• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جحفه1

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جحفه منطقه‌ای کهن در ۱۸۹ کیلومتری مکه و یکی از میقات‌های مهم حج و عمره برای مغربیان، ساکنان شام و مصر و نیز کسانی است که از آن‌جا عبور می‌کنند.
[۱] شرح تبصرة المتعلمین، ج۳، ص۳۷۳.
[۲] العروة الوثقی، ج۴، ص۶۳۴.




این شهر در ۹ کیلومتری غدیرخم و نزدیک ساحل دریای سرخ قرار دارد و امروزه کسانی که از جده به سوی مکه می‌روند، در این منطقه مُحرِم می‌شوند. (تصویر شماره ۳۸)
جحفه به دلیل موقعیت دینی (میقات بودن) و تاریخی و اقتصادی‌اش (در مسیر تجارت قرار داشتن) از اهمیتی به‌سزا برخوردار بود. این شهر در گذشته مَهْیَعه نام داشت. مهیعه از ریشه «ه ـ ی ـ ع» به معنای مکان پهناور است.
[۳] معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۵.
[۴] لسان العرب، ج۸، ص۳۷۹.
شاید به دلیل قرار گرفتن این شهر در سرزمینی گسترده میان غدیرخم و دریای سرخ بدین نام خوانده شده است.


به گزارش منابع، جحفه در دوران جاهلی، سکونت‌گاه عرب‌های بنی‌عبیل از فرزندان عوص بن ارم بن سام بن نوح
[۵] تاریخ طبری، ج۱، ص۱۴۴.
[۶] مروج الذهب، ج۲، ص۱۲۷.
[۷] تاریخ ابن خلدون، ج۲، ق۱، ص۲۱.
بود که در پی درگیری با ساکنان یثرب ناچار به ترک آن شدند و در مهیعه سکونت گزیدند.
[۸] المحبر، ص۳۸۵.
[۹] الطبقات، ج۱، ص۳۸.
[۱۰] فتح الباری، ج۳، ص۳۰۵.
سیلابی سخت این شهر را ویران کرد و از این رو، آن را جحفه نامیدند.
[۱۱] المعارف، ص۳۵۷.
[۱۲] انساب الاشراف، ج۱، ص۶.
[۱۳] معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۱.
البته این شهر بعدها دیگر بار آباد شد و گسترش یافت. (← ادامه مقاله) در روایاتی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام صادق (علیه‌السّلام) هر دو واژه «مهیعه» و «جحفه» برای این منطقه به کار رفته است.
[۱۴] الکافی، ج۴، ص۳۱۸-۳۱۹.
[۱۵] معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۶۸.
[۱۶] معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۷۰.
[۱۷] بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۲۸.



گزارش‌ها از آبادانی جحفه در سده‌های نخستین اسلامی حکایت دارند. مقدسی (م. ۳۸۰ق.) جحفه را از شهرهای حجاز برشمرده و آن را شهری آباد و دارای دژ و چشمه‌ها و چاه‌های آب خوانده و از سکونت فرزندان جعفر در آن گزارش داده است.
[۱۸] احسن التقاسیم، ص۶۹.
[۱۹] احسن التقاسیم، ص۷۷.
وی در بیان ویژگی‌های شهرهای گوناگون، جحفه را مرکز فاسقان شمرده
[۲۰] احسن التقاسیم، ص۳۳.
و از تب‌خیز بودن این شهر گزارش داده و دعای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای انتقال تب مدینه به این‌جا را آورده است.
[۲۱] احسن التقاسیم، ص۷۸.
بکری جغرافیدان معروف‌ اندلسی (م. ۴۸۷ق.) از گستردگی و آبادانی آن یاد کرده و از دو مسجد در این شهر به نام مسجدالنبی در سمت مدینه و مسجد الائمه در سمت مکه نام برده است.
[۲۲] معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۶۸.
از آن جا که مسجد این شهر را دارای منبر شمرده‌اند،
[۲۳] معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۶۸.
[۲۴] معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۱.
به نظر می‌رسد که مکان نماز جمعه بوده است.
جحفه در سده‌های نخستین اسلامی نیز همچنان اهمیت خود را حفظ کرد. جحفه از مهم‌ترین سکونت‌گاه‌های دائم میان مکه و مدینه بوده و منابع از سکونت بنی‌عامر
[۲۵] المسالک و الممالک، ص۲۰.
و بنی‌سلیم
[۲۶] البلدان، ص۱۵۲.
در این منطقه گزارش داده‌اند. نزدیکی جحفه به ساحل دریای سرخ بر اهمیت آن افزود و آن جا را به مرکز داد و ستد کالا به سرزمین‌های پیرامون تبدیل کرد.
[۲۷] نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۷.

