بل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلْ (به فتح باء و سکون لام) از
واژگان قرآن کریم، به معنای بلکه و حرف اضراب و تدارک است.
بَلْ به معنای بلکه و حرف اضراب و تدارک است. راغب گوید: بل دو قسم است، قسم اوّل آنست که ما بعدش نقیض ما قبل است و این دو جور باشد یکی آنکه با «بل» تصحیح ثانی و ابطال اوّل مقصود باشد مثل «اِذا تُتْلی عَلَیْهِ آیاتُنا قالَ اَساطِیرُ الْاَوَّلِینَ کَلَّا بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»
اساطیر بودن قرآن بواسطه «کلّا و بل» ابطال و زنگار بودن اعمال بر قلوبشان اثبات شده است.
دیگری آنکه برای تصحیح اوّل باشد مثل «وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ»،
یعنی اعراض کفار نه برای آن است که قرآن محلّ ذکر نیست بلکه امتناع کفّار در اثر خود پسندی و مخالفت است و مثل «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِیدِ بَلْ عَجِبُوا اَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ»
(و این «بل» همان است که گویند برای انتقال از غرضی به غرضی است).
قسم دوّم آنست که برای بیان حکم اوّل و ترقّی باشد مثل «بَلْ قالُوا اَضْغاثُ اَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ»،
بلکه او شاعر است.
(در اینجا بعد از بیان حق بودن دعوت اسلام که در ما قبل «بل» واقع است) تنبیه کرده که گفتند این سخنان خوابهای پریشان است نه بلکه بالاتر از آن گفتند!. گفتند افترا است، بعد بالاتر از آن، گفتند: دروغگوست زیرا شاعر در قرآن کسی است که طبع دروغگوئی دارد (مفردات).
المیزان با در نظر گرفتن آیه ما قبل «اَفَتَاْتُونَ السِّحْرَ» میگوید: این آیه تکذیب و نسبت بباطل مرتبه مرتبه است گفتند: اضغاث احلام است یعنی خوابهای پریشان و نامنظم است که آنها را پیامبری و کتاب خیال کرده و آن از سحر هم پائینتر است و اینکه گفتند «بَلِ افْتَراهُ» ترقّی است از سابق، زیرا خواب بودن لازمهاش اشتباه امر ولی افتراء مستلزم تعمّد است یعنی اشتباه نکرده بلکه عمدا افترا بسته است. و «بَلْ هُوَ شاعِرٌ» ترقّی است از جهت دیگر، زیرا مفتری از روی تدبّر و تفکّر سخن میگوید امّا شاعر روی خیال و بدون تدبّر تکلّم میکند...» .
در آیه «لَوْ یَعْلَمُ الَّذِینَ کَفَرُوا حِینَ لا یَکُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ بَلْ تَاْتِیهِمْ بَغْتَةً...»
«بل» چنانکه راغب گفته برای ترقّی است یعنی نه تنها خود را از آتش حفظ نتوانند بلکه آتش بناگهان بر آنها آید.
نا گفته نماند یکی از معانی «بل» چنانکه قاموس و غیره تصریح میکند، انتقال از غرضی بغرضی است بنا بر این لازم نیست همیشه پی ابطال ما قبل «بل» بگردیم در آیاتی نظیر «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّی بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا»
و غیره اگر معنای اخیر را به نظر آوریم کار آسان خواهد بود.
تا اینجا سه معنی از معانی «بل» گفته شد.
۱- ابطال ما قبل و تصحیح ما بعد.
۲- انتقال از غرضی بغرض دیگر.
۳- ترقّی.
معانی دیگر نیز برای «بل» گفتهاند که در کتب لغت باید دید.
و در خاتمه باید دانست که معنای اضراب و تدارک در تمام موارد استعمال آن ملحوظ است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بل»، ج۱، ص۲۲۳.