بنایی(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
واژه
بنايى تركيبى است كه در زبان فارسى كاربرد دارد و از واژه «بنّاء» و «ياء» حاصل مصدر ساخته شده است.(فرهنگ فارسى، ج ۴، ص ۵۲۳۷، «ياء»)«بنّاء» واژهاى عربى از ريشه «ب ـ ن ـ ى» به معناى سازنده خانه و ساختمانهاى ديگر است(لسان العرب، ج ۱، ص ۵۱۰، «
بنى») كه با پسوند «ياء» بر شغل بنّا دلالت دارد.(لغت نامه، ج ۳، ص ۴۳۴۲، «
بنايى») موضوع
بنايى در قرآن كريم از آياتى پرشمار استفاده مىشود كه برخى از آنها مشتمل بر مشتقات «
بنى» بوده و برخى ديگر به موضوع ياد شده اشاره دارند. اين آيات همگى بيانگر ماجراهايى تاريخى در ارتباط با برخى از اقوام پيشين است:
۱. در آيه ۱۲۷ بقره/۲(بقره:۱۲۷)
بنايى حضرت ابراهيم و اسماعيل(عليهما السلام) با ساخت و برپايى ديوارهاى كعبه• بازگو شده است: «و اِذ يَرفَعُ اِبرهيمُ القَواعِدَ مِنَالبَيتِ و اِسمـعيل».در اينكه اين ستونها به دست آنها يا پيش از آن ساخته شده در ميان مفسران اختلاف است.(جامع البيان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۱۷؛ التبيان، ج ۱، ص ۴۶۲) در برپايى ستونهاى كعبه، حضرت ابراهيم(عليه السلام)
بنايى مىكرد و اسماعيل(عليه السلام)سنگ را به ايشان مىداد.(التبيان، ج ۱، ص ۴۶۲) در پارهاى روايات،
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد ۶، صفحه ۸۰
برخى امور خارق عادت در ساختن كعبه گزارش شده(الغيبه، ص ۹۸؛ تفسير عياشى، ج ۱، ص ۵۹؛ بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۲۵) كه دليلى بر نفى و انكار مطلق آنها وجود ندارد.(الميزان، ج ۱، ص ۲۸۹ ـ ۲۹۰)
۲. در آيه ۹۷ صافّات/۳۷: «قالُوا ابنوا لَهُ
بُنيـنـًا فَاَلقوهُ فِىالجَحيم»(صافات:۹۷)پيشنهاد دسته جمعى قوم ابراهيم(عليه السلام)
مبنى بر ساختن
بنايى براى سوزاندن ابراهيم(عليه السلام) ياد شده است. در كيفيت آن بنا اقوالى از قبيل مكانى اصطبل مانند(التبيان، ج ۸، ص ۵۱۴)، تنورى كه در آن آتش افكنند(التبيان، ج ۸، ص ۵۱۴؛جامع البيان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۸۹) يا ديوارى از سنگ(مجمع البيان، ج ۸، ص ۳۱۸) نقل شده است.
۳. در آيات ۶ ـ ۷ فجر/۸۹(فجر:۶؛فجر:۷) از پيشرفت صنعت
بنايى و ساختن خان•ههاى مرتفع و مستحكم در ميان قوم عاد سخن به ميان آمده است. آنان در شهر «اِرَم» ساختمانهايى ستون دار مىساختند كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود.(مجمع البيان، ج ۱۰، ص ۳۴۹ ـ ۳۵۰)استحكام اين بناها به حدى بود كه قوم عاد آن را از عذاب الهى ايمن مىپنداشتند.(الكشاف، ج ۲، ص ۵۸۷)
۴. در آيه ۷۴ اعراف/۷: «و تَنحِتونَ الجِبالَ بُيوتـًا»(اعراف:۷۴)و آيات ۸۲ حجر/۱۵ و ۹ فجر/۸۹: «و ثَمودَ الَّذينَ جابُوا الصَّخرَ بِالواد»(حجر:۸۲؛فجر:۹)سخن از آشنايى قوم ثمود به
بنايى و ساختن خانههايى در دل كوههاست. عدهاى از مفسران به تراشيدن سنگها براى سكنا گزيدن قوم ثمود اشاره كردهاند.(جامعالبيان، مج ۵، ج ۸، ص ۳۰۰ ـ ۳۰۱؛ التبيان، ج ۴، ص ۴۵۱) استحكام خانه و گرم بودن آن در زمستان را علت ساختن خانه با سنگ• دانستهاند؛ اما برخى علت آن را ماندگارى بناهاى سنگى متناسب با طول عمر قوم ثمود دانسته و گفتهاند: بناهاى غير سنگى پيش از مرگ آنان ويران مىشد.(مجمعالبيان، ج ۴، ص ۲۹۲) كندن كوهها و ساختن خانه در آنها را شاهدى بر نيرومندى قوم ثمود• دانستهاند.(مجمعالبيان،ج ۶، ص ۱۲۷) ثعلبى به نقل از مورخان، قوم ثمود را نخستين سنگتراشان كوهها و صخرهها قلمداد كرده است.(تفسير ثعلبى، ج ۱۰، ص ۱۹۷)
۵. در آيات: «و قالَ فِرعَونُ يـهـمـنُ ابنِ لىصَرحـًا لَعَلّى اَبلُغُ الاَسبـب • اَسبـبَالسَّمـوت...»(غافر:۴۰؛غافر: ۳۶ ؛غافر: ۳۷) سخن از فرمان فرعون به هامان براى ساختن برج بلندى جهت راهيابى به آسمانها و اطلاع از خداى موسى(عليه السلام) به ميان آمده است. گفته شده: هامان وزير فرعون بوده است.(التبيان، ج ۹، ص ۷۸؛ مجمع البيان، ج ۸، ص ۴۴۲) در آيه «و قالَ فِرعَون ... فَاَوقِد لى يـهـمـنُ عَلَىالطّين...»(قصص:۲۸؛قصص: ۳۸) به يكى از مواد
بنايى در آن عصر اشاره شده است. طبرسى مقصود آيه را كاخ
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد ۶، صفحه ۸۱
بنايى شده با آجر• و در قولى ديگر نشيمنگاهى بلند دانسته است.(مجمع البيان، ج ۸، ص ۴۴۲) مفسران به نقل از قتاده، هامان را سازنده آجر و نخستين كسى مىدانند كه با آن
بنايى كردهاست.(جامعالبيان، مج ۱۱، ج ۲۰، ص ۹۵؛ التبيان، ج ۸، ص ۱۵۳)
۶. آيه ۸۷ يونس/۱۰: «و اَوحَينا اِلى موسى واَخيهِ اَن تَبَوَّءا لِقَومِكُما بِمِصرَ بُيوتـًا»(یونس:۸۷)فرمان الهى به موسى و هارون(عليهما السلام) را درباره خانهسازى براى قوم خود نقل مىكند. عدهاى از مفسران اين فرمان را در خصوص مسجدسازى دانستهاند.(جامع البيان، مج ۷، ج ۱۱، ص ۱۹۹؛ الكشاف، ج ۲، ص ۳۶۴) روايتى از امام كاظم(عليه السلام) نيز كه بر درستى اين ديدگاه دلالت دارد، دليل اين فرمان را جلوگيرى فرعون از برپايى نماز مىداند.(تفسير قمى، ج ۱، ص ۳۱۵) عدهاى ديگر گفتهاند: مقصود ساخت خانهها به سوى قبله است.(تفسير عبدالرزاق، ج ۲، ص ۲۹۷) علامه طباطبايى با در نظر گرفتن سياق آيه، غرض از آن را امكان برپايى نماز جماعت و فراخوانى براى آن دانسته است.(الميزان، ج ۱۰، ص ۱۱۴)
۷. آيه ۷۷ كهف/۱۸: «فَوَجَدا فيها جِدارًا يُريدُ اَن يَنقَضَّ فَاَقامَه»(کهف:۱۸)از اقدام حضرت خضر(عليه السلام) به تعمير ديوار• در حال فرو ريختن سخن مىگويد. بر اساس رواياتى، حضرت خضر(عليه السلام) با دستانش به طور معجزه آسايى به تعمير ديوار پرداخت.(تفسير قمى، ج ۲، ص ۳۹؛ جامعالبيان، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳۶۰) علاّمه طباطبايى با استفاده از سياق آيات آن را عملى طبيعى و معمولى دانسته است.(الميزان، ج ۱۳، ص ۳۴۶) طبق رواياتى ديگر از ابن عباس، حضرت خضر(عليه السلام)پس از خراب كردن ديوار به تعمير آن پرداخته است.(جامع البيان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۰)
۸. آيه ۳۷ ص /۳۸: «والشَّيـطينَ كُلَّ بَنّاء و غَوّاص»(ص:۳۷)از تسخير شياطين به دست سليمان(عليه السلام)براى ساختمانسازى حكايت مىكند. كار اين شياطين را