جحفه پس از سده پنجم ق. به تدریج اهمیت خود را از دست داد و رو به ویرانی نهاد؛ به‌گونه‌ای که یاقوت حموی در سده هفتم ق. (م. ۶۲۶ق.) با اشاره به آبادانی گذشته جحفه، از خرابی آن یاد می‌کند
[۲۸] معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۱.
و ابوالفداء در اواخر سده هشتم ق. از ویرانی و غیر مسکونی شدن آن گزارش می‌دهد.
[۲۹] تقویم البلدان، ص۸۵.
به گزارش برخی سفر‌نامه‌نویسان، در اواخر سده نهم ق. این منطقه حتی کارکرد دینی خود را نیز از دست داد؛ به‌گونه‌ای که برخی از احرام حاجیان در رابغ• نزدیک جحفه گزارش می‌دهند.
[۳۰] رحلة القلصادی، ص۱۳۵.
در سده‌های بعد، به‌ویژه در دوران معاصر، جحفه دیگر بار جایگاه دینی خود را بازیافت؛ اگر چه آبادانی و رونق پیشین آن تکرار نشد و تنها ویرانه‌های کهن از آن دیده می‌شود.
[۳۱] نک: میقات حج، ش۷، ص۱۶۸، «میقات جحفه.

امروزه در این منطقه مسجدی بزرگ بنا شده و تاسیسات بهداشتی نیز کنار آن ساخته شده است. در این سرزمین، قبایلی از زبید زندگی می‌کنند. نیز در این منطقه و در حدود ۴ کیلومتری مسجد کنونی، آثار قصر علیا از بناهای عصر عباسی دیده می‌شود و کنار آن آثار یک بازار کهن و راه سنگ‌فرش وجود دارد.
[۳۲] میقات حج، ش۷، ص۱۶۹.



جحفه در دوران نبوی شاهد برخی رخدادهای مهم بود که از مهم‌ترین موارد آن‌ها می‌توان به شماری از سرایای پیامبر همچون سریه عبیدة بن حارث (ماه هشتم ق.)
[۳۳] التنبیه و الاشراف، ص۲۰۱.
[۳۴] الطبقات، ج۲، ص۴.
[۳۵] انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۱.
به رابغ نزدیک جحفه و نیز سریه خرار به فرماندهی سعد بن ابی‌وقاص (ماه نهم ق.) اشاره کرد.
[۳۶] تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۹.
[۳۷] التنبیه و الاشراف، ص۲۰۱.
[۳۸] البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۳۴.

هنگام نبرد بدر که مشرکان قریش از نجات کاروان تجاری آگاه شدند، برخی چون بنی‌زهره از ادامه حرکت برای نبرد خودداری کردند و از جحفه به مکه بازگشتند.
[۳۹] تاریخ طبری، ج۲، ص۴۳۸.
[۴۰] انساب الاشراف، ج۱، ص۲۹۱.
در این منطقه، جهیم بن صلت کشته شدن سران قریش را در این نبرد در خواب دید؛ اما با تمسخر ابوجهل روبه‌رو شد.
[۴۱] السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۸.
[۴۲] تاریخ طبری، ج۲، ص۴۳۸.
[۴۳] المنمق، ص۳۳۸.

