تسبیح در احادیث(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در احادیث و روایات . در احادیث ، تسبیح با اهمیت شمرده شده و، مانند تحمید • و تکبیر • و تهلیل • ، از جمله اذکاری است که گفتن آن به مسلمانان توصیه شده است . مصدر مَنحوتِ (تراشیده شده ) سبحان اللّه ، «سَبْحَلَه » است ، نظیر بَسمَله و حَمدَلَه . بنا بر حدیثی از پیامبر اکرم ، تسبیح یکی از اذکاری است که خداوند آن را بر گزیده است (متقی ، ج ۱، ص ۴۶۳) و در احادیث برای آن اجر و ثواب بسیاری ذکر شده است (ترمذی،ج ۵، ص ۵۷۱؛کلینی ، ج ۲، ص ۵۰۶؛مجلسی ، ج ۹۰، ص ۳۱۹؛نوری ، ج ۱، ص ۱۱۹).
از برخی احادیث چنین برداشت می شود که تسبیح منحصر به ذکر زبانی نیست ، بلکه انجام دادن برخی کارها و نفس برخی احوال نیز تسبیح به شمار می آید، از جمله : تعلیم و تعلم (ابن بابویه ، ۱۴۰۰، ص ۴۹۲؛طوسی ، ۱۴۱۴، ص ۴۸۸)، تنفس و سکوت و خواب روزه دار (کلینی ، ج ۴، ص ۶۴؛ابن حجر عسقلانی ، ج ۷، ص ۱۱۸)، تضرع مرجوع کنید بهمن (ابن بابویه ، ۱۴۱۳، ج ۴، ص ۳۶۴؛حرّ عاملی ، ج ۲، ص ۴۰۰) و نَفَس کسی که در غم ائمة اطهار باشد (کلینی ، ج ۲، ص ۲۲۶؛مفید، ص ۳۳۸؛طوسی ، ۱۴۱۴، ص ۱۱۵).
گفته شده است که تسبیح باید باتوجه به عظمت خدا و حضور آن در قلب باشد تا قلبِ تسبیح کننده خاشع شود ( الموسوعة الفقهیّة ، ج ۱۱، ص ۲۸۱) و خداوند نیز تسبیح کنندگان را یاری می کند (برقی ، ج ۱، ص ۱۰۷). بنا بر احادیث ، تسبیح هر موجودی مناسب با زبان و حال خود آن موجود است ؛
بنابراین ، تسبیح غیرذوی العقول تسبیح لفظی نیست ، بلکه از آن جهت است که بر صانعشان دلالت می کنند یا به جهت منافعی است که برای عالَم دارند. در برخی احادیث آمده که حرکت همة اشیا نوعی تسبیح آفریدگار است (قمی ، ج ۲، ص ۲۰؛ابن شهرآشوب ، ج ۱، ص ۲۴ـ ۲۵). برخی ، این قبیل تسبیحات از جمله تسبیح زمین و کوهها را تسبیح اهل آن ، یعنی فرشته و جن ، دانسته اند (مجلسی ، ج ۱، ص ۱۶۸؛مجلسی ،ج ۱۴، ص ۳ـ۴؛
جزایری ، ص ۳۳۶).
در زمانها و مکانها و حالات مخصوصی تسبیح سفارش شده است ، از جمله بین اذان و اقامه (ابن بابویه ، ۱۴۱۳، ج ۱، ص ۲۸۵؛
حرّ عاملی ، ج ۵، ص ۳۹۷)، هنگام کسوف و خسوف و رعدوبرق (مالک بن انس ، ج ۲، ص ۹۹۲؛
نسائی ، ج ۳، ص ۱۲۴ـ ۱۲۵)، در مکه و مساجد بویژه مسجد مِنی ' (ظاهراً مسجد خَیْف )، و نیز پیش از خواب (برقی ، ج ۱، ص ۱۴۴؛برقی ،ج ۲، ص ۱۱۷؛
ابن بابویه ، ۱۴۱۳، ج ۲، ص ۲۱۰؛ابن بابویه ، ۱۴۱۳، ج ۲، ص۲۲۷؛
نووی ، ص ۴۱ـ۴۲؛
حرّ عاملی ، ج ۱۳، ص ۲۸۸ـ۲۸۹). از جمله موارد تسبیح گفتن ، هنگام تعجب است و بنا بر حدیثی نبوی ، ثواب تسبیح از روی تعجب با غیر آن برابر نیست (برقی ، ج ۱، ص ۱۰۸؛
نسائی ، ج ۱، ص ۱۴۶؛
بیهقی ، ج ۱، ص ۱۸۹؛
ابن جوزی ، ص ۴۲۸؛
محمد بن منوّر، بخش ۲، تعلیقات شفیعی کدکنی ، ص ۵۶۴).
تسبیح در نماز بسیار گفته می شود و برخی از آنها واجب است . سه مرتبه گفتن «سبحان اللّه » یا یک مرتبه گفتن «سبحانَ ربی العظیم و بحمده » در رکوع و «سبحانَ ربی الاعلی و بحمده » در سجود، حداقل ذکر در این دو رکن نماز است (ترمذی ، ج ۲، ص ۴۷ـ ۴۸؛
طوسی ، ۱۴۰۱، ج ۲، ص ۷۷ـ ۷۸). تسبیح در رکعت سوم نماز مغرب و در رکعتهای سوم و چهارم نمازهای چهار رکعتی ، بخشی از تسبیحاتِ اربعه است
(سلاّ ر دیلمی ، ص ۶۹). نام دیگر نماز مستحبی جعفربن ابی طالب ، مشهور به نماز جعفر طیّار، به سبب کثرت ذکر تسبیحات اربعه در آن ، نماز حَبْوه یا نماز تسبیح است (ابن ماجه ، ج ۱، ص ۴۴۲ـ۴۴۳؛
کلینی ، ج ۳، ص ۴۶۵ـ۴۶۶؛
ابن بابویه ، ۱۴۱۳، ج ۱، ص ۵۵۲).
در کتب روایی ، از پیامبر اکرم و ائمة اطهار تسبیحات مخصوصی ، حتی برای هر یک از روزهای هفته ، نقل شده است (قطب راوندی ، ص ۹۰ـ۹۴؛
کفعمی ، ص ۹۷ـ۱۳۲؛
مجلسی ، ج ۹۱، ص ۲۰۵ـ۲۰۷)، اما در این میان تسبیح حضرت زهرا از همه مشهورتر است و گفتن آن بیشتر توصیه شده است . بنا به آنچه در احادیث شیعه و سنّی فراوان نقل شده است ، پیامبر اکرم به حضرت زهرا توصیه کردند که هنگام خواب یا پس از هر
نماز فریضه ، ۳۴ اللّه اکبر و ۳۳ الحمدللّه و ۳۳ سبحان اللّه
بگوید. بدین جهت ، این اذکار را تسبیح حضرت زهرا می نامند (ابن حنبل ، ج ۱، ص ۱۲۳؛
ابوداوود، ج ۵، ص ۳۰۶ـ ۳۰۸؛
طحاوی ، ج ۳، ص ۲۳۳، ۲۹۸؛
طبرسی ، ص ۲۸۱).
از ائمة اطهار احادیث بسیاری در بارة اهمیت تسبیح حضرت زهرا نقل شده است . امام صادق آن را از مصادیق ذکر کثیر ــ که در آیة ۴۱ سورة احزاب به مرجوع کنید بهمنان سفارش شده ــ دانسته است . سفارش به فرزندان برای گفتن تسبیح حضرت زهرا مانند سفارش به خواندن نماز، نزد امامان مرسوم بوده است و از جمله آثار آن را سعادت گویندة آن دانسته اند (کلینی ، ج ۲، ص ۵۰۰؛
حرّ عاملی ، ج ۶، ص ۴۳۹ـ۴۴۷).