بنّايى محرابها و مجسمههايى دانستهاند(جامعالبيان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۱۹۲ ـ ۱۹۳) كه مردم از ساخت آن ناتواناند.(التبيان، ج ۸، ص ۵۶۵) درآيه ۴۴ نمل/۲۷: «... قالَ اِنَّهُ صَرحٌ مُمَرَّدٌ مِن قَوارير»(نمل:۴۴)از ساخته شدن صحن و سراى كاخ سليمان(عليه السلام) از آبگينههاى شفاف (شيشه)(الصافى، ج ۴، ص ۶۸؛ الميزان، ج ۱۵، ص ۳۶۶) سخن به ميان آمده است. طراحى اين آبگينه به گونهاى بود كه ملكه سبأ گمان كرد زير آن آب درياست. در برخى تفاسير آمده است كه سليمان(عليه السلام) به شياطين دستور داد صحن را به گونهاى بسازند كه زير آن، آب جارى شود و در آن آبزيانى باشند.(مجمعالبيان، ج ۷، ص ۳۸۷)
۹. در آيه ۲۱ كهف/۱۸: «فَقالوا ابنوا عَلَيهِم
بُنيـنـًا»(کهف:۲۱)پيشنهاد ساختن
بنايى بر جايگاه اصحاب كهف از سوى عدهاى گزارش شده است. برخى
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد ۶، صفحه ۸۲
ساختن مسجد را جهت تبرك و برپايى نماز مؤمنان دانستهاند.(التبيان، ج ۷، ص ۲۵) طبرسى اين پيشنهاد را به مشركان آن عصر نسبت داده، مىافزايد: آنان خواستار پوشانيدن ماجراى اصحاب كهف به وسيله ديوارى بودند.(مجمع البيان، ج ۶، ص ۳۲۸)
۱۰. در آيه ۹۰ كهف /۱۸ (کهف:۹۰)از ناآشنايى مردم مشرق زمين با ساختمانسازى حكايت شده است. روايتى از امام باقر(عليه السلام)مقصود از «لَم نَجعَل لَهُم مِن دونِها سِترا»را آشنا نبودن آنان به صنعت خانهسازى دانسته است.(تفسير عياشى، ج ۲، ص ۳۵۰) در برخى روايات ديگر از نامساعد بودن سرزمين آنان براى ساختمانسازى خبر داده شده است.(جامعالبيان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۹؛ تفسير القرآن العظيم، ج ۷، ص۲۳۸۶) در آيات ۹۴ ـ ۹۶ همين سوره خبر از اقدام ذوالقرنين به ساختن سدّى براى جلوگيرى از
تهاجم قوم يأجوج و مأجوج آمده است. ابتدا مردم به ذوالقرنين پيشنهاد پرداخت مزد كردند. وى در پاسخ از مدد و يارى خداوند سخن به ميان آورد و از آنها خواست كه او را با نيروى انسانى توانا در صنعت
بنايى يارى كنند.(جامعالبيان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۳۸ ـ ۳۹) طبرسى به استفاده از وسيله و ماده كار يعنى ابزارهاى آهنگرى و براده آهن اشاره كرده و براى گفته خود از سياق آيات كمك مىگيرد.(مجمعالبيان، ج ۶، ص ۳۸۸) عيّاشى به نقل از اميرمؤمنان، على(عليه السلام)ذوالقرنين را اولين سازنده سد در زمين شناسانده است.(تفسير عياشى، ج ۲، ص ۳۴۳)
منابع
(۲)بحارالانوار،مجلسی؛
(۳)التبيان فى تفسير القرآن،شیخ طوسی؛
(۴)تفسير الصافى؛
(۵)تفسير عبدالرزاق؛
(۶)تفسير العياشى،محمد بن مسعود العياشی؛
(۷)تفسير القرآن العظيم، ابن ابى حاتم؛
(۸)تفسير القمى،علی بن ابراهیم قمی؛
(۹)جامع البيان عن تأويل آى القرآن؛
(۱۰)فرهنگ فارسى؛
(۱۱)كتاب الغيبه؛
(۱۲)الكشاف؛
(۱۳)الكشف والبيان، ثعلبى؛
(۱۴)لسانالعرب،ابن منظور؛
(۱۵)لغت نامه؛
(۱۶)مجمعالبيان فى تفسيرالقرآن،طبرسی؛
(۱۷)الميزان فى تفسير القرآن،علامه طباطبایی؛