همچنین گزارش‌های تاریخ‌نگاران از استقرار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این منطقه هنگام رفتن به سوی مکه در رویداد حدیبیه (۶ق.) و نیز احرام برخی از مسلمانان که در ذوالحلیفه محرم نشده بودند، حکایت دارند.
[۴۴] المغازی، ج۲، ص۵۷۴.
بر پایه این گزارش‌ها، مسلمانان در این منطقه با مشکل کم‌آبی روبه‌رو شدند و رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افرادی را برای فراهم کردن آب فرستاد؛ اما آن‌ها به دلیل بیم از مکیان با دست خالی بازگشتند و سرانجام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امام علی (علیه‌السّلام) را مامور این کار کرد.
[۴۵] الارشاد، ج۱، ص۱۲۱.
[۴۶] کشف الغمه، ج۱، ص۲۱۰.
[۴۷] ینابیع الموده، ج۱، ص۳۶۷.
گویا در همین مکان، مشرکان از حرکت مسلمانان آگاه شدند.
[۴۸] امتاع الاسماع، ج۱، ص۲۷۹.

در سال بعد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام رفتن برای عمرة القضاء• در جحفه محرم شد.
[۴۹] الکافی، ج۴، ص۲۵۱.
هنگام عزیمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای فتح مکه (۸ق.) عباس عموی ایشان در همین منطقه به سپاه مسلمانان پیوست.
[۵۰] البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۸۷.

برخی غدیر را در منطقه جحفه دانسته و از آن با عنوان غدیر الجحفه
[۵۱] کشف الغمه، ج۱، ص۴۹.
و از رخداد غدیر با عنوان یوم الجحفه یاد کرده‌اند.
[۵۲] البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۱۲.
بعضی نیز بدون تطبیق نمودن غدیر بر جحفه، از نزول آیه تبلیغ و نیز معرفی امام علی (علیه‌السّلام) به‌عنوان جانشین از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این مکان سخن گفته‌اند.
[۵۳] بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۳۰.
[۵۴] اقبال الاعمال، ج۲، ص۲۴۴.
[۵۵] العمده، ص۱۰۴.
قندوزی در گزارش خود از این رخداد، به بیان حدیث ثقلین در این مکان از جانب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نیز معرفی امام علی (علیه‌السّلام) به‌عنوان جانشین خود اشاره می‌کند.
[۵۶] ینابیع الموده، ج۱، ص۱۰۴.
[۵۷] ینابیع الموده، ج۱، ص۱۲۵.



رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه: جحفه را یکی از میقات‌ها خوانده‌اند. به فرموده امام صادق (علیه‌السّلام) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جحفه را میقات مغربیان خواند.
[۵۸] الکافی، ج۴، ص۳۱۸-۳۱۹.
[۵۹] بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۲۸-۱۲۹.
در روایتی دیگر، این منطقه را میقات شامیان معرفی کرده‌اند.
[۶۰] مسند احمد، ج۲، ص۱۳۰.
[۶۱] الکافی، ج۴، ص۳۱۹.
[۶۲] بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۳۰.
بر این اساس، فقیهان بزرگ شیعه نیز جحفه را میقات شامیان، مصری‌ها و مغربی‌ها دانسته‌اند.
[۶۳] الجامع للشرائع، ص۱۷۸.
[۶۴] مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۴.
[۶۵] جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.
[۶۶] جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.
اما امروزه این منطقه میقات همه کسانی است که از جده رهسپار مکه می‌شوند. البته اهل سنت به جحفه نمی‌روند.
برخی نیز جحفه را میقات اضطراری مدنیان دانسته‌اند؛ یعنی کسانی که در ذوالحلیفه محرم نشده‌اند، لازم است در جحفه محرم شوند
[۶۷] النهایه، ص۲۱۰.
[۶۸] الروضة البهیه، ج۲، ص۲۲۶.
[۶۹] جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۰۹-۱۱۰.
؛ چنان‌که امام صادق (علیه‌السّلام) بدون احرام از مدینه حرکت کرد و در جحفه محرم شد و این کار خود را مستند به روایت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانست که به مریضان و ضعیفان اجازه داد تا از جحفه محرم شوند.
[۷۰] الکافی، ج۴، ص۳۲۴.
البته برخی از اهل سنت مانند فقیهان مالکی این را به صورت تفصیلی جایز ندانسته‌اند و بر آنند که تنها شامیانی که از مدینه رهسپار مکه هستند، اختیار دارند که در ذوالحلیفه یا جحفه محرم شوند
[۷۱] مواهب الجلیل، ج۴، ص۴۵.
و می‌توانند احرام را تا جحفه به‌تاخیر‌ اندازند. برخی نیز احرام از محاذات جحفه را جایز دانسته‌اند؛ یعنی کسانی که از مواقیت عبور نکرده یا به دلیلی بدون احرام از آن گذشته‌اند، می‌توانند از محاذات جحفه محرم شوند.
[۷۲] مسالک الافهام، ج۲، ص۲۱۵.
[۷۳] حاشیة شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۱۵.
[۷۴] العروة الوثقی، ج۴، ص۶۳۲.
البته برخی نیز محاذات را ویژه مسجد شجره دانسته‌اند و احرام از محاذات جحفه را جایز نمی‌دانند.
[۷۵] وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۱۸.

