تجدد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تجددطلبى در مشرقزمین مفهوم وارداتى از اندیشههاى
غرب است که بدون توجه به مقتضیات اجتماعى و فرهنگى جوامع شرقى پیاده شد.
این امر پیامدهای مثبت و منفى بر ساختارهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى گذاشت.
ریشه آن به
عصر روشنگری اروپا باز مىگردد و در شکلگیرى تمدن جديد غربى نقشى اساسى داشت.
تجدد طلبى در مشرق زمين مفهومى وارداتى است كه از انديشههاى غربى اقتباس شده و مثل بسيارى از مفاهيم، بدون در نظر گرفتن يا با كمتوجهى به شرايط و مقتضيات زمان و مكان و فرهنگ جامعه مقصد با نظريه پردازىهاى منتج از الگوهاى غربى پياده شده است.
بنابراين مطالعه آثار و پيامدهاى مثبت، منفى، كوتاه و بلندمدت آن بر ساختارهاى اجتماعى، سياسى، فرهنگى و... در كشورهايى مانند ايران از منظر علوم اجتماعى كارى بس مهم و مشكل است.
ريشه تاريخى تجددطلبى به عصر روشنگرى اروپا بازمىگردد.
تغييراتى كه در جامعه فئودال صورت مىگيرد، به تبيين اين انديشه دامن مىزند.
در اين دوران فرايندهاى ملتسازى شكل مىگيرد و مفاهيمى مثل «رعيت» به «ملت» مبدل مىگردد.
بنابراين رابطه جديدى ميان فرد و دولت مبتنى بر حق و تكليف ايجاد و به تدريج نقش
کلیسا كمرنگ شده، سياست از ديانت جدا مىشود.
علم گسترش يافته و مبناى تصميمگيرى و عمل آدمى شده و صنعت، توسعه شتابانى مىيابد.
اين مفهوم تاريخى ايجادكننده و سازنده تمدن جديد غربى است و به گفته
آدمیت به مفهوم تغيير، تحول و تكامل هيأت جامعه است، - تحول در معناى غربى كه عام و همه جانبه است و شامل سياست، اخلاق، اقتصاد، عقايد، كردار اجتماعى و ارزشهاى آدمى است - كه از طبيعت مادى ناشى مىشوند.
•
عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، ج۱، ص۴۸۱.