در خطاب هایى که از سوى شارعمقدس براى بیان احکام شرعى صادر مى شود، اگر حکمى به صورتمجمل بیان شود و تا زمان لزوم عمل به آن، رفع اجمال و ابهام نگردد، تأخیر بیان از وقت حاجت لازم مى آید.
برای مثال ، مولا در اول ماه به عبد مى گوید: روز دهم ماه کارى را برایم انجام بده ، ولى تا روز دوازدهم ماه خواسته خود را مشخص نمى کند و در روز دوازدهم مى گوید: منظورم فلان کار بود. بدیهى است انجام چنین عملى در روز دهم براى مکلفمقدور نیست . بنابراین، بر مولا لازم است قبل از فرارسیدن زمان عمل، رفع اجمال نماید؛ در غیر این صورت ، تأخیر بیان از وقت حاجت لازم مى آید که از مصادیق تکلیف بما لایطاق می باشد. به همین دلیل، عدمجواز تأخیر بیان از وقت حاجت مورد اتفاقاصولیونامامیه و معتزله است