۵ ش ) ؛
(۵) عبدالباقی گولپینارلی ، مولانا جلال الدّین : زندگانی ، فلسفه ، آثار و گزیده ای از آنها ، با ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۶) عبدالباقی گولپینارلی ، مولویّه بعد از مولانا ، ترجمة توفیق سبحانی ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