حاجیانی که پس از حج‌گزاری به مدینه رهسپار می‌شوند و از راه جده وارد حجاز می‌شوند، برای گزاردن عمره تمتع در مسجد جحفه محرم می‌شوند.


۱. شرح تبصرة المتعلمین، ج۳، ص۳۷۳.
۲. العروة الوثقی، ج۴، ص۶۳۴.
۳. معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۵.
۴. لسان العرب، ج۸، ص۳۷۹.
۵. تاریخ طبری، ج۱، ص۱۴۴.
۶. مروج الذهب، ج۲، ص۱۲۷.
۷. تاریخ ابن خلدون، ج۲، ق۱، ص۲۱.
۸. المحبر، ص۳۸۵.
۹. الطبقات، ج۱، ص۳۸.
۱۰. فتح الباری، ج۳، ص۳۰۵.
۱۱. المعارف، ص۳۵۷.
۱۲. انساب الاشراف، ج۱، ص۶.
۱۳. معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۱.
۱۴. الکافی، ج۴، ص۳۱۸-۳۱۹.
۱۵. معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۶۸.
۱۶. معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۷۰.
۱۷. بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۲۸.
۱۸. احسن التقاسیم، ص۶۹.
۱۹. احسن التقاسیم، ص۷۷.
۲۰. احسن التقاسیم، ص۳۳.
۲۱. احسن التقاسیم، ص۷۸.
۲۲. معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۶۸.
۲۳. معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۶۸.
۲۴. معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۱.
۲۵. المسالک و الممالک، ص۲۰.
۲۶. البلدان، ص۱۵۲.
۲۷. نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۷.
۲۸. معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۱.
۲۹. تقویم البلدان، ص۸۵.
۳۰. رحلة القلصادی، ص۱۳۵.
۳۱. نک: میقات حج، ش۷، ص۱۶۸، «میقات جحفه.
۳۲. میقات حج، ش۷، ص۱۶۹.
۳۳. التنبیه و الاشراف، ص۲۰۱.
۳۴. الطبقات، ج۲، ص۴.
۳۵. انساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۱.
۳۶. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۶۹.
۳۷. التنبیه و الاشراف، ص۲۰۱.
۳۸. البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۳۴.
۳۹. تاریخ طبری، ج۲، ص۴۳۸.
۴۰. انساب الاشراف، ج۱، ص۲۹۱.
۴۱. السیرة النبویه، ج۱، ص۶۱۸.
۴۲. تاریخ طبری، ج۲، ص۴۳۸.
۴۳. المنمق، ص۳۳۸.
۴۴. المغازی، ج۲، ص۵۷۴.
۴۵. الارشاد، ج۱، ص۱۲۱.
۴۶. کشف الغمه، ج۱، ص۲۱۰.
۴۷. ینابیع الموده، ج۱، ص۳۶۷.
۴۸. امتاع الاسماع، ج۱، ص۲۷۹.
۴۹. الکافی، ج۴، ص۲۵۱.
۵۰. البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۸۷.
۵۱. کشف الغمه، ج۱، ص۴۹.
۵۲. البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۱۲.
۵۳. بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۳۰.
۵۴. اقبال الاعمال، ج۲، ص۲۴۴.
۵۵. العمده، ص۱۰۴.
۵۶. ینابیع الموده، ج۱، ص۱۰۴.
۵۷. ینابیع الموده، ج۱، ص۱۲۵.
۵۸. الکافی، ج۴، ص۳۱۸-۳۱۹.
۵۹. بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۲۸-۱۲۹.
۶۰. مسند احمد، ج۲، ص۱۳۰.
۶۱. الکافی، ج۴، ص۳۱۹.
۶۲. بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۳۰.
۶۳. الجامع للشرائع، ص۱۷۸.
۶۴. مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۴.
۶۵. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.
۶۶. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.
۶۷. النهایه، ص۲۱۰.
۶۸. الروضة البهیه، ج۲، ص۲۲۶.
۶۹. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۰۹-۱۱۰.
۷۰. الکافی، ج۴، ص۳۲۴.
۷۱. مواهب الجلیل، ج۴، ص۴۵.
۷۲. مسالک الافهام، ج۲، ص۲۱۵.
۷۳. حاشیة شرائع الاسلام، ج۲، ص۲۱۵.
۷۴. العروة الوثقی، ج۴، ص۶۳۲.
۷۵. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۱۸.



