جمالالدین محمد بن عمر (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جمالالدین محمد بن عمر بن احمـد بن هبـة اللّه بن محمد بن ابیجَراده، فقیه، ریاضیدان و شارح آثار ریاضی در قرن هفتم. آلابیجراده، از خاندانهای مشهور علمی، سیاسی و مذهبی بودند كه از قرن اول تا هفتم در عراق و شام زندگی میكردند. نسبت این خاندان به ابیجراده عامربن صَعصَعَه میرسد كه از مشهورترین افراد در دوره عرب جاهلی و نیای مشترك یكی از قبایل مهم عرب بود. پس از اسلام، از قرن اول تا هفتم، افراد متعددی از این خاندان، بهویژه در حلب و شهرهای اطراف آن، به شغلهای مهم دولتی، از جمله قضاوت، میپرداختند. (یاقوت حموی، ج ۵، ص ۲۰۶۸ـ۲۰۹۱) جمالالدین محمد تقریباً آخرین عضو سرشناس این خاندان بود. پدرش فقیه و مورخ و قاضی مشهور اهل حلب (۵۸۸ -۶۶۰) بود. در منابع تاریخی، (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳؛ ابنابیالوفا، ج ۳، ص ۲۷۹؛ ابنتغری بردی، ج ۸، ص ۷۴؛ طبّاخ، ج ۴، ص ۴۸۸) از زندگی یكی از افراد خاندان ابیجراده یاد شده كه طبق قرائن، از جمله دوره زندگی او، احتمالاً جمالالدین محمد بن عمر است؛ البته به ریاضیدان بودن او اشارهای نشده است، شاید به سبب اشتهار افراد این خاندان در پرداختن به علوم دینی و قضاوت، گرچه گفته شده است كه افراد این خاندان به امور علمی میپرداختهاند. (ابنتغری بردی، ج ۸، ص ۷۴)
به نوشته ابنابیالوفا، (ابنابیالوفا، ج ۳، ص ۲۷۹) محمد بن عمر در ۶۳۵ بهدنیا آمد. دستنویسی از نسخه ثابت بن قُرّه از كتاب الكرة والاسطوانة ارشمیدس وجود دارد كه آن را جمالالدین محمد استنساخ كرده است. بر اساس آنچه در انجامه این دستنویس آمده، جمالالدین در زمان استنساخ آن، در ربیعالاول ۶۷۶، در حَماه (شهری باستانی در شمالغربی سوریه) زندگی میكرده است. (كراوزه، ص ۴۳۹ـ۴۴۰؛ سزگین، ج ۵، ص ۱۲۹) منابع دیگری نیز از زندگی او در حماه یاد كردهاند. (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳؛ طبّاخ، ج ۴، ص ۴۸۸) جمالالدین در این شهر حدیث روایت میكرد (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳) و به قضاوت اشتغال داشت. (ابنابی الوفا، ج ۳، ص ۲۷۹) به نوشته صفدی، (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳) او از چهار تن از فقهای حلب، بهنامهای ابیعبداللّه برزالی، ابیرَواحَه، ابنقمیره و ابنخلیل، درس آموخت. در ابتدای دستنویسی از جمالالدین، (دانشپژوه، ج ۱، ص ۵۲۱) او شاگرد ابوعبداللّه محمد بن سالم واصل حموی، مورخ و ادیب و فقیه شافعی حلب (۶۴۰ـ۶۹۷)، ذكر شده است. برخی نویسندگان، (قمی، ج ۱، ص ۳۳؛ امین، ج ۹، ص ۳۹۲) خاندان ابیجراده را شیعه دانستهاند، اما در منابع به حنفی بودن جمالالدین اشاره شده است. (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳؛ طبّاخ، ج ۴، ص ۴۸۸) زمان وفات وی را ۶۹۴ ثبت كردهاند (ابنابی الوفا، ج ۳، ص ۲۷۹؛ ابنتغری بردی، ج ۸، ص ۷۴) و نیز ۶۹۵، (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳؛ طبّاخ، ج ۴، ص ۴۸۸) اما در نسخه خطی یكی از آثار جمالالدین، (كینگ، ج ۲، بخش ۲، ص ۸۳۶) كه در ۶۹۱ استنساخ گردیده، از او با دعاهایی یاد شده كه در مورد درگذشتگان بهكار میرود. ابنتغری بردی (ابنتغری بردی، ج ۸، ص ۷۴) شهر حماه، و صَفَدی (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳) قصبه نقیرین را محل دفن او دانستهاند. فرزند او، نجمالدین عمر، نیز به قضاوت اشتغال داشته است. (صفدی، ج ۴، ص ۲۶۳؛ ابنابی الوفا، ج ۳، ص ۲۷۹؛ طبّاخ، ج ۴، ص ۴۸۸)
از جمالالدین تاكنون سه عنوان كتاب شناسایی شده است. مهمترین آنها، تحریر كتاب قطوع الاسطوانة و بسیطها، گزارشی از كتاب قطوع الاسطوانة و بسیطها نوشته ثابت بن قرّه است. (زوتر، ص ۱۵۸( ثابت در این كتاب به بررسی قطوع در استوانهای مستدیر و مایل پرداخته و جمالالدین در تحریر خود به ندرت چیزی به رساله ثابت افزوده است. تحریر او از رساله ثابت، در اصل، توضیحِ جملههایی است كه ثابت در رساله خود آورده است. جمالالدین این توضیحات را در انتهای نوشتههای ثابت آورده است نه به صورت یادداشتهایی جداگانه، بهطوریكه تعداد یادداشتهایاین تحریر، با تعداد جملههای رساله اصلی برابر است. از این كتاب تاكنون یك نسخه خطی شناسایی شده است. (كینگ، ج ۲، بخش ۲، ص ۸۳۶؛ روزنفلد و احساناوغلو، ص۲۳۲ ) سزگین (سزگین، ج ۵، ص ۲۶۹) این نسخه خطی را نه رسالهای از جمالالدین، كه تنها نسخه خطی از رساله ثابت بن قرّه دانسته است.
