جیش
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَیْشْ بمعنای لشگر یا سپاهی که برای
جنگ یا غیر جنگ میروند.
جیش به فتح اوّل و سکون دوم (جمع آن
جیوش) در
لغت به معنای جند، لشگر یا سپاهی که برای جنگ یا غیر جنگ میرون
د، آمده است.
در
اصطلاح نیز به همان معنای لغوی خود یعنی لشگر و سپاه به کار رفته است.
در کتابهای
تاریخی آمده است که
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در اواخر
عمر مبارک خود برای مقابله با
رومیان لشگری به
فرماندهی اسامة بن زید فراهم کرد و فرمود:
«جَهِّزُوا
جَیْشَ اسامَةَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ»
لشگر اسامه را آماده سازید،
خداوند لعنت کند کسی را که از این لشگر
سرپیچی کند.
گروههای سه تا پانصد
نفری (که در
شب یا
مخفی بیرون بروند) را
سریّه میگویند.
دستههایی هستند که در
روز برای
جهاد بیرون میروند.
به سپاهی که بیش از پانصد و کمتر از هشتصد نفر باشند، جمع آن
مَناسِر میباشد،
مِنْسَر می گویند
سپاهی که شمارش به هفتصد نفر برسد،
جَیْشْ گویند.
سپاهی که بیش از هشتصد و کمتر از هزار نفر
استعداد داشته باشد،
خَشْخاش گویند
سپاهی که استعدادش به هزار نفر برسد،
جَیْش ازْلَمْ گویند.
سپاهی که استعدادش به چهار هزار نفر برسد،
جیش جُحْفل.
سپاهی که استعدادش به دوازده هزار نفر برسد،
جَیش جَرّار گویند.
سپاهی که فراهم گشته و جمع شده و پراکنده نشود،
کَتیبَه گویند.
به سپاه بزرگ و بی مانند
ارْعَن گویند.
به سپاه عظیم
خَمیس گویند.
هر گاه
سرایا و
سوارب بیرون رفته، پراکنده و دسته دسته شوند،
نَقیصه گویند.
در آن صورت به دستههای کمتر از چهل نفر «
جرائد» گویند
و به دستههای بیش از چهل تا سیصد نفر «
مَقانِبْ» گویند
و به دستههایی که بیش از سیصد و کمتر از پانصد نفر استعداد دارند «
جَمَرات» گویند
و دستههایی که مرکب از چهل مرد جنگی بودند را «
عُصبه» مینامیدند.
دستههایی که از ده نفر کمتر
استعداد داشته باشند،
حَضیره گفته می شود
البته این اصطلاحات مربوط به صدر
اسلام میشود.
جمعی از نویسندگان، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اصطلاحات نظامی در فقه اسلامی، ص۴۸.