در بارة آداب و مستحباتِ گفتن این تسبیح پس از نماز، احادیثی نقل شده است ، از جمله گفتن آن پیش از تغییر حالت نماز (کلینی ، ج ۳، ص ۳۴۲)، شمردن تعداد آن با دست یا با تسبیحِ تربت امام حسین ، و گفتن «لااله الااللّه » پس از آن (کلینی ، ج ۳، ص ۳۴۲؛
نجفی ، ج ۱۰، ص ۴۰۴ـ۴۰۶).
منابع :
(۱) ابن بابویه ، امالی الصدوق ، بیروت ۱۴۰۰/۱۹۸۰؛
(۲) ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه ، چاپ علی اکبر غفاری ، قم ۱۴۱۳؛
(۳) ابن جوزی ، تلبیس ابلیس ، چاپ سیدجمیلی ، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹؛
(۴) ابن حجر عسقلانی ، فتح الباری بشرح صحیح البخاری ، مصر ۱۳۴۸، چاپ افست بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸؛
(۵) ابن حنبل ، مسندالامام احمدبن حنبل ، بیروت : دارصادر، ( بی تا. ) ؛
(۶) ابن شهرآشوب ، متشابه القرآن و مختلفه ، تهران ۱۳۲۸ ش ، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۷) ابن ماجه ، سنن ابن ماجة ، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۸) سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود ، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۹) احمد بن محمد برقی ، المحاسن ، چاپ مهدی رجائی ، قم ۱۴۱۳؛
(۱۰) احمد بن حسین بیهقی ، السنن الکبری ، بیروت : دارالفکر، ( بی تا. ) ؛
(۱۱) محمد بن عیسی ترمذی ، سنن الترمذی ، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۱۲) نعمت اللّه بن عبداللّه جزایری ، النور المبین فی قصص الانبیاء و المرسلین ، قم ۱۴۰۴؛
(۱۳) حرّ عاملی ؛
(۱۴) حمزه بن عبدالعزیز سلاّ ر دیلمی ، المراسم العلویة فی الاحکام النبویة ، چاپ محسن حسینی امینی ، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۱۵) حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، قم ۱۴۱۲؛
(۱۶) احمدبن محمد طحاوی ، شرح معانی الا´ثار ، چاپ محمد زهری نجار و محمدسید جادالحق ، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴؛
(۱۷) محمد بن حسن طوسی ، الامالی ، قم ۱۴۱۴؛
(۱۸) محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان ، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۱۹) سعید بن هبة اللّه قطب راوندی ، کتاب سلوة الحزین المعروف ب الدعوات ، قم ۱۴۰۷؛
(۲۰) علی بن ابراهیم قمی ، تفسیر القمی ، چاپ طیب موسوی جزائری ، قم ۱۴۰۴؛
(۲۱) ابراهیم بن علی کفعمی ، المصباح ، چاپ سنگی ( تهران ) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵؛
(۲۲) کلینی ؛
(۲۳) مالک بن انس ، اَلمُوَطَّأ ، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۲۴) علی بن حسام الدین متقی ، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال ، چاپ بکری حیّانی و صفوة السقّا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹؛
(۲۵) علامه مجلسی،بحارالانوار ؛
(۲۶) محمد بن منوّر، اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید ، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛
(۲۷) محمد بن محمد مفید، کتاب الامالی ، چاپ حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری ، قم ۱۴۰۳؛
(۲۸) الموسوعة الفقهیّة ، ج ۱۱، کویت : وزارة الاوقاف و الشئون الاسلامیة ، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷؛
(۲۹) محمد حسن بن باقر نجفی ، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام ، ج ۱۰، چاپ عباس قوچانی ، بیروت ۱۹۸۱؛
(۳۰) احمد بن علی نسائی ، سنن النسائی ، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۳۱) حسین بن محمدتقی نوری ، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸؛
(۳۲) یحیی بن شرف نووی ، الاذکار من کلام سیّدالابرار ، چاپ محیی الدین شامی ، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.