بغض (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُغْض (به ضم باء و سکون غین) یکی از مفردات
نهج البلاغه، ضدّ
حُبّ و دوست داشتن به معنای
کینه و دشمنی میباشد که
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با بدترین و مبغوضترین مردم، از این واژه استفاده نموده است.
بُغْض (به ضم باء و سکون غین)، به معنای کینه و دشمنی، میباشد. چنانکه در
اقرب الموارد آمده است: بغض ضدّ حب و بغضاء و بغضه شدّت دشمنی است. بههمین جهت
راغب در
مفردات میگوید: «آن تنفّر نفس است از شیء بر خلاف حبّ، که میل نفس به شیء است.»
امام (صلواتاللهعلیه) در خصوص بدترین مردم فرموده است: «انّ ابغض الخلائق الی الله رجلان رجل وکله الله الی نفسه فهو جائر عن قصد السبیل... و رجل قمش جهلا موضع فی جهّال الامّة...؛
مبغوضترین مردم به خدا دو مرد هستند، مردی که
خدا او را به سرش رها کرده و از راه راست خارج شده... و مردی که شیء مجهول و نامعلوم را جمع آورده که در میان جاهلان گسترش مییابد.»
همچنین در بیانی دیگر میفرماید: «لو ضربت خیشوم المومن بسیفی هذا علی ان یبغضنی ما ابغضنی و لو صببت الدنیا بجماتّها علی المنافق علی ان یحبّنی ما احبّنی؛
اگر با این
شمشیرم از بیخ بینی
مؤمن بزنم که مرا
دشمن دارد، دشمن نخواهد داشت و اگر همه
دنیا را پیش
منافق بریزم که مرا دوست دارد، دوست نخواهد داشت.»
امام (صلواتاللهعلیه)
این واژه با مشتقاتش ۲۸ بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بُغض»، ص۱۴۷-۱۴۶.