تفاوت فهم و تفسیر قرآن کریم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اغلب مناقشات در زمینه فهم قرآن، به عدم تفکیک صحیح در لایههای فهم قرآن بازمیگردد. تصوّر اینکه فهم قرآن یک مقوله صفر و صدی است و نادیده گرفتن لایههای متفاوت فهم کتاب، سبب شده که برخی به کلّی امکان فهم قرآن برای عموم مخاطبان آن را زیر سؤال ببرند یا امکان فهم قرآن به قرآن را استبعاد کنند. با این تصوّر که فهم قرآن، نتیجه
تفسیر قرآن است و تفسیر قرآن توسط عموم، به
تفسیر به رأی منجر خواهد شد؛ تفسیر به رأیی که به شدّت مذموم است. این در حالی است که مقولۀ فهم و تفسیر، دو مقوله مجزا از یکدیگر هستند و ازاینرو، امکان فهم عمومی قرآن کریم، به معنای امکان تفسیر عمومی قرآن کریم نیست تا نگرانی از تفسیر به رأی پیش آید.
امام خمینی رحمةاللهعلیه در این زمینه میفرمایند: «یکی از موانع بهرهمندی از این صحیفۀ نورانی، اعتقاد به این است که جز آنچه مفسران نوشته یا فهمیدهاند، کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست و تفکر و تدبر در آیات شریفه را تفسیر به رأی تلقی کردهاند و به واسطۀ رأی فاسد و عقیدۀ باطل، فهم قرآن شریف را به واسطۀ جمیع فنون ناممکن دانسته و آن را بهکلی محجور ساختهاند. در صورتی که برداشتهای اخلاقی، ایمانی و عرفانی بههیچوجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رأی تلقی گردد».
مراد از فهم قرآن، فهم
ظواهر الفاظ و تراکیب و آیات سورههای قرآن کریم است؛ اولین و ظاهرترین مفاهیمی که از قرآن کریم قابل استفاده است. درحالیکه قرآن کریم، هرگز منحصر در لایۀ اول از مفاهیم قابل برداشت نیست. قرآن کریم، براساس ادّعای خود و بیانات و توصیفات روایات، بطون معنایی فراوان دارد. فهم ظاهر قرآن کریم، نخستین لایه متصوّر از فهم کتاب خداست و هرگز آخرین سطح از برداشت آن نیست.
با توجّه به این مقدّمه، باید گفت: که مراد از امکان فهم عمومی قرآن و بهرهمندی از منبع قرآن در فهم، به معنای امکان دستیابی همه مخاطبان قرآن به همه مفاهیم قرآن نیست. باید به تفاوت فهم و تفسیر قرآن کریم متوجّه بود.
صبوحی طسوجی، علی. آشنایی با دانش تدبر در قرآن کریم. قم: علی صبوحی طسوجی. ۱۴۰۰ش.