منبع: منابع()

• احسن التقاسیم: المقدسی البشاری (م. ۳۸۰ق.) ، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق؛
• الارشاد: المفید (م. ۴۱۳ق.) ، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق؛
• الاغانی: ابوالفرج الاصفهانی (م. ۳۵۶ق.) ، به کوشش علی مهنّا و سمیر جابر، بیروت، دار الفکر؛
• اقبال الاعمال: ابن طاوس (م. ۶۶۴ق.) ، به کوشش القیومی، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۸ق؛
• امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛
• انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛
• بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛
• البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛
• البلدان: احمد الیعقوبی (م. ۲۹۲ق.) ، به کوشش صناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق؛
• تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق؛
• تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
• تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛
• تقویم البلدان: اسماعیل ابوالفداء (م. ۷۳۲ق.) ، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۲۰۰۷م؛
• التنبیه و الاشراف: المسعودی (م. ۳۴۵ق.) ، بیروت، دار صعب؛
• الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (م. ۶۹۰ق.) ، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق؛
• جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
• حاشیة شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.) ، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۲۲ق؛
• رحلة القلصادی: علی القلصادی الاندلسی (م. ۸۹۱ق.) ، به کوشش ابوالاجفان، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۳۲ق؛
• الروضة البهیة فی شرح اللمعه: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.) ، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق؛
• السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳ق./۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
• الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
• العروة الوثقی: سید محمد کاظم یزدی (م. ۱۳۳۷ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق؛
• عمدة عیون صحاح الاخبار: ابن البطریق (م. ۶۰۰ق.) ، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق؛
• فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛
• الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
• کشف الغمه: علی بن عیسی الاربلی (م. ۶۹۳ق.) ، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ق؛
• لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
• مختلف الشیعه: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق؛
• مروج الذهب: المسعودی (م. ۳۴۶ق.) ، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛
• مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. ۹۶۵ق.) ، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
• المعارف: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش؛
• معجم احادیث المهدی: علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق؛
• معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛
• معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق.) ، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق؛
• المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛
• المنمق: ابن حبیب (م. ۲۴۵ق.) ، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق؛
• مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق.) ، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق؛
• میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت؛
• نزهة المشتاق: محمد الادریسی (م. ۵۶۰ق.) ، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۹ق؛
• النهایه: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق؛
• وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.) ، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق؛
• ینابیع الموده: القندوزی (م. ۱۲۹۴ق.) ، به کوشش الحسینی، تهران، اسوه، ۱۴۱۶ق.
حمید رضا مطهری



جعبه ابزار