دیگر كتاب جمالالدین، شرح الاشكال الكریة، شرحی است بر كتاب منلائوس، دانشمند یونانی (زندگی در حدود سال صد میلادی)، در باره كرهها، كه در ترجمههای عربی با نام الاشكال الكریة معرفی شده است. این كتاب را اسحاق بن حُنَین به عربی ترجمه كرده است (سزگین، ج۵، ص۱۶۱) و برخی دانشمندان، از جمله ماهانی، ابوالفضل هروی، محییالدین مغربی و نصیرالدین طوسی، شرحهایی بر این كتاب منلائوس نوشتهاند. (تحریر) از شرح جمالالدین بر این كتاب، یك نسخه شناسایی شده (سزگین، ج ۵، ص ۱۶۳؛ روزنفلد و احساناوغلو، ص۲۳۲) و ریزفیلمی (میكروفیلمی) نیز از آن در كتابخانه مركزی دانشگاه تهران موجود است. (دانشپژوه، ج ۱، ص ۵۲۱)
سومین كتاب جمالالدین، تجرید اقلیدس فیالمناظر (كینگ، ج ۲، بخش ۲، ص۱۰۳۰؛ روزنفلد و احساناوغلو، ص۲۳۲) نام دارد كه رونویسی كمابیش بدون اختلاف از كتاب المناظر یا اختلاف المناظر نوشته اقلیدس و ترجمه احتمالی اسحاق بن حنین یا ثابت بن قرّه است. اهمیت این دستنویس ــ گذشته از چند رأی جمالالدین كه در آن ذكر شـده در آن است كه دسـتكـم دو دهـه پـس از بازنـویسـی بسیار مشهور نصیرالدین طوسی از این كتاب با عنوان تحریر المناظر در ۶۵۱، (مدرس رضوی، ص ۳۵۷ـ ۳۵۸؛ تحریر) باز هم نسخهای از ترجمه كهن كتاب المناظر بازنویسی شد. از این كتاب نیز تاكنون یك نسخه شناسایی شده است. (كینگ، ج ۲، بخش ۲، ص۱۰۳۰؛ روزنفلد و احساناوغلو، ص۲۳۲)
منابع:
(۱) ابنابیالوفا، الجواهرالمضّیة فی طبقات الحنفیة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
(۲) ابنتغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوك مصر و القاهرة، قاهره ۱۳۸۳- ۱۳۹۲/۱۹۶۳ - ۱۹۷۲؛
(۳) احمد امین، حیاتی، قاهره ۱۹۶۶؛
(۴) محمدتقی دانشپژوه، فهرست میكروفیلمهای كتابخانه مركزی دانشگاه تهران، ج ۱، تهران ۱۳۴۸ ش؛
(۵) خلیل بن ایبک صفدی، اعیان العصر و اعوان النصر، چاپ علی ابوزید و دیگران، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۸؛
(۶) محمد راغب طبّاخ، اعلام النبلاء بتاریخ حلب الشهباء، چاپ محمد كمال، حلب ۱۴۰۸ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸ـ۱۹۸۹؛
(۷) عباس قمی، كتابالكنی و الالقاب، صیدا ۱۳۵۷ـ ۱۳۵۸، چاپ افست قم ) بیتا.)؛
(۸) دیوید ا، كینگ، فهرس المخطوطات العلمیة المحفوظة بدارالكتب المصریة، قاهره ۱۹۸۱ـ۱۹۸۶؛
(۹) محمدتقی مدرس رضوی، احوال و آثار خواجه نصیرالدین طوسی، تهران ۱۳۵۴ ش؛
(۱۰) